کد خبر : 53259 |
16 شهریور 1390 ساعت 20:37 |
7.2K بازدید |
0
دیدگاه
افشاگری مدیر برنامههای سابق علی كریمی
پرونده دلالی در فوتبال و ناپاکیهای فوتبال فارسی بار دیگر توسط عادل فردوسیپور گشوده شد. هر چند که فردوسیپور با به تصویر کشیدن بسیاری از مسایل، پرده از دلالیها و ناپاکیهای فوتبال ما برداشت ولی پرونده ناگشوده دیگری در مورد این موضوع باقی ماند که به دلالهای بینالمللی و ترانسفر بازیکنان بینام و نشان به کشورهای عربی مربوط میشود.
درست فرداي برنامه نود يکي از اهالي فوتبال و شناخته شده اين رشته در امارات که قبلا مدير برنامه علي کريمي هم بوده با سردار عزيزمحمدي تماس گرفت و پرده از نوع جديدي از دلالي با کشاندن بازيکنان برداشت.
به نوشته روزنامه گل ، دانيال که هفت، هشت سالي است در دوبي به فعاليتهاي مربيگري بدنسازي و مدلينگ ميپردازد، وقتي با چند جوان ورزشکار و درمانده ايراني روبهرو شد، از سر دلسوزي پاي صحبتهاي آنها نشست و وقتي از اصل ماجرا با خبر شد، جلالي را به عنوان يکي از اهالي فوتبالي و ايراني وارد ماجرا کرد.
دانيال در مورد اين چند جوان ورزشکار ايراني اينچنين توضيح ميدهد: «ناراحتي و وضعيت اسفناک اين چند جوان ورزشکار ايراني باعث شد تا پاي صحبتهاي آنها بنشينم. وقتي برايم از بدبختيها و گرفتاريهايشان گفتند، فهميدم که حسابي سرشان کلاه رفته. يکي از اين بچهها که اهل کرمانشاه است، حدود 11 ميليون تومان خرج کرده و بقيه هم چهار، پنج هزار دلار پول دادهاند. من خودم با فوتباليستهاي مشهوري مثل محسن بنگر دوست هستم و ميدانم که در فوتبال امارات چه ميگذرد.»
صحبتهاي دانيال در مورد وضعيت فوتباليستهاي آواره ايراني در دوبي بسيار تاسفبار است: «چون ابوالفضل جلالي يک چهره فوتبالي شناخته شده در دوبي است، او را در جريان اين موضوع و آوارگي اين جوانهاي فوتباليست قرار دادم و جلالي هم کلي وقت گذاشت و براي بچهها دست اين دلالها را رو کرد. آنطور که اين بچهها براي ما تعريف ميکردند، هر کدام از آنها با پرداخت مبالغي به اين آقايان به دوبي رسيدهاند و جالب اينکه در اينجا هم آقايان از دو تا پنج هزار دلار از اين بچهها پول خواستهاند تا آنها را براي تست معرفي کنند. حتما اگر قرار باشد اينجا مسي هم از کسي تست بگيرد، چنين پولهايي پرداخت نميشود. پدر يکي از اين بچهها سرايدار مدرسه است و وقتي اين صحبتها را شنيدم جگرم سوخت»
جلالي: ماجرا را به عزيزمحمدي گفتم
ابوالفضل جلالي را همه به عنوان يک چهره فوتبالي در دوبي ميشناسند. جلالي که مدتي عضو کادر فني تيم ملي بود، زماني را به روزنامهنگاري پرداخت و البته در يک برهه خاص هم به عنوان مشاور و مدير برنامههاي علي کريمي فعاليت کرد. بدون شک شنيدن صحبتهاي جلالي براي اين بازيکنان جوان و مالباخته آنقدر شنيدني بود که آنها متوجه اشتباهاتشان شوند. جلالي در مورد اين پرونده به گل گفت: «متاسفانه افتضاح فوتبال ايران به دوبي هم کشيده شده است. براي چندمين بار با يک مشت بچه فوتباليست فقير و مالباخته روبهرو شدم که گول يکسري دلال را خوردهاند. به محض اينکه با بچهها صحبت کردم، به سردار عزيزمحمدي زنگ زدم و حتي شماره ايشان را به بچهها دادم تا به محض بازگشت به ايران با خود سردار در مورد اين مسايل صحبت کنند.
