کد خبر : 2111167 | 15 اسفند 1403 ساعت 12:41 | 62.7K بازدید | 79 دیدگاه

نظریه‌ای که باطل شد

با براهیم و مودریچ ثابت شد: آنچلوتی اشتباه کرد

براهیم دیاز و لوکا مودریچ نظریه مربی خود را زیر سوال بردند. آنها یورودربی‌ای به سبک هیچکاک خلق کردند، بدون اینکه ذره‌ای از تلاش‌شان کم بگذارند.

با براهیم و مودریچ ثابت شد: آنچلوتی اشتباه کرد

به گزارش "ورزش سه"، بله، آنچلوتی اشتباه کرده بود. یا شاید هم عمداً می‌خواست اشتباه کند. شاید همه‌چیز بخشی از نقشه‌اش بود.

نظریه خودش؟ مبهم و به‌ وضوح ناکامل. او قبل از یورودربی گفته بود: «دو جور بازیکن داریم، آن‌هایی که می‌دوند و آن‌هایی که تفاوت ایجاد می‌کنند. اگر کسی بخواهد بین این دو باشد، نمی‌شود. یا می‌دوی، یا تفاوت ایجاد می‌کنی.»

نگاهش جدی بود و چهره‌اش بی‌حالت. فقط یک کوبیدن روی میز یا یک «حرفم همینه» کم داشت. اما نظریه‌اش در یک روز هم فرو ریخت. چون می‌شود هم دوید و هم تفاوت ساخت. معلوم است که می‌شود. و برای آن‌هایی که دنبال مدرک ملموسند، براهیم و مودریچ نمونه‌های زنده‌اند. استثناهایی که مثال شدند.

براهیم، تفاوت اصلی دربی دیشب بود. ستاره روی جلد، خالق گل سرنوشت‌ساز. در فوتبال، گل همه‌چیز را تفسیر می‌کند، یا تقریباً همه‌چیز را. اما بازی او، فراتر از آن دقیقه ۵۵، تصویر کاملی از بازیکنی بود که در دفاع هم از جان مایه می‌گذارد. دو آمار جالب: او با ۳ تکل موفق، بهترین بازیکن رئال در این زمینه بود و با ۶ توپ‌ربایی، دومین بازیکن برتر (بعد از شوامنی با ۷). یک هافبک تهاجمی روی کاغذ، یک نیروی دفاعی و هجومی در عمل. و اینجا بخش دوم نظریه آنچلوتی وارد می‌شود.

2157390

وفاداری به ۲-۴-۴
آنچلوتی گفته بود: «بازیکنانی که کیفیت بالایی دارند، معمولاً سخت‌تر می‌توانند فداکاری و تعهد تیمی نشان دهند، این واضح است.» مثل یک قانون کلی. براهیم، پنجمین شگفت‌انگیز رئال، می‌توانست تن به این جریان بدهد، اما نداد. از آزادی‌ای که کارلتو برای حمله به او داده بود لذت برد، ولی در دفاع فوق‌العاده منظم بود. تمرکز کامل، اشتباه نزدیک به صفر. براهیم، با ۶ گل و ۷ پاس گل در این فصل (هر ۱۲۸ دقیقه یک‌بار در گلزنی نقش دارد)، هم می‌دود و هم تعیین‌کننده است. همزمان. برخلاف حرف آنچلوتی.

2157389

لوکا بحث را داغ می‌کند

اما براهیم تنها نیست. بازی مودریچ از آن دست نمایش‌هایی بود که فریاد می‌زند او باید در متروپولیتانو فیکس باشد. رئال یک ساعت بی‌ریتم و آشوب‌زده بازی کرد. گم‌شده و بی‌نظم، انگار داشت بداهه‌سازی می‌کرد. تا اینکه لوکا آمد. همه‌چیز عوض شد. مرد ۳۹ ساله، با بازوبند بر بازو (که والورده به محض ورودش به او داد)، عصای جادویش را تکان داد و رئال دگرگون شد. نه تنها نظم و فوتبال آورد، بلکه اتلتیکو را کاملاً از بازی محو کرد. ۵۰ پاس داد، ۵۰ پاس درست. بی‌نقص. یک کلاس درس خلاقیت.

این هم خودش تصمیم‌گیری است. یک هنر در کم‌صدا بودن و پرثمر بودن. ۵۶ بار در بازی دخالت داشت، ۲ سانتر فرستاد و در وقت اضافه با شوتی از جلوی محوطه شانس گلزنی داشت. اگر آن گل می‌شد، برنابئو منفجر می‌شد. هرچند به هر حال منفجر شد، اما به دلیلی دیگر: زوج شوامنی-کاماوینگا. تردیدهای جدی به‌جا گذاشتند. با اورلین که جایگاهش تضمین‌شده است و لوکا در این فرم، بازی برگشت پر از بحث خواهد بود. خیلی زیاد. اما دیگر چیزی که بحثی ندارد، نظریه آنچلوتی است.

دیدگاه‌ها