کد خبر : 2097634 | 22 دی 1403 ساعت 13:13 | 12.5K بازدید | 17 دیدگاه

خاطره کاسانو از سرمربی مشهور ایتالیایی

وقتی ماتزاری می‌خواست از روزنامه شکایت کند

آنتونیو کاسانو، ستاره سابق فوتبال ایتالیا، خاطره جالبی را از عصبانیت شدید والتر ماتزاری در دوران همکاری با او تعریف می‌کند.

وقتی ماتزاری می‌خواست از روزنامه شکایت کند

به گزارش "ورزش سه"، کاسانو هنوز ماتزاری عصبانی را به‌ وضوح به یاد دارد، همان مربی سن وینچنزو که وقتی مطلبی را در روزنامه‌ای خواند که کارش به‌عنوان مربی را کم‌‌اهمیت جلوه می‌داد واقعا دیوانه شد. کاسانو هنوز هم او را به یاد می‌آورد که چطور فریاد می‌زد و خواستار تکذیبیه یا حتی شکایت از همان روزنامه به خاطر آنچه نوشته بود می‌شد.

این ستاره سابق فوتبال ایتالیا که حالا ۴۲ ساله است در برنامه Viva el Futbol خاطراتش را بازگو می‌کند و به فصل ۲۰۰۷-۲۰۰۸ برمی‌گردد؛ زمانی که او و ماتزاری هر دو به تیم سمپدوریا پیوستند. کاسانو تعریف می‌کند: «ما آن سال ششم شدیم. کاستلاتزی در دروازه، خط دفاع با آکاردی در سمت چپ، گاستالدلو و لوکینی در مرکز، پیِری در چپ و ماجو در راست. در خط میانی، آنجلو پالومبو، سامارکو، فرانچسکینی، سپس جنارو دل وکیو و من در خط حمله. ما ششم شدیم.»

کاسانو به ماجرای عصبانیت ماتزاری اشاره می‌کند: «او دیوانه شد، خواستار تکذیب بود، می‌خواست از روزنامه شکایت کند.»

این داستان مربوط به سفری است که سمپدوریا برای بازی مقابل آتالانتا داشت. کاسانو اشاره می‌کند که او با ناراحتی نتوانست در این بازی شرکت کند. این اتفاق در ۲۶ فوریه ۲۰۰۸ رخ داد. او اضافه می‌کند: «یادم می‌آید در برگامو بودیم، بازی وسط هفته بود، من نرفتم چون سرد بود و مشکلاتی داشتم. ما ۴-۱ باختیم. سرمای وحشتناکی بود، بازی در خارج از خانه بود و با خودم گفتم مشکلی نیست، این بار استراحت می‌کنم. چهار گل خوردیم.

2133024

دو روز قبلش، در روزنامه اکو دی برگامو چیزی منتشر شد – یادم هست که مسئول مطبوعاتی ما مارانگون بود – نوشته بودند: سمپدوریا را ساده می‌شود فهمید: توپ به کاستلاتزی داده می‌شود، او توپ را به کاسانو می‌رساند و همه چیز همان‌جا اتفاق می‌افتد. ماتزاری دیوانه شد، می‌خواست صحبت کند، تکذیبیه بدهد و حتی می‌خواست از اکو دی برگامو شکایت کند. این حقیقت است.»

کاسانو که همیشه اعتماد به‌ نفس زیادی در صحبت از دوران حضورش در میدان دارد، ادامه می‌دهد: «من فصل ۰۸-۲۰۰۷ به سمپدوریا آمدم و ما ۲-۵-۳ بازی می‌کردیم. دل وکیو – نه مارکو دل وکیو، بلکه جنارو دل وچیو – پشت من در خط حمله بود. من توپ را دریافت می‌کردم و آن را ارسال می‌کردم.

یک تاکتیک داشتم تا خوب بازی کنم. به ماجو می‌گفتم: وقتی توپ به من می‌رسد، نگران نباش که چطور آن را کنترل می‌کنم، فقط زمان‌بندی کن و از مدافع کناری‌ات عبور کن. در یک ماه و نیم اول دیوانه شدم، اما بالاخره آن مکانیزم را به دست آوردیم. له‌له در یک فصل یازده گل زد. یک مدافع کناری که کل زمین را پوشش می‌داد، تکرار می‌کنم، یازده گل!

وقتی پاتزینی به این تیم آمد، من فقط بعد از دو یا سه جلسه تمرین متوجه شدم که او چطور توپ را می‌خواهد. بازی من همیشه بر اساس عملکرد و خواسته هم‌تیمی‌هایم بود تا از کیفیت آنها به بهترین شکل استفاده کنم.»

دیدگاه‌ها