چند وقت پيش چند بازيکن جوان را ديدم که اهل شيراز بودند و به خاطر فوتبال به دوبي آمده بودند. پس از آن هم چند جوان شمالي با همين وضعيت به من مراجعه کردند و حالا هم که اين بچهها را ديدهام. آقايان دلال دو، سه هزار دلار از اين بچهها گرفتهاند و به آنها اعلام کردهاند که بايد دو، سه هزار دلار ديگر بابت تست دادن پرداخت کنند.»
جلالي که از سر دلسوزي به اين فوتباليستهاي جوان رسيدگي ميکند، هرگز باورش نميشد که دلال ايراني به هموطنانش پيشنهادهاي عجيب و غريب داده باشد:«وقتي ديدم اين بچهها مشکل جا دارند، آنها را از هتلشان به يک مسافرخانه بردم و تا توانستيم نصيحتشان کردم. ولي نکته عجيب اين است که آقايان دلال بعد از سه روز الافي به بچهها پيشنهاد نوشيدنيهاي غيرمجاز را دادهاند تا به قول خودشان شبها را کيف کنند. باز خدا پدر اين بچهها را بيامرزد که از روي پاکي و روح ورزشکاري چنين کارهايي نکردند چون در اينجا (دوبي) هيچ چيز ضمانتي ندارد و معلوم نيست جوانهاي مردم بعد از رفتن به مراکز فساد سر از کجا در بياورند.»
شنيدن يک اسم و يک شخص خاص از دلالي که بعضي از اين بازيکنان جوان به او مراجعه کردهاند نکته کليدي اين ماجرا است.در حالي که نامي شبيه «م» به عنوان دلال اصلي برده ميشود،ميشنويم که جناب دلال در تهران دفتر مسافرتي دارد و حتي مسافراني را به سفر حج ميبرد! جلالي هم که درست به همين اندازه از دلال موردنظر شناخت دارد، ادامه ميدهد:«به جوانهاي ورزشکار ايراني بگوييد که اگر امثال علي کريمي، مبعلي و يا کاظميان به دوبي رسيدند، فقط به دليل شهرت و تواناييهاي فنيشان بود و همه اين بازيکنان را خود باشگاهها انتخاب کردند.
در دوبي و باشگاههاي عربي هيچ کس از کسي تست نميگيرد و لطفا گول اين صحبتها را نخوريد. حتما جالب است که بدانيد يکي از اين جوانها در تيم ملي دانشجويان هم بازي کرده و بعد از اين همه دويدن گول آقايان دلال را خورده است. الان که ساعت حدود 18 است، بچهها به سراغ دلال موردنظر رفتهاند و ميخواهند حقشان را بگيرند. هر چند که بعيد است آنها به پولشان برسند ولي اميدوارم که حداقل بتوانند پاسپورت و بليت برگشتشان را بگيرند و از اين سرابي که در آن گير کردهاند به کشور خودشان بازگردند.»
ملاقات مالباختهها و دلالها به کجا انجاميد؟
جلسه فوتباليستهاي جوان ايراني با دلال موردنظر ديشب برگزار شد و فوتباليستهاي مالباخته در شرايطي پا به اين جلسه گذاشتند که ميدانستند پس گرفتن پاسپورت و پولشان کار خيلي سختي است. جناب دلال که هر بار پاي واسطههاي ايراني و حتي عرب را به ميان ميکشيد،همه تلاشش را کرد تا واسطههاي بيشتري را براي فرار از اين قضيه به ميان بکشد.
