پروفسور کارلتو-دکتر فلیک: راههای متفاوت برای ستارهها!
تفاوت عملکرد و رفتار کارلو آنچلوتی با هانسی فلیک تاثیر مستقیمی در نتیجهگیری رئال مادرید و بارسلونا داشته است.

به گزارش "ورزش سه"، آنچلوتی و فلیک هر دو مربیان بزرگ و معتبری هستند اما تفاوتهای قابل توجهی در نحوه مدیریت تیمهایشان دارند. فراتر از تفاوتهای فوتبالی، تفاوت دیگری در این فصل به صورت فزایندهای مشهود بوده است: شیوه مدیریت ستارههای رئال مادرید و بارسلونا توسط این دو مربی.
در مدت زمان کوتاهی که فلیک در بارسلونا حضور داشته، نشان داده است که با هیچ بازیکنی تعارف ندارد. این مربی آلمانی هنگام انتخاب بازیکنان برای حضور در زمین تردیدی به خود راه نمیدهد. او به سن بازیکن یا مبلغی که برای خرید او پرداخت شده اهمیتی نمیدهد و تنها عملکرد فعلی بازیکن و پتانسیلی که از او در زمین میبیند را در نظر میگیرد.

این موضوع نشان میدهد که چرا مثلا رونالد آرائوخو با وجود این که مدافع بزرگی است، جایگاه ثابتی در ترکیب اصلی ندارد. چون عملکرد اینیگو مارتینز و پائو کوبارسی بهتر بوده است و این دو بازیکن بیشتر با سبک بازی فلیک تطابق دارند. همین سیاست باعث شده که مارک کاسادو تا زمانی که فرانکی دییونگ به فرم ایدهآلش برسد، جلوتر از او بازی کند. همچنین گاوی، فرمین لوپز و دنی اولمو باید هر هفته برای کسب جایگاه در ترکیب بجنگند.
در مقابل، کارلو آنچلوتی راه متفاوتی برای مدیریت این موقعیتها دارد. مربی ایتالیایی ایده مشخصی از ترکیب اصلی تیمش دارد و میداند کدام بازیکنان اگر در بهترین سطحشان باشند، قادر به ارائه عملکرد بهتری هستند. به همین دلیل، آنچلوتی هر زمان که بازیکنان موردنظرش در دسترس باشند آنها را بازی میدهد؛ حتی اگر بازیکنان دیگر عملکرد بهتری در زمین داشته باشند. سلسله مراتب در تیم برای آنچلوتی بسیار مهم است و او تا زمانی که شرایط بدنی بازیکنانش اجازه دهد به آن احترام میگذارد.
مثلا رائول آسنسیو با وجود این که به تیم اصلی راه پیدا کرده و احتمالا بهترین مدافع تیم است، همچنان برای تبدیل شدن به یک بازیکن ثابت در ترکیب رئال مادرید تلاش میکند چون رودیگر و شوامنی جلوتر از او هستند. حتی با بازگشت داوید آلابا، آنچلوتی قصد داشت زوجی متشکل از دو مدافع اتریشی و آلمانی را تشکیل دهد اما عملکرد ضعیف آلابا این احتمال را – حداقل فعلاً – از بین برد.

مدیریت خط حمله توسط آنچلوتی شایسته اشارهای ویژه است. چهار بازیکن اصلی خط حمله او عبارت هستند از: جود بلینگام، رودریگو، کیلیان امباپه و وینیسیوس. اگر هر چهار نفر در فرم خوبی باشند، تنها رودریگو میتواند در ترکیب چرخشی قرار بگیرد؛ در حالی که سه بازیکن دیگر ثابت هستند و باید تا حد ممکن بازی کنند. در این شرایط، بازیکنانی مثل آردا گولر و اندریک به صورت کامل به نقشهای حاشیهای تنزل پیدا کردهاند و براهیم دیاز تنها میتواند از مصدومیتها یا محرومیتها برای نشاندادن خودش استفاده کند.
یکی دیگر از تفاوتهای قابل توجه بین این دو مربی، شیوه تعویض بازیکنان است. آنچلوتی در این زمینه کمتر در ترکیب دست میبرد و به برنامه اولیه پایبند است. او به ندرت هر پنج تعویض خودش را انجام میدهد و تقریبا همیشه این تعویضها را در ۲۰ دقیقه پایانی مسابقه انجام میدهد.

در مقابل، فلیک مداخلهگرتر است و بیشتر با تعویضها بازی میکند. علاوه بر این، مربی بارسا هیچ ابایی از تعویض ستارههایش ندارد. برای مثال، جالب است بدانید که هیچ بازیکنی در رئال مادرید در ۲۰ بازی یا بیشتر تعویض نشده است. در حالی که در بارسا: پدری (۲۴ بار)، واندوفسکی (۲۱ بار)، لامین یامال (۲۰ بار) و رافینیا (۱۵ بار) تعویض شدهاند. این در حالی است که رودریگو بیشترین تعداد تعویض را در رئال دارد (۱۹ بار) و امباپه (۱۷ بار)، بلینگام (۱۵ بار) و وینیسیوس (۱۴ بار) پشت سرش قرار دارند.
از سوی دیگر، دقایقی که بازیکنان تعویض میشوند نیز اهمیت دارد، چه برای استراحت و چه برای تزریق انرژی تازه به تیم. بدون در نظر گرفتن مصدومیتها، زودترین دقیقهای که آنچلوتی دست به تعویض وینیسیوس زده، دقیقه ۷۵ بوده است، امباپه در دقیقه ۷۱، بلینگام در دقیقه ۶۴ در برد پرگل مقابل ردبول سالزبورگ (و مورد بعدی در لیست تعویض او دقیقه ۷۴ مقابل میلان) و رودریگو در بین دو نیمه مقابل لگانس تعویض شده است. مورد اخیر نقطه اختلاف در این لیست است و به وضوح نشان میدهد که در سلسلهمراتب آنچلوتی، رودریگو کماهمیتترین بازیکن در میان این چهار نفر است.