جمعه سیاه ورزشگاه وطنی
سوگ نساجی، در وطن خویش غریب!
شعارهای تند علیه بازیکنان و کادر فنی و مدیریتی در بد زمانی بر زبان هواداران خشمگین جاری شد، اتفاقی که یک عنوان احتمالی را از برنده سابق جام حذفی گرفت.

به گزارش "ورزش سه"، در دیدار حذفی نساجی و گلگهر در کنار بازی پر گل و جذاب، اصل ماجرا روی سکوها اتفاق افتاد. هوادارن نساجی در این سالها همیشه از تیم خود حمایت کردند و حتی در دورترین نقاط ایران هم تیم خود را تنها نگذاشتند اما دیروز شاید برای اولین بار در تاریخ آنها در لیگ برتر، پرشورها همه را از دم تیغ گذراندند.
در گروههای هواداری و بعد از شکست مقابل خیبر زمزمههای شعار دادن علیه بازیکنان و بقیه اعضای تیم شنیده شد و هر چه به دیدار حذفی مقابل گلگهر نزدیک شدیم، این نظرات رنگ و بوی جدیتری به خود گرفت. باشگاه نساجی هم با در نظر گرفتن تمهیدات مختلف از جمله افزایش لیدرها و ماموران امنیتی تا حد زیادی سعی در کنترل اوضاع داشت. هر چه بود در روز بازی، هواداران انتظار بازیکنان را میکشیدند و با ورود آنها به زمین برای گرم کردن، شعارها بر علیه آنها با بیغیرت خواندن آنها آغاز شد و اینکه نساجی به دسته یک سقوط کرده و این موضوع برای بازیکنان اهمیتی ندارد (البته با استفاده از کلمات منشوری).

بازیکنان به رختکن رفتند و بعد از ورود تیمها برای مراسم آغاز بازی، شعارها با همان مضمون و معطوف به بازیکنان ادامه پیدا کرد. ساکت الهامی هم در این میان سعی در آرام کردن هواداران داشت. انفجار ورزشگاه و آغاز فحاشی به الهامی از گل اول بازی شروع شد. در ادامه شعارها تندتر و متوجه تمام ارکان باشگاه شد. گل دوم تنها ۱۰ دقیقه بعد از گل اول به ثمر رسید و همین بنزین روی آتش خشم هواداران شد. از نساجی تهرانی تا خائن به مازندران، زن و مرد در وطنی، فقط بر علیه تیم خودشان شعار میدادند و شاید برای اولینبار شاهد این حجم از توهین و شعار بر علیه ببرهای مازندران در ورزشگاه خانگی بودیم. البته در این بین لوآن پولی تنها بازیکن محبوب سکوها بود و تمام ورزشگاه او را در طول بازی تشویق کردند. در کنار او ابوالفضل رزاقپور بازیکن قائمشهری گلگهر هم به شدت تشویق شد. شعارها و فحشها تا سوت پایان و ورود بازیکنان به رختکن ادامه داشت و با وجود اینکه صدا و سیمای مرکز مازندران صدای ورزشگاه را قطع یا با موسیقی پوشش داد، ویدیوهای منتشر شده تمام ماجرا را نشان دادند. این مسئله را باید بعنوان یکی از مهمترین دلایل شکست دیروز در نظر گرفت. تیمی که معلوم نیست با کدام روحیه از بخت اندک بقایش در لیگ برتر دفاع خواهد کرد.
هواداران نساجی خشمگین هستند. خواستههای آنها و دلایل اعتراض هم مشخص است. آنها به حضور دائمی نساجی در رتبههای پایین جدول و مبارزه همیشگی برای بقا، معترضاند. علاوه بر این عدم حضور نساجی در قائمشهر یکی دیگر از دلایل ناراحتی آنها است. با وجود اینکه مدیران عامل مختلف و مالک باشگاه بارها در سالهای مختلف وعده حضور نساجی در مازندران را دادهاند آنها همچنان تنها برای انجام بازی، به مازندران سفر میکنند که این مسئله علت روشنی دارد: امکانات تمرین و زمین و البته هزینههای اضافی اسکان برای باشگاهی که بازیکنان زیادی دارد که ساکن شهر خسته نیستند.

هرچه بود روز سیاه وطنی برای هر دو طرف ماجرا بود. از هوادارانی که برای اولین بار اینگونه علیه تمام باشگاه محبوب خود توهین و فحاشی کردند تا بازیکنان و کادرفنیای که با اشکها و بغضهای فرو خورده وطنی را ترک کردند. این مسئله فحاشی تنها با فرهنگسازی و پیوند دوباره بین نساجی و هوادارانش التیام می یابد و در غیر اینصورت این وضعیت بدتر از قبل خواهد شد. نساحی و هوادارانش نیازمند یک آشتی کنان هستند والا تیمی که همه سوگوار سقوطش به دسته پایینتر هستند مثل سالهای فراموشی در تاریکخانه لیگهای پایین، به خاطرات خواهد پیوست. اگرچه نساجی هرگز نمیمیرد ولی سرنوشت پرطرفدارهایی مثل سپیدرود و داماش باید آینه عبرتی برای همه باشد.