فوتباليستهاي جوان ايراني ديشب به هر ترتيبي بود، توانستند قرار ملاقاتي را با دلال موردنظر بگذارند و رو در رو با او مذاکره کنند ولي از آنجايي که جلسه آنها با جناب دلال خيلي طولاني شد، ما هم مثل همين فوتباليستهاي جوان با علامت بزرگي در مورد وضعيت آنها و سرنوشتشان روبهرو ميشويم و اميدواريم که پروسه مبارزه با ناپاکيهاي فوتبال ايران و خيانت به جوانان ورزشکار ايراني هر چه زودتر به سرانجام برسد.
به نوشته روزنامه گل ، دانيال که هفت، هشت سالي است در دوبي به فعاليتهاي مربيگري بدنسازي و مدلينگ ميپردازد، وقتي با چند جوان ورزشکار و درمانده ايراني روبهرو شد، از سر دلسوزي پاي صحبتهاي آنها نشست و وقتي از اصل ماجرا با خبر شد، جلالي را به عنوان يکي از اهالي فوتبالي و ايراني وارد ماجرا کرد.
دانيال در مورد اين چند جوان ورزشکار ايراني اينچنين توضيح ميدهد: «ناراحتي و وضعيت اسفناک اين چند جوان ورزشکار ايراني باعث شد تا پاي صحبتهاي آنها بنشينم. وقتي برايم از بدبختيها و گرفتاريهايشان گفتند، فهميدم که حسابي سرشان کلاه رفته. يکي از اين بچهها که اهل کرمانشاه است، حدود 11 ميليون تومان خرج کرده و بقيه هم چهار، پنج هزار دلار پول دادهاند. من خودم با فوتباليستهاي مشهوري مثل محسن بنگر دوست هستم و ميدانم که در فوتبال امارات چه ميگذرد.»
صحبتهاي دانيال در مورد وضعيت فوتباليستهاي آواره ايراني در دوبي بسيار تاسفبار است: «چون ابوالفضل جلالي يک چهره فوتبالي شناخته شده در دوبي است، او را در جريان اين موضوع و آوارگي اين جوانهاي فوتباليست قرار دادم و جلالي هم کلي وقت گذاشت و براي بچهها دست اين دلالها را رو کرد. آنطور که اين بچهها براي ما تعريف ميکردند، هر کدام از آنها با پرداخت مبالغي به اين آقايان به دوبي رسيدهاند و جالب اينکه در اينجا هم آقايان از دو تا پنج هزار دلار از اين بچهها پول خواستهاند تا آنها را براي تست معرفي کنند. حتما اگر قرار باشد اينجا مسي هم از کسي تست بگيرد، چنين پولهايي پرداخت نميشود. پدر يکي از اين بچهها سرايدار مدرسه است و وقتي اين صحبتها را شنيدم جگرم سوخت»
جلالي: ماجرا را به عزيزمحمدي گفتم
ابوالفضل جلالي را همه به عنوان يک چهره فوتبالي در دوبي ميشناسند. جلالي که مدتي عضو کادر فني تيم ملي بود، زماني را به روزنامهنگاري پرداخت و البته در يک برهه خاص هم به عنوان مشاور و مدير برنامههاي علي کريمي فعاليت کرد. بدون شک شنيدن صحبتهاي جلالي براي اين بازيکنان جوان و مالباخته آنقدر شنيدني بود که آنها متوجه اشتباهاتشان شوند. جلالي در مورد اين پرونده به گل گفت: «متاسفانه افتضاح فوتبال ايران به دوبي هم کشيده شده است. براي چندمين بار با يک مشت بچه فوتباليست فقير و مالباخته روبهرو شدم که گول يکسري دلال را خوردهاند. به محض اينکه با بچهها صحبت کردم، به سردار عزيزمحمدي زنگ زدم و حتي شماره ايشان را به بچهها دادم تا به محض بازگشت به ايران با خود سردار در مورد اين مسايل صحبت کنند.
