کد خبر : 978730 |
19 تیر 1391 ساعت 17:40 |
2.2K بازدید |
0
دیدگاه
آنالیز یورو 2012 از نگاهی دیگر
اسپانیاییها با 8 نفر به دروازه حریف هجوم میبرند و با 9 نفر در دفاع شرکت میکنند. مجموع این دو عدد میشود هفده! یعنی اسپانیا با 17 بازیکن بازی میکند .
بازیهای یورو2012 که چند هفتهای میلیاردها ورزشدوست بهخصوص طرفداران فوتبال را با صحنههای تاکتیکی، تکنیکی، آمادگی جسمانی و مسایل روانی و اجتماعی درگیر کرده بود نیز با تمام خاطرات این جام به پایان رسید و تا به امروز نقدها و تحلیلهای متفاوتی را از این جام شاهد بودیم. این مقاله به بررسی این جام از زاویهای دیگر و همراه با نکاتی که کمتربه ان پرداخته شده پرداخته و امید که مورد استفاده قرارگیرد.
شرایط سنی
میانگین سنی چهار تیم حاضر در مرحله نهایی به ترتیب برای آلمانها 25سال، اسپانیا 27سال، انگلیسيها 27.1سال و ایتالیاییها 28.1سال بود. از بین این چهار تیم تنها آلمانها بودند که به استثنای بازی آخر خود در سایر بازیها، بازیهای شادابی را مبتنی بر نیروی جوانی و دوندگی بالا ارایه میکردند. حتی شادابی گذشته را در تیمی مثل اسپانیا که با تیکیتاکای معروف بازیهای چشمنوازی انجام میداد نيز شاهد نبودیم.
در مورد آلمانها نکته حائز اهمیت این است که پنج بازیکن زیر 23سال در ترکیب اصلی آنها در این جام به میدان رفتند که این نشان از آیندهنگری و پروسه تولید بدون وقفه برای تیم ملی آلمان دارد. با توجه به تلفیق نیروی جوانی که آنها دارند و تجربهاي که با حضور در چنین تورنمنتهای بزرگی به دست میآید، میتوان به آینده آنها در جام جهانی برزیل بیش از سایر تیمها امیدوار بود.
اما در مقابل به نظر میرسد که ایتالیاییها و انگلیسیها برای تورنمنت بعدی در برزیل باید با ستارگان پا به سن گذاشته خود وداع کنند تا روح و خونی تازه در پیکره این تیمها جاری شود. این موضوع میتواند چالشی بزرگ برای این تیمها در دو سال آینده باشد. یعنی چگونه با توجه به کنار رفتن بازیکنانی مثل جرارد، تری و کول درانگلیس، هاجسون به بالانس تیمی دست پیدا خواهد کرد. با توجه به این که میدان دادن به جوانان گهگاهی تبعات سنگینی را برای مربیان به دنبال دارد. اگرچه هاجسون بیان کرده: این تازه شروع راه من بوده و من تصمیم ندارم از کسانی که در این مدت کم به من در این راه کمک کردند صرفنظر کنم. (اشاره به بازیکنان بالای 30 سال انگلیس از جمله تری، جرارد و کول برای جام جهانی بعدی.)
نقش آنالیز در تورنمنتهای بزرگ
آلمانها در جامجهانی 2010 با یک گروه آنالیز ویژه که در شهر کلن مستقر کرده بودند و تیم آنالیز آلمانها را در افریقای جنوبی پشتیبانی میکرد، مبتکر طرحهای آنالیزی جدید در حین بازیها بودند. این گروه آنالیز از مسایل روحی و روانی بازیکنان مقابل، ترکیب اولیه، مسایل تکنیکی و تاکتیکی تا میزان آمادگی بازیکنان را ارزیابی میکردند. همچنین در این جام تیمها با استفاده از نرمافزارهای جدیدی که به بازار آمده بود، طرح آنالیز حین انجام بازی را اجرا میکردند و اطلاعات مهم در رابطه با تیم خود و تیم حریف را در وقت استراحت بین دو نیمه در اختیار سرمربی قرار میدادند.
