جیپیاس، آنالیز و کار جمعی
حقایقی درباره کارلوس گاریدو و تمرینات پرسپولیس!
بزرگترین تفاوت پرسپولیس امروز با مجموعهای که سالها زیر نظر برانکو، یحیی و اوسمار کار میکرد، در چیست؟
به گزارش "ورزش سه"، فوتبال پرسپولیس تقریباً همان روندی را سپری میکند که در تمامی این سالها ارائه میداد، اما با یک تفاوت محسوس. نکات مثبت فراوانی در نوع بازی شاگردان گاریدو دیده میشود، او اعتقاد به پرس از بالا و بازپسگیری توپ در کسری از ثانیه دارد. برای اجرای این متد، آمادگی جسمانی و هوازی حرف اول را میزند.
فوتبالیست، فارغ از سنش، باید زندگی فوقالعاده حرفهای و پاک (از حیث تغذیه) بیرون از مستطیل سبز داشته باشد. به عنوان مثال، امیری، سروش و احمدزاده، بازیکنان پا به سن گذاشتهای هستند که از موج مصدومیتهای سریالی جان سالم به در بردند. نقطه عطف این نوع فوتبال را هواداران در دو مسابقه حساس لمس کردند. در یکی از آنها، پرسپولیس باخت و در دیگری، مهمترین برد فصل را صید کرد. بازی با الاهلی در جده و دربی رفت لیگ ۲۴ام.
آنچه پرسپولیس در این دو زمین ارائه داد، بازی پرفشار و خستگیناپذیری بود که بدون آمادگی جسمانی بالا، محال بود اجرا شود. اما در مورد شکست در اهواز، هرگز اینچنین نبود. قرمزها با وجود برتری آماری نتوانستند کیفیت لازم را در زمین مسابقه ارائه دهند.
۱۸ شوت به سمت دروازه که تنها دوتای آنها درون چهارچوب بود. هوادار فوتبال را میفهمد، درک میکند و نگاه درستی به نتایج دارد. صرفاً با یک نتیجه نمیتوانید او را فریب دهید.
چرا همه از باخت اهواز ناراحت هستند؟
بیایید به بازی پرسپولیس و استقلال خوزستان برگردیم؛ یک تغییر محسوس در تیم گاریدو دیده شده است و باید تا حدودی نگران این رخداد بود. در تمرینات پرسپولیس، گاریدو به هر دلیلی مدتهاست قید فوتبال یازده به یازده را زده و میخواهد آمادگی بازیکنانش را در زمین کوچکتر با یاران کمتر محک بزند. به عنوان مثال، پنج یا شش بازیکن را برابر این همین تعداد نفرات میگذارد تا با پرس شدید در زمین کوچکتر، آنها یکدیگر را پیدا کنند؛ یک متد تمرینی که به مرور زمان باعث هماهنگی بازیکنان خواهد شد. اما این روش به شرطی خوب است که بازیکنان در تمرین، شرایط مسابقه را به صورت واقعی تمرین کنند. بازی یازده به یازده، شبیه همه آنچه در زمین قرار است تکرار شود.
در این مورد با چند مربی ایرانی صحبت کردیم و هر یک اعتقاد داشتند آنچه گاریدو ارائه میدهد، مدرن و مبتنی بر آخرین آموزهها است، اما آنچه موجب هماهنگی و شبیهسازی مسابقه در زمین تمرین است، همان بازی یازده به یازده است. البته در این مورد، قطعاً گاریدو هم سواد لازم را دارد و هم سود و زیان ایدهاش را سنجیده و وزن کرده است.
گمان میرود یکی از دلایل اصلیاش، لو نرفتن ترکیب اصلی تیم باشد. اما حقیقتاً ارزشش را دارد؟ اگر به فوتبال سطح اول جهان توجه کنیم، همه کم و بیش از ترکیب بارسا آگاهاند و بسته به آمادگی بازیکنان و مصدومیت ممکن است تغییراتی حاصل شود.
