کد خبر : 2104766 | 20 بهمن 1403 ساعت 14:41 | 16K بازدید | 36 دیدگاه

لیگ قهرمانان، تتوی بعدی من

رافینیا رؤیای بزرگش در بارسلونا را گفت

رافینیا، روی جلد مجله فرانس فوتبال رفته و در مصاحبه با این نشریه معتبر رؤیای آبی و اناری خود را فاش کرد.

رافینیا رؤیای بزرگش در بارسلونا را گفت

به گزارش "ورزش سه"، جهش چشمگیر کیفی که رافینیا در دو فصل گذشته هم در بارسلونا و هم در تیم ملی برزیل داشته، بازتاب بین‌المللی خود را داشته است. این مهاجم ۲۸ ساله برزیلی، که در فصل گذشته تحت هدایت ژاوی هرناندز درخشید و با هانسی فلیک به آماری در حد یک ستاره جهانی دست یافت، حالا روی جلد مجله معتبر فرانس فوتبال رفته است. او در یک مصاحبه، از جاه‌طلبی‌های خود گفت و رؤیایش در بارسلونا را فاش کرد: قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا. 

پس از مرور شروع فوتبالش در برزیل و ورودش به اروپا که همیشه در تلاش برای بهبود بوده، وقتی از او درباره تتوی بعدی‌اش سؤال می‌شود، هدفش را پنهان نمی‌کند: "لیگ قهرمانان اروپا". او می‌خواهد جام لیگ قهرمانان را روی بدنش خالکوبی کند.

2145881

رافینیا با هشت گل و چهار پاس گل در هشت بازی مرحله گروهی این فصل، یکی از ستاره‌های بارسلونایی بوده که به طور مستقیم به عنوان تیم دوم به مرحله یک‌هشتم نهایی صعود کرد. او نه تنها در رویا، بلکه در عمل نیز به لیگ قهرمانان فکر می‌کند. 

وقتی از او پرسیده شد که آیا خود را یک نامزد بالقوه برای توپ طلا می‌داند، با احتیاط پاسخ داد: «برای رسیدن به توپ طلا خوب است که خودت را تا جایی که می‌توانی نشان دهی و دیده شوی.»

و رقابت‌طلبی خود را با یک جمله نشان داد، جمله‌ای که به عنوان تیتر یک فرانس فوتبال استفاده شده است: "وقتی می‌بازم، ممکن است منفجر شوم." 

2145882

رافینیا در "راستینگا"، یک محله فقیرنشین در پورتو آلگره بزرگ شد و به یاد آورد و گفت: «بزرگ شدن در یک محله فقیرنشین همیشه سخت است. مردم با مشکلات اقتصادی روبرو هستند و فرصت‌های کمی برای تغییر وضعیت خود دارند. در عین حال، وقتی موفق می‌شوی، بسیار رضایت‌بخش است، همان‌طور که برای من اتفاق افتاد. من به مسیر خودم افتخار می‌کنم، با توجه به جایی که از آن آمده‌ام. من به لطف همه تجربیاتی که در جامعه‌ام داشتم، به فردی تبدیل شدم که امروز هستم. این تجربیات مرا از نظر شخصی و حرفه‌ای رشد داد. از دوران کودکی‌ام در راستینگا، بیشتر از هر چیزی بازی‌های فوتبال با دوستان و پسرعموهایم و زمانی که با پدربزرگ و مادربزرگ و تمام خانواده‌ام در روزهای یکشنبه می‌گذراندم را به یاد می‌آورم.»

دیدگاه‌ها