به طور مثال، گری نویل و ری لینگتون دو دستیار روی هاجسون با دو تکنيسین ویدیویی به نامهای اندی اسکالدینگ و استيو ابریان در ارتباط مستقيم بودند. اسکالدینگ در حال حاضر مسئول دپارتمان آنالیز فنی لیورپول است و با هاجسون در فولام سابقه همکاری داشته و ابریان آنالیزور سازمان فوتبال انگلیس است. هر دوي اين تکنيسینها مطالعات گستردهای بر روی ایتالیا داشتند. البته نهفقط بازیهای ایتالیا در یورو بلکه بازیهای قبلی ایتالیا را نیز رصد کرده بودند و تمامی اطلاعات آماده شده را بهصورت نمایش (تنها در بیست دقیقه) در جلسه فنی بازی برای بازیکنان ارائه میکردند.
همچنین باترورث (آنالیزور میدانی انگلیس) نیز در جلسه با گروه فنی به آنالیز بازیهای ایتالیا در مرحله گروهی میپرداخت. جو هارت، سنگربان انگلیس پيش از بازي مقابل ايتاليا در اینباره گفت: «با توجه به گروه آنالیزی که ما داریم و به آنالیز حتی کوچکترین مسائل میپردازند ما هماکنون برای حضور در بازی با ایتالیا آمادگی کامل داریم. ما همه چیز را در رابطه با آنها میدانیم. نتیجه بازی هر چیز که باشد، ما بهخاطر عدم آمادگی از رده خارج نخواهیم شد. ما خیلی خوب برای این بازی آماده شدهایم.» در رابطه با نرمافزارهای مورد استفاده در این بازیها نیز بعضی از تیمها با امیسکو و تعدادی با پروزون کار میکردند.
نقش لیگها در تیمهای ملی
از بین چهار تیم مرحله نهایی، تنها انگلیس بود که تمامی بازیکنانش از لیگ برتر خود بودند. ایتالیا دو بازیکن از لیگ فرانسه و یک بازیکن از لیگ جزیره داشت که در ترکیب اصلی آنها تنها بالوتلی که در منچسترسیتی توپ میزند حضور داشت. آلمان نیز دو بازیکن از انگلیس، دو بازیکن از اسپانیا و یک بازیکن از لیگ ایتالیا آورده بود اما در ترکیب اصلی آنها فقط دو هافبک مادریدی حضور داشتند. اسپانیا فقط 4 بازیکن از لیگ جزیره آورده بود که تنها به سیلوا میدان داده شد و درحقیقت انها سعی کردند از تولیدات کشور خود بهره ببرند که البته در این راه موفق نیز بودند.
هر چهار تیم مرحله نهایی دارای لیگهای خوب و پویایی هستند اما چرا انگلیس با داشتن يک لیگ خوب و رقابتی، نتوانست به فینال راه پیدا کند؟ میتوان جواب این سؤال را از صحبتهای بوفون بعد از بازی با انگلیس پیدا کرد. بوفون عنوان کرده: «کیفیت لیگ برترانگلیس، تیم ملی آنها را گول میزند. لزوما لیگ با کیفیت و رقابت بالا بازیکنان ملی با کیفیت ارایه نمیکند. برای سالهای متمادی انگلیسیها بهترین لیگ را داشتهاند و پول زیادی برای آنها سرازیر شده و به همین دلیل آنها میتوانند بهترینها را از سراسر اروپا یا حتی دنیا بیاورند و این یعنی کور شدن استعدادهای نوظهور در لیگ برتر.»
تبلور سیستم 4-6-0
اسپانیا در این دوره از بازیها تنها با دو خط بازی میکرد؛ یعنی 4 نفر در دفاع و 6 نفر در خط میانی که قابلیت حمله به سمت دروازه حریف و گلزنی را داشتند. سبک اسپانیاییها با آزاد کردن دو دفاع کناری در حملات برای عرض دادن و باز کردن عمق دفاع تیمهای مقابل، با توجه به سبک دفاعی که تیمهای مقابل آنها ارائه میکردند بیانگر اهمیت دفاعهای کناری در تاکتیکهای حملهای در فوتبال امروزه بود. در اين باب، میتوان به نفوذهای آلبا در بازی فینال اشاره کرد که چطور توانست با این نفوذها تیم اسپانیا را به گل نیز برساند.
