وقتی این آدمها تیم میگیرند، انگیزهام بیشتر میشود؛
ویسی: هیچوقت اخراج نشدم مگر علیهام توطئه کرده باشند
سرمربی قهرمان لیگ برتر این روزها شرایط متفاوتی را در لیگ یک پشت سر میگذارد.

به گزارش ورزش سه، پالایش نفت بندرعباس در نخستین فصل حضورش در لیگ یک توانسته نتایج قابل قبولی کسب کند و در میانههای جدول قرار بگیرد. این تیم که عبدالله ویسی، سرمربی قهرمان سابق لیگ برتر، را روی نیمکت خود دارد، حالا مسیر تثبیت خود در فوتبال ایران را طی میکند و با تکیه بر تجربه سرمربیاش، به دنبال ادامه روند رو به رشد خود است.
با این حال پالایش نفت سه هفته قبل در دیداری جنجالی برابر شهرداری نوشهر روزی عجیب و پرماجرا را پشت سر گذاشت و باوجود یک برد پرگل، درگیر مسائل مختلفی شد که همچنان ادامه دارد. همین موضوع باعث شد در گفتگویی با عبدالله ویسی، از او درباره این بازی و حواشی ایجاد شده صحبت کنیم تا این سرمربی باتجربه نیز نظرش را درباره اتفاقات بیان کند.
ویسی گفتگو با خبرنگار ما علاوه بر این بازی جنجالی، درباره چالشهای حضور در لیگ یک، وضعیت فوتبال ایران، مسائل مربوط به تبانی و شرطبندی صحبت کرد. او همچنین تاکید کرد با گذشت زمان خلق و خو و روحیات او نیز تغییر کرده اما همچنان انگیزه لازم برای خلق یک شگفتی جدید را دارد.

گفتگو با ویسی را در ادامه میخوانید:
* در ابتدا درباره شرایط کلی پالایش نفت صحبت کنید. از نتایج و شرایط تیم رضایت دارید؟
برای تیمی که تازه تاسیس میشود و نوپا است و زیرساختی ندارد، عالی بوده است، اما برای منی که لیگ برتر بودهام و اتفاقات خوب و بد زیادی را دیدهام، راضیکننده نیست. با این حال مسئولان، هیئت مدیره و مدیران کارخانه و مردم راضی هستند. نکته مثبت این است که زیرساخت این تیم برای آینده درست شده و کار برای لیگ برتری شدن آماده است و از طرفی هم ۴-۵ بازیکن جوان خیلی خوب بومی پیدا کردهایم که میتوانند آینده فوتبال استان را رقم بزنند و از استان و در آینده حتی کشور بیرون بروند.
* هدفگذاری تیم به چه صورت است؟ تیم فصل آینده برای صعود بسته خواهد شد؟
یکی دو جلسه با باشگاه برای فصل آینده داشتهایم و میخواهند تیم را قدرتمند ببندند، اما هنوز به من نگفتهاند که چه میخواهند. متاسفانه در کشور ما میگویند مربی برنامه بدهد، در صورتی که در دنیا باشگاه به مربی برنامه میدهد و فلسفهای دارد. به نظر من اینکه یک مربی برنامه بگیرند، الکی است و فقط میخواهند بگوند برنامه گرفتیم و درواقع باشگاه باید بگوید ما میخواهیم چه کار کنیم.
* سه هفته قبل یک بازی جنجالی برابر شهرداری نوشهر داشتید که بحثهای زیادی درباره آن مطرح شد. چه اتفاقی در آن مسابقه رخ داد؟
ما آن تیم را در خانه خودش هم برده بودیم و برای پیروزی مصمم بودیم. تا قبل از اینکه اتفاقی رقم بخورد، ۳-۱ جلو بودیم. وقتی آنها گل سوم را خوردند، دروازهبانشان داور را میزند و داور روی زمین میفتد. این صحنهای بود که من در ۴۰ سال در فوتبال ندیده بودم. من برای داور گریهام گرفته بود. داور خانواده دارد، بچهاش این صحنهها را میبيند و یک بازیکن نباید به خودش اجازه بدهد چنین کاری را انجام بدهد. داور را زدند و اخراج شدند و پس از آن هم گفتند بازیکنان تیمشان راه بروند. سوال من این است که کجای دنیا و کدام فرهنگ فوتبالی میگوید یک تیم ۹ نفره راه برود؟ صحنه خیلی زشتی بود. شاید یک داور یک روز به نفع من اشتباه کند و یک روز به ضرر من. نمیشود وقتی به ضررت اشتباه میکنند بگویی نمیخواهند تیم ما جان بگیرد و وقتی به ضررت است، بگویی داور اشتباه میکند.
