علی دایی و کریم بودند، حاجی من را یارکوب گذاشت
مدافع معروف تیم ملی: ناچارا فوتبالیست شدم!
علیاکبر استاداسدی صحبتهای جالبی را در خصوص نحوه ورود خود به فوتبال مطرح کرده است.

به گزارش "ورزش سه"، علیاکبر استاداسدی مسیر متفاوتی تا رسیدن به تیم ملی طی کرده است؛ فوتبالیستی که نه با رویاهای بزرگ وارد مستطیل سبز شد و نه با علاقهای ذاتی، بلکه با اجبار و اتفاق، وارد دنیای فوتبال شد اما توانست با تلاش و استعداد به یکی از مدافعان ماندگار فوتبال ایران تبدیل شود.
او در گفتوگویی صریح با ایرنا، از ماجرای عجیب ورودش به فوتبال و تیم ملی تا دیدگاهش درباره مدافعان امروز ایران، صحبت کرده است:
* چه شد که وارد فوتبال شدی؟
خود من بزرگشدهی باشگاه ماشینسازی بودم. پدرم بازیکن این تیم و منتخب تبریز بود و به تیم ملی هم دعوت میشد. من استعداد داشتم اما به فوتبال علاقهمند نبودم. دوست نداشتم فوتبالیست شوم اما از سرِ ناچاری در تست ماشینسازی شرکت کردم.
* چرا به فوتبال علاقه نداشتی؟
نداشتم دیگر. با این حال کنار بازیکنان بزرگی نظیر علوی، داداشضیایی و شیخلاری که آن زمان در تیم ملی هم حضور داشتند، تست دادم و مرا پذیرفتند. درست است که من فوتبال را دیر شروع کردم اما واقعاً استعدادش را داشتم. متاسفانه یکی از همتیمیهای قدیمی من گفته که استاداسدی پارتی داشته و در تیم ملی بازی کرده. یکی دو بازی را میشود با پارتی انجام داد اما ۵۱ بازی ملی را نه.
* خیلی جالب است؛ یعنی اگر کار پیدا میکردی، هرگز فوتبالیست نمیشدی و به تیم ملی هم نمیرسیدی.
هرگز. من اگر کاری پیدا میکردم که بیشتر از فوتبال درآمد داشت، مطمئناً آن را ترجیح میدادم. البته داستان دعوت شدن من به تیم ملی هم مثل ماجرای آغاز فوتبالم، جالب است.
* نکته جالبش کجاست؟
من اصلاً در خط دفاع بازی نمیکردم. یا هافبک وسط بودم یا هافبک نفوذی. هرگز به عنوان مدافع در ترکیب قرار نگرفته بودم و تجربه بازی در این پست را نداشتم. یادم میآید که به عنوان یار کمکی، همراه تراکتور به تورنمنتی رفتیم و من به عنوان هافبک نفوذی ۱۹ گل زدم. تیمهای قدرتمندی در تورنمنت حضور نداشتند و اغلب هندی بودند. برگشتم و دیدم اسم من در لیست تیم ملی قرار دارد. دیدم کریم باقری و استیلی در خط هافبک هستند و علی دایی هم در خط حمله. حاجی مایلی گفت دفاع راست یا چپ بازی میکنی؟ گفتم بله. در چند بازی تدارکاتی تست دادم و مایلیکهن مرا به عنوان دفاع یارکوب سمت چپ انتخاب کرد.
* چه ماجرای مهمی. یعنی در تیم ملی تست دادی و از خط میانی به دفاع منتقل شدی.
دقیقاً همینطور است. آن زمان بازیکنان خوبی در بخش هجومی داشتیم و تنها جایی که میشد در ترکیب اصلی بازی کرد، همین دفاع چپ بود. من هم آن را انتخاب کردم.
* چرا پیراهن استقلال و پرسپولیس را نپوشیدی؟
استقلال مرا میخواست اما به ذوبآهن رفتم. استقلال، پیشنهاد ۵ میلیونی داد اما ذوبآهن ۹ میلیون میداد. من هم چون ۳۳ ساله بودم، به ذوب رفتم و با همان پول خانه خریدم. الان خانهای که در آن زندگی میکنم، با همان مبلغ قرارداد است.
* حسین کنعانیزادگان هم تأکید کرده که بهترین مدافع حال حاضر فوتبال ایران است. درباره این موضوع چه نظری داری؟
خب گفته دیگر اما خودش که نباید بگوید بهترین هستم. من هم الان میگویم بهترین مدافع تاریخ فوتبال ایران هستم. حرف زدن کنتور نمیاندازد اما بهتر است بقیه درباره بازیکنان و تواناییهایشان صحبت کنند. کنعانیزادگان بازیکن خوبی است ولی درست نیست خودش این حرفها را بزند. البته حالا که خودش میگوید بهترین است، من هم میگویم خوش بهحالش.