همچنین بازی با آرایش 4-6-0 توسط آنها بیانگر نقش هافبکهای گلزن در فوتبال امروزه است. این روش یعنی داشتن 6 هافبک و 6 فوروارد. امروزه مربیان بزرگ اعتقاد دارند که هر تیم با 11بازیکن بازی نمیکند بلکه با جمع کردن تعداد نفراتی که در حمله و دفاع شرکت میکنند بازی میکند. برای مثال در حملات اسپانیا 6 هافبک و دو دفاع کناری اضافه میشوند که عدد 8 بیانگر تعداد نفرات آنها در حمله است. اگر بر فرض مثال آنها با 9 نفر در دفاع شرکت کنند مجموع اين دو عدد میشود هفده! یعنی اسپانیا با 17 بازیکن بازی میکند که در فوتبال امروز هر چه جمع این دو عدد بیشتر باشد بیانگر میزان آمادگی بدنی و برتری عددی آن تیم است.
به قول آریگو ساکی روزی میرسد که در فوتبال فقط یک خط خواهیم داشت و آن خط میانی خواهد بود! این یعنی همه باید در دفاع و حمله شرکت کنند که این آمادگی جسمانی زیادی را میطلبد و این یعنی رفتن فوتبال به سمت ماراتن. یعنی میتوان از الان دوندگی بالای 14 کیلومتر را برای بازیکنان در جام جهانی برزیل پیشبینی کرد.
نکته دیگر این جام انتخاب اینیستا بود که با وجود دوري از آمادگي هميشگي به عنوان مرد برتر جام انتخاب شد. اندی راکسبرگ مدیر فنی یوفا دلایل انتخاب اینیستا را خلاقیت و متواضع بودن او عنوان کرده و گفته: «چابي، ژاوی آلونسو، پیرلو و حتی جرارد نیز به عنوان یک رهبر واقعی در میدان شایسته این عنوان بودند اما سادگی، نبوغي است که اینيستا داشت.»
هواداران
آخرین مورد -اما نه کماهمیتترین مورد- مربوط به هواداران است. نکته حائز اهمیت در این جام احترام متقابلی بود که بین بازیکنان و هواداران وجود داشت. بازیکنان با تمام وجود در طول نود دقیقه بازی میکردند و در انتها فارق از نتیجه به دست آمده، پیروزی یا باخت، هواداران به احترام آنها بلند میشدند و به تشویق میپرداختند. بازيکنان نیز با رفتن به سمت تماشاگران و بلند کردن دستهایشان به ابراز احساسات آنها پاسخ میدادند، چرا که به خوبی میدانند فوتبال بدون هوادار جذابیتی نخواهد داشت.
روی هاجسون حمایت دوباره هواداران در یورو را بزرگترین موفقیت میداند و عنوان میکند: «ما فکر نمیکردیم بعد از جریاناتی که در انتخاب من به وجود آمد در این تورنمنت هواداران از ما به این صورت حمایت کنند.» او رسیدن میزان بینندگان تلویزیونی انگلیس به عدد 23 میلیون نفر را موفقیتی بزرگ میداند. حال آنکه اين بينندگان با علاقه بازیهای آنها را دنبال میکردند.
شرایط سنی
میانگین سنی چهار تیم حاضر در مرحله نهایی به ترتیب برای آلمانها 25سال، اسپانیا 27سال، انگلیسيها 27.1سال و ایتالیاییها 28.1سال بود. از بین این چهار تیم تنها آلمانها بودند که به استثنای بازی آخر خود در سایر بازیها، بازیهای شادابی را مبتنی بر نیروی جوانی و دوندگی بالا ارایه میکردند. حتی شادابی گذشته را در تیمی مثل اسپانیا که با تیکیتاکای معروف بازیهای چشمنوازی انجام میداد نيز شاهد نبودیم.
در مورد آلمانها نکته حائز اهمیت این است که پنج بازیکن زیر 23سال در ترکیب اصلی آنها در این جام به میدان رفتند که این نشان از آیندهنگری و پروسه تولید بدون وقفه برای تیم ملی آلمان دارد. با توجه به تلفیق نیروی جوانی که آنها دارند و تجربهاي که با حضور در چنین تورنمنتهای بزرگی به دست میآید، میتوان به آینده آنها در جام جهانی برزیل بیش از سایر تیمها امیدوار بود.
اما در مقابل به نظر میرسد که ایتالیاییها و انگلیسیها برای تورنمنت بعدی در برزیل باید با ستارگان پا به سن گذاشته خود وداع کنند تا روح و خونی تازه در پیکره این تیمها جاری شود. این موضوع میتواند چالشی بزرگ برای این تیمها در دو سال آینده باشد. یعنی چگونه با توجه به کنار رفتن بازیکنانی مثل جرارد، تری و کول درانگلیس، هاجسون به بالانس تیمی دست پیدا خواهد کرد. با توجه به این که میدان دادن به جوانان گهگاهی تبعات سنگینی را برای مربیان به دنبال دارد. اگرچه هاجسون بیان کرده: این تازه شروع راه من بوده و من تصمیم ندارم از کسانی که در این مدت کم به من در این راه کمک کردند صرفنظر کنم. (اشاره به بازیکنان بالای 30 سال انگلیس از جمله تری، جرارد و کول برای جام جهانی بعدی.)