چند وقت پيش چند بازيکن جوان را ديدم که اهل شيراز بودند و به خاطر فوتبال به دوبي آمده بودند. پس از آن هم چند جوان شمالي با همين وضعيت به من مراجعه کردند و حالا هم که اين بچهها را ديدهام. آقايان دلال دو، سه هزار دلار از اين بچهها گرفتهاند و به آنها اعلام کردهاند که بايد دو، سه هزار دلار ديگر بابت تست دادن پرداخت کنند.»
جلالي که از سر دلسوزي به اين فوتباليستهاي جوان رسيدگي ميکند، هرگز باورش نميشد که دلال ايراني به هموطنانش پيشنهادهاي عجيب و غريب داده باشد:«وقتي ديدم اين بچهها مشکل جا دارند، آنها را از هتلشان به يک مسافرخانه بردم و تا توانستيم نصيحتشان کردم. ولي نکته عجيب اين است که آقايان دلال بعد از سه روز الافي به بچهها پيشنهاد نوشيدنيهاي غيرمجاز را دادهاند تا به قول خودشان شبها را کيف کنند. باز خدا پدر اين بچهها را بيامرزد که از روي پاکي و روح ورزشکاري چنين کارهايي نکردند چون در اينجا (دوبي) هيچ چيز ضمانتي ندارد و معلوم نيست جوانهاي مردم بعد از رفتن به مراکز فساد سر از کجا در بياورند.»
شنيدن يک اسم و يک شخص خاص از دلالي که بعضي از اين بازيکنان جوان به او مراجعه کردهاند نکته کليدي اين ماجرا است.در حالي که نامي شبيه «م» به عنوان دلال اصلي برده ميشود،ميشنويم که جناب دلال در تهران دفتر مسافرتي دارد و حتي مسافراني را به سفر حج ميبرد! جلالي هم که درست به همين اندازه از دلال موردنظر شناخت دارد، ادامه ميدهد:«به جوانهاي ورزشکار ايراني بگوييد که اگر امثال علي کريمي، مبعلي و يا کاظميان به دوبي رسيدند، فقط به دليل شهرت و تواناييهاي فنيشان بود و همه اين بازيکنان را خود باشگاهها انتخاب کردند.
در دوبي و باشگاههاي عربي هيچ کس از کسي تست نميگيرد و لطفا گول اين صحبتها را نخوريد. حتما جالب است که بدانيد يکي از اين جوانها در تيم ملي دانشجويان هم بازي کرده و بعد از اين همه دويدن گول آقايان دلال را خورده است. الان که ساعت حدود 18 است، بچهها به سراغ دلال موردنظر رفتهاند و ميخواهند حقشان را بگيرند. هر چند که بعيد است آنها به پولشان برسند ولي اميدوارم که حداقل بتوانند پاسپورت و بليت برگشتشان را بگيرند و از اين سرابي که در آن گير کردهاند به کشور خودشان بازگردند.»
ملاقات مالباختهها و دلالها به کجا انجاميد؟
جلسه فوتباليستهاي جوان ايراني با دلال موردنظر ديشب برگزار شد و فوتباليستهاي مالباخته در شرايطي پا به اين جلسه گذاشتند که ميدانستند پس گرفتن پاسپورت و پولشان کار خيلي سختي است. جناب دلال که هر بار پاي واسطههاي ايراني و حتي عرب را به ميان ميکشيد،همه تلاشش را کرد تا واسطههاي بيشتري را براي فرار از اين قضيه به ميان بکشد.
فوتباليستهاي جوان ايراني ديشب به هر ترتيبي بود، توانستند قرار ملاقاتي را با دلال موردنظر بگذارند و رو در رو با او مذاکره کنند ولي از آنجايي که جلسه آنها با جناب دلال خيلي طولاني شد، ما هم مثل همين فوتباليستهاي جوان با علامت بزرگي در مورد وضعيت آنها و سرنوشتشان روبهرو ميشويم و اميدواريم که پروسه مبارزه با ناپاکيهاي فوتبال ايران و خيانت به جوانان ورزشکار ايراني هر چه زودتر به سرانجام برسد.