* جالب بود که تیم حریف از شما هم انتظار داشت که بازی نکنید.
من چنین کاری را در عمرم نکردهام. اگر کسی راجع به شخصیت من بیرون از فوتبال چیزی بگوید، شاید یک تحقیقی کنند، اما در فوتبال کسی نمیتواند به من حرفی بزند. این موضوع مطرح شد اما اگر ما بازی نمیکردیم، بیحرمتی به جامعه، فوتبال، مردم و رسانه بود. ما تا جایی که توانستیم بازی کردیم و چهار گل دیگر هم زدیم و بازی ۷-۱ شد.

* این درخواست از سوی سرمربی حریف مطرح شد؟
نه، یکی از مربیان تیم حریف به ما گفتند بازی نکنید. ما در ابتدا کمی احساسی شدیم، اما وقتی هواداران حضور دارند، مدیران ما آنجا نشستهاند و داوران در زمین میدوند و یک مجموعه برای برگزاری بازی آمدهاند، بیاحترامی است که ما بازی نکنیم. من به خودشان هم گفتم این بیاحترامی است و من این کار را نمیکنم. من به قانون و آدمهایی که زحمت کشیدند، احترام گذاشتم.
* شما صحبتی با سرمربی حریف نداشتید که ایشان را از این تصمیم منصرف کنید؟
من با آقای دهنوی هم صحبت کردم و دلداری دادم و گفتم شما سال اول مربیگیریات است و جوان هستی، این کار را نکن. حتی به او گفتم بعضی از تیمها ۹ نفره هم بازی را بردهاند و بیا بازیات را انجام بده. پس از آن بود سایر اعضای تیم آمدند به من گفتند بازی نکنید، اما من برای این کار دلیلی نمیدیدم و کارمان را انجام دادیم. من انتظار داشتم آنها هم به فوتبال احترام بگذارند.
* با این حال سرپرست تیم شما هم به کمیته اخلاق احضار شد.
بله، سرپرست ما را به کمیته اخلاق بردند و گفت شما باید یک چیزی به ما بدهید و قدردانی کنید. چرا ما باید اینجا بیاییم؟ یک تیمی به ما گفت راه بروید و اگر ما هم راه میرفتیم، میشد تبانی و مسخره کردن مردم. ما قدرتمند بازی کردیم و بردیم.
* صحبتهایی هم در خصوص شرطبندی مطرح شده بود.
این بازی شرطبندی نبود و کمیته اخلاق در حال بررسی بازیهای گذشتهشان بود. در بازی ما چنین بحثی نبود.
* فکر میکنید باید با چنین اقداماتی که فوتبال را زیر سوال میبرند، چه برخوردی صورت بگیرد؟
اگر یک نفر از چراغ قرمز رد شود، ۱۰۰ هزار تومان جریمهاش است و اگر آدم بکشی، باید دیه هم بدهد. وقتی معلوم است که یک نفر ایمنی و صداقت و پاکی فوتبال را به خطر میاندازد هم باید به اندازه خلافش با او برخورد شود. متاسفانه ما جریمه مالی میکنیم و سه جلسه محرومیت هم در نظر میگیریم؛ مسائل مالی را رها کنید و بگویید دو سال محروم، البته دو سال محرومیت واقعی. منِ مربی سه ماه محروم میشوم و در آن سه ماه فوتبال تعطیل است و پیش از آن دوباره به سرکار میآیم. اینها آزاردهنده است.