نقش آنالیز در تورنمنتهای بزرگ
آلمانها در جامجهانی 2010 با یک گروه آنالیز ویژه که در شهر کلن مستقر کرده بودند و تیم آنالیز آلمانها را در افریقای جنوبی پشتیبانی میکرد، مبتکر طرحهای آنالیزی جدید در حین بازیها بودند. این گروه آنالیز از مسایل روحی و روانی بازیکنان مقابل، ترکیب اولیه، مسایل تکنیکی و تاکتیکی تا میزان آمادگی بازیکنان را ارزیابی میکردند. همچنین در این جام تیمها با استفاده از نرمافزارهای جدیدی که به بازار آمده بود، طرح آنالیز حین انجام بازی را اجرا میکردند و اطلاعات مهم در رابطه با تیم خود و تیم حریف را در وقت استراحت بین دو نیمه در اختیار سرمربی قرار میدادند.
به طور مثال، گری نویل و ری لینگتون دو دستیار روی هاجسون با دو تکنيسین ویدیویی به نامهای اندی اسکالدینگ و استيو ابریان در ارتباط مستقيم بودند. اسکالدینگ در حال حاضر مسئول دپارتمان آنالیز فنی لیورپول است و با هاجسون در فولام سابقه همکاری داشته و ابریان آنالیزور سازمان فوتبال انگلیس است. هر دوي اين تکنيسینها مطالعات گستردهای بر روی ایتالیا داشتند. البته نهفقط بازیهای ایتالیا در یورو بلکه بازیهای قبلی ایتالیا را نیز رصد کرده بودند و تمامی اطلاعات آماده شده را بهصورت نمایش (تنها در بیست دقیقه) در جلسه فنی بازی برای بازیکنان ارائه میکردند.
همچنین باترورث (آنالیزور میدانی انگلیس) نیز در جلسه با گروه فنی به آنالیز بازیهای ایتالیا در مرحله گروهی میپرداخت. جو هارت، سنگربان انگلیس پيش از بازي مقابل ايتاليا در اینباره گفت: «با توجه به گروه آنالیزی که ما داریم و به آنالیز حتی کوچکترین مسائل میپردازند ما هماکنون برای حضور در بازی با ایتالیا آمادگی کامل داریم. ما همه چیز را در رابطه با آنها میدانیم. نتیجه بازی هر چیز که باشد، ما بهخاطر عدم آمادگی از رده خارج نخواهیم شد. ما خیلی خوب برای این بازی آماده شدهایم.» در رابطه با نرمافزارهای مورد استفاده در این بازیها نیز بعضی از تیمها با امیسکو و تعدادی با پروزون کار میکردند.
نقش لیگها در تیمهای ملی
از بین چهار تیم مرحله نهایی، تنها انگلیس بود که تمامی بازیکنانش از لیگ برتر خود بودند. ایتالیا دو بازیکن از لیگ فرانسه و یک بازیکن از لیگ جزیره داشت که در ترکیب اصلی آنها تنها بالوتلی که در منچسترسیتی توپ میزند حضور داشت. آلمان نیز دو بازیکن از انگلیس، دو بازیکن از اسپانیا و یک بازیکن از لیگ ایتالیا آورده بود اما در ترکیب اصلی آنها فقط دو هافبک مادریدی حضور داشتند. اسپانیا فقط 4 بازیکن از لیگ جزیره آورده بود که تنها به سیلوا میدان داده شد و درحقیقت انها سعی کردند از تولیدات کشور خود بهره ببرند که البته در این راه موفق نیز بودند.