تصور کنید در جناح چپ میلاد محمدی، اورونوف و وحید امیری را به همراه سروش رفیعی در خدمت داشته باشید. فشردهترین مدافعان در بدترین زمینها و در خشنترین حالت ممکن، توانایی مهار این مربع را ندارند. اما امروز احمدزاده در راست تنهاست. ایوب، فرجی و حالا صحرایی. او باید با چه کسی هماهنگ میشد؟
در جبهه چپ اورونوف مرتب غایب بود و نهایت همکاری چندپاس قابل حدس بین میلاد و امیری بود. نه خبری از کات بک است نه نفوذ به قلب دفاع.
البته مصدومیت اورونوف و تنبیهات انضباطی پر تعداد صادقی عملا چپ قرمزها را بیوینگر رونده کرد. به بازی اهواز توجه کنید. در جناحین چندبار مثلث ساخته شد؟ یا مربع؟
تعویضهای پر تعداد هارمونی تیم را بر هم زد. هیچ نفوذی از کانالها طراحی نشد و در چنین وضعیتی مهمترین تاکتیک شد اوت دستی بلند یا سانترهای به غایت بیکیفیت با زاویه و سرعت کم و قابل حدس. طوری که مدافعان اهوازیها به راحتی همه آنها را دور کردند.
پرسپولیس از فوتبالی که بلد است فاصله گرفت و دل به راگبی خوش کرد. شبیه همان فوتبال قبل برانکو. همان کابوسی که هوادار از آن تنفر دارد!
تکروی گاریدو و نقش کمرنگ دستیاران
در مورد گاریدو باید صبر کرد و فارغ از هر نتیجه و جایگاهی، آنچه در پایان هفته پانزدهم (نیمفصل) در کاغذ درج میشود بیانکننده واقعیت است. اما از بعد خروج مهرداد خانبان، عملا او آنالیزور شده و حتی همه مراحل تمرین را طراحی و اجرا میکند. دلیلش هرچه هست، قطعا در ادامه موجب خسته شدن او میشود.
دلیل حضور این دستیاران چیست؟ جز مربی گلرها، سایرین کدام بخش تمرین را هدایت میکنند؟ آیا دوربین آنالیز تمرینات پرسپولیس، کماکان در بالای ورزشگاه کاظمی روشن است؟
جی پی اسها کار میکند؟ کسی به دادهها توجه دارد؟ گاریدو در لیگ ( خلاف آسیا) یک شروع عالی داشت و اگر جام میخواهد باید همان مسیر را بدون حرکت سینوسی ادامه دهد. او بسیار متعهد است و خودش ساعتها وقت میگذارد تا بازی رقبا را در محل اقامتش آنالیز کند. (آنالیزور پرسپولیس کیست؟)
همیشه چند مغز بهتر از یک مغز کار میکند. تکروی و کارهای انفرادی زیباست، اما تیکیتاکا شما را قهرمان میکند.
تردیدها و بدبینیهای یک مربی خارجی
گاریدو قطعاً مربی بزرگی است، اما باید عینک تردید و بدبینی را از روی چشمانش بردارد. مربی درمانگر است. مربی همان معلم خوب است و ناظم مجموعهای که باید نظم را به هر طریقی در آن برقرار سازد.
همیشه کار اصلی و بزرگ سرمربی قهرمان پس از اولین شکست شروع میشود. همان سالی که برانکو در اهواز به افشین قطبی و فولاد باخت، اما پس از آن تیمش را به گونهای آبدیده کرد که جام از آن آنان شد. یا همین دو سال قبل، پرسپولیس در اواخر اسفند ۱۴۰۱ ناباورانه به سپاهان در آزادی بازی را واگذار کرد، اما واکنش گلمحمدی به آن باخت چه بود؟ از نوروز 1402 آنقدر برد و برد کرد که نه یک جام، بلکه دو کاپ اصلی فوتبال ایران را در بهار صید کرد و آخرین مثال همین اوسمار، کارش را با باخت مقابل آلومینیوم در اراک شروع کرد. همه قید جام را زدند و خیلیها فاتحه پرسپولیس را سر دادند، اما در بهار 1403 پشت سر اوسمار سرود قهرمانی خواندند.
این فرمول سرمربیان فاتح است. پرسپولیس اولین باختش در لیگ برتر را دشت کرد و حالا این خوان کارلوس گاریدو است که به شما میگوید: کت تن کیست؟
مهدی طاهرخانی