* در مجموع موضوع تبانی و شرطبندی در لیگ یک تا چه حد جدی است؟
من اگر صحبتی کنم، دوباره باید به کمیته اخلاق بروم. خوشبختانه کشور ما یکی از کشورهای قوی دنیا در رصد کردن و اطلاعات پیدا کردن است و خودشان همه چیز را میدانند و در جریان هستند که در کدام لیگ و کدام رده چه اتفاقاتی میافتد و میتوانند به راحتی شرطبندی و تبانی را پیدا کنند. متأسفانه مشکل ما این است که منِ عبدالله ویسی دزدی میکنم و یک نفر ریش گرو میگذارد و او را آزاد میکنند و تمام میشود.
* شما سرمربیای بودید که با استقلال خوزستان شگفتیساز شدید و یک کار غیرممکن را ممکن کردید، اما حالا در لیگ یک و در تیمی حضور دارید که نه سقوط میکند و نه صعود. روحیه شما از زمان قهرمانی تاکنون چقدر تغییر کرده است؟
من هر چه باتجربهتر میشوم، شرایط اخلاقیام هم نسبت به گذشته تغییر میکند. در گذشته شاید اگر یک روز یک بازیکن دیر به تمرین میآمد، اخراجش میکردم یا به او بازی نمیدادم، اما الان اگر بازیکنی یک روز هم غیبت کند، پای دردل او مینشینم.
* حضور در یک تیم میانه جدولی در لیگ یک چه احساسی دارد؟
درست است که لیگ یک هستم در مجموع راضی هستم؛ در تیمی بودم که پشتوانه قویای دارد و هواداران و مردم خوبی پشتش هستند و هیچوقت اذیت نشدهایم. من تا به حال تیم وسط جدول نداشتم؛ یا تیم در حال سقوط بود و باید حرص میخوردم، یا به دنبال قهرمانی یا سهمیه بود. هیچوقت تیمی نداشتم که وسط جدول باشد و این اولین بار است که تیمی با این شرایط در اختیار دارم. واقعا گیج هستم و نمیدانم باید چه کار کنم. هم اذیت میشوم و هم خوشحالم تیمی برای سال اول در جایگاه خوبی نشسته و مردم و مسئولان راضی هستند. با این حال وقتی تیمی اواخر فصل در میانههای جدول است، طراحی تمرین و تمرین دادن به بازیکنانش خیلی سخت است. وقتی نه بالا بردی و نه سقوط کنی، شاید تیم بیانگیزه شود و اتفاقات بدی برایت رقم بخورد.
* دلتنگ حضور در لیگ برتر نیستید؟
فوتبال حرفهای است و لیگ یک هم حرفهای است. در حال حاضر اتفاقاتی هم در لیگ برتر میافتد که میگویم خدا را شکر که نیستم. نمیتوانم باز کنم و فوتبالیها بهتر میدانند که چه میگویم. در هر صورت فرقی ندارد، این شغل من است و حرفهای هستم و دیگر برایم فرقی نداد. قبلا این مسائل برایم مهم بود و اصلا به پیشنهادات لیگ یک فکر نمیکردم، اما الان شرایط تغییر کرده و فرقی ندارد.
* چه چیزی باعث این تغییر در شما شده است؟
وقتی مربیانی که شاید سه تیم را انداخته باشند، دوباره با لابیکاری تیم میگیرند و به رزومه تو توجه نمیشود، زده میشوی. من با استقلال خوزستان قهرمان شدم، با صبای قم آسیایی شدم، شاهین بوشهر را بالا آوردم و چهار تیمی را که همه کارشناسان فوتبال میگفتند میافتند، نجات دادم؛ کسی به اینها نگاه نمیکند، اما فلان مربی یک تیم میاندازد و یک تیم بهتر به او میدهند. من هیچوقت به خاطر نتایج ضعیفم اخراج نشدم، اما یک مربی هشت هفته نمیبرد و اخراج میشود و به او یک تیم بهتر میدهند. این باعث میشود سرد میشود و انگیزه نداشته باشی و لیگ برتر با لیگ یک برایت فرقی نداشته باشد.