هر چهار تیم مرحله نهایی دارای لیگهای خوب و پویایی هستند اما چرا انگلیس با داشتن يک لیگ خوب و رقابتی، نتوانست به فینال راه پیدا کند؟ میتوان جواب این سؤال را از صحبتهای بوفون بعد از بازی با انگلیس پیدا کرد. بوفون عنوان کرده: «کیفیت لیگ برترانگلیس، تیم ملی آنها را گول میزند. لزوما لیگ با کیفیت و رقابت بالا بازیکنان ملی با کیفیت ارایه نمیکند. برای سالهای متمادی انگلیسیها بهترین لیگ را داشتهاند و پول زیادی برای آنها سرازیر شده و به همین دلیل آنها میتوانند بهترینها را از سراسر اروپا یا حتی دنیا بیاورند و این یعنی کور شدن استعدادهای نوظهور در لیگ برتر.»
تبلور سیستم 4-6-0
اسپانیا در این دوره از بازیها تنها با دو خط بازی میکرد؛ یعنی 4 نفر در دفاع و 6 نفر در خط میانی که قابلیت حمله به سمت دروازه حریف و گلزنی را داشتند. سبک اسپانیاییها با آزاد کردن دو دفاع کناری در حملات برای عرض دادن و باز کردن عمق دفاع تیمهای مقابل، با توجه به سبک دفاعی که تیمهای مقابل آنها ارائه میکردند بیانگر اهمیت دفاعهای کناری در تاکتیکهای حملهای در فوتبال امروزه بود. در اين باب، میتوان به نفوذهای آلبا در بازی فینال اشاره کرد که چطور توانست با این نفوذها تیم اسپانیا را به گل نیز برساند.
همچنین بازی با آرایش 4-6-0 توسط آنها بیانگر نقش هافبکهای گلزن در فوتبال امروزه است. این روش یعنی داشتن 6 هافبک و 6 فوروارد. امروزه مربیان بزرگ اعتقاد دارند که هر تیم با 11بازیکن بازی نمیکند بلکه با جمع کردن تعداد نفراتی که در حمله و دفاع شرکت میکنند بازی میکند. برای مثال در حملات اسپانیا 6 هافبک و دو دفاع کناری اضافه میشوند که عدد 8 بیانگر تعداد نفرات آنها در حمله است. اگر بر فرض مثال آنها با 9 نفر در دفاع شرکت کنند مجموع اين دو عدد میشود هفده! یعنی اسپانیا با 17 بازیکن بازی میکند که در فوتبال امروز هر چه جمع این دو عدد بیشتر باشد بیانگر میزان آمادگی بدنی و برتری عددی آن تیم است.
به قول آریگو ساکی روزی میرسد که در فوتبال فقط یک خط خواهیم داشت و آن خط میانی خواهد بود! این یعنی همه باید در دفاع و حمله شرکت کنند که این آمادگی جسمانی زیادی را میطلبد و این یعنی رفتن فوتبال به سمت ماراتن. یعنی میتوان از الان دوندگی بالای 14 کیلومتر را برای بازیکنان در جام جهانی برزیل پیشبینی کرد.
نکته دیگر این جام انتخاب اینیستا بود که با وجود دوري از آمادگي هميشگي به عنوان مرد برتر جام انتخاب شد. اندی راکسبرگ مدیر فنی یوفا دلایل انتخاب اینیستا را خلاقیت و متواضع بودن او عنوان کرده و گفته: «چابي، ژاوی آلونسو، پیرلو و حتی جرارد نیز به عنوان یک رهبر واقعی در میدان شایسته این عنوان بودند اما سادگی، نبوغي است که اینيستا داشت.»
هواداران
آخرین مورد -اما نه کماهمیتترین مورد- مربوط به هواداران است. نکته حائز اهمیت در این جام احترام متقابلی بود که بین بازیکنان و هواداران وجود داشت. بازیکنان با تمام وجود در طول نود دقیقه بازی میکردند و در انتها فارق از نتیجه به دست آمده، پیروزی یا باخت، هواداران به احترام آنها بلند میشدند و به تشویق میپرداختند. بازيکنان نیز با رفتن به سمت تماشاگران و بلند کردن دستهایشان به ابراز احساسات آنها پاسخ میدادند، چرا که به خوبی میدانند فوتبال بدون هوادار جذابیتی نخواهد داشت.
روی هاجسون حمایت دوباره هواداران در یورو را بزرگترین موفقیت میداند و عنوان میکند: «ما فکر نمیکردیم بعد از جریاناتی که در انتخاب من به وجود آمد در این تورنمنت هواداران از ما به این صورت حمایت کنند.» او رسیدن میزان بینندگان تلویزیونی انگلیس به عدد 23 میلیون نفر را موفقیتی بزرگ میداند. حال آنکه اين بينندگان با علاقه بازیهای آنها را دنبال میکردند.