صدرنشینی سپاهان چگونه از دست رفت؟
نقدی بر عملکرد فنی ژوزه مورایس
دیدار تیمهای فولاد و سپاهان با نتیجه تساوی خاتمه یافت، تا سپاهان با یک بازی کمتر نسبت به پرسپولیس به جایگاه دوم بسنده کند.
به گزارش "ورزش سه"، فولاد پس از شکست سنگین هفته گذشته، پا به این بازی خانگی نهاد تا بلکه بتواند با کسب سه امتیاز خانگی به کورس مدعیان باز گردد. برای سپاهان نیز این دیدار به جهت صدرنشین ماندن میتوانست بسیار حائز اهمیت باشد؛ و به همین دلیل بود که علیرغم چهار گلی که اغلب روی اشتباهات فردی به ثمر رسید، بازی با کیفیتی را دست کم در نیمه اول از هر دو تیم شاهد نبودیم. سوای هر دلیل موثری بر کیفیت بازی، سپاهان مورایس با یک سردرگمی تاکتیکی به خصوص در فاز دفاع مواجه بوده است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
خط دفاعی سه نفره
شواهد نشان میدهد، مورایس پس از گذشت هشت هفته و اعمال تغییرات فراوان، میان انتخاب بازیکنان خط دفاعیاش هنوز به یک نتیجه قطعی برای انتخاب ترکیب اصلی نرسیده است. امروزه بسیاری از تیمهای لیگ برتری، به سراغ خط دفاعی سه نفره رفتهاند. شاید مهمترین دلیل این موضوع، امکان پرسشکنی خوبی است که نسبت به ساختارهای دفاعی با دو دفاع مرکزی به تیمها میدهد؛ اگر چه که آفاتی نیز دارد. سپاهان در این دیدار با محمد دانشگر به عنوان دفاع مرکزی متمایل به راست، سیاوش یزدانی در مرکز و محمدامین حزبانی به عنوان دفاع مرکزی متمایل به چپ، ظاهر شد.
خط دفاعی که نه تنها هماهنگی چندانی در بازیسازی با یکدیگر نداشتند، بلکه حتی با دو هافبک دفاعی تیم، یعنی محمد کریمی و برایان دابو نیز نتوانستند ترکیب خوبی برای شکستن پرس فولاد به وجود آورند. در برخی موارد، الگوی بازیسازی سپاهان از عقب زمین نیز بسته به شرایط دست خوش تغییراتی نیز قرار گرفت.
برای مثال در تصویر زیر، دو مدافع میانی متمایل به کنار یعنی حزباوی و دانشگر، نزدیک به خط طولی قرار گرفتهاند، تا باعث ایجاد حواس پرتی بازیکنان فولاد شده و نیازمند، با یک پاس کوتاه، کریمی یا انزونزی را در مرکز صاحب توپ کند؛ اما تله پرس قرمز پوشان به خوبی عمل کرده و نیازمند ناچار به انجام پاس بلند میشود.
نکته قابل ذکر در تصویر فوق این است که هنگامی که توپ به نیازمند میرسد، یزدانی به عنوان یک گزینه پاس پر ریسک، عملا از جریان بازی خارج شده است و اگر بنابر دعوت حریف به بالا آمدن و انجام بازی مستقیم باشد؛ سپاهان با یک نفر کمتر در جلو باید صاحب توپ شود.
از طرفی ضعف در درک صحیح دفاع سه نفره، بهخصوص عدم ترکیبپذیری با وینگ بکها که در ادامه به آن خواهیم پرداخت نیز در این ساختار دفاعی مشهود است.
یکی از جلوههای عدم هماهنگی و بازی پر اشتباه مدافعین، صحنه به ثمر رسیدن گل اول است که سیاوش یزدانی به اشتباه دروازه تیم خودی را باز میکند، اما اوج ناهماهنگی میان این سه مدافع بلند قامت، درست جایی عیان میشود که گل دوم فولاد توسط ضربه سر یک بازیکن نسبتا کوتاه قامت، میان این سه مدافع به ثمر میرسد.
بازی بدون فولبک/ وینگ بک اختصاصی
شاید یکی دیگر از نکات عجیب تیم سپاهان عدم حضور مدافعان و یا پیستونهای کناری تخصصی باشد. استفاده از مدافع کناری کاذب (Inverted Full-Back) در فوتبال مدرن امروزی تا حدی رایج است. اینگونه مدافعان هنگام بازیسازی تیم از عقب زمین از کانالهای کناری فاصله میگیرند و در اغلب مواقع در کنار هافبک دفاعی تیم حاضر میشوند. کاری که مورایس در سپاهان انجام میدهد اما کمی متفاوت است؛ او هافبک میانی تیمش یعنی محمد کریمی را به عنوان فولبک راست قرار میدهد تا در زمان بازیسازی از عقب به کانال داخل نفوذ کند و با قرارگیری در کانال میانی توپ پخش کند. شاید در ظاهر این موضوع تفاوت چندانی نداشته باشد، اما حضور یک هافبک میانی در پست دفاع کناری خصوصا زمانی که تیم در وضعیت دفاع از دروازه خودی است مرگبار به نظر میرسد. عجیبتر آن که هنگام دفاع تیمی که تیم آرایش 5-3-2 به خود میگیرد، آریا یوسفی نیز به عقب میآید.
تصاویر زیر آرایش سپاهان را در وضعیت پرس از میانه زمین (Mid-Pressing) در ساختار 2-3-5 نشان میدهد.
از فشردگی عمقی بیش از حد و فاصله فاحش میان دو خط دفاعی و میانی سپاهان هم که گذر کنیم؛ حضور آریا یوسفی در سمت راست سبب شده تا محمد کریمی نقش مدافع میانی به خود بگیرد. حزباوی نیز که ذاتا یک مدافع میانی است، در این دیدار نقش یک مدافع کناری راست پا را در سمت چپ عهدهدار شده است؛ اگرچه زمانی که گودرزی جایگزین حزباوی شد، کمی این وضعیت بهبود یافت.
محمدمهدی محبی که به عنوان وینگر چپ تیم به هنگام حملات حضور دارد، هنگام دفاع باید به ناچار به داخل بزند و با قرارگیری در کنار استیون انزونزی و برایان دابو از مرکز و نه کنار خط به تیم کمک کند که این مورد هم تا حدی عجیب به نظر میرسد، چرا که عملکرد وینگرهای کناری در دفاع با بازیکنان میانی بسیار متفاوت است.
عدم تعادل در میانه میدان و کنارهها
در فاز حمله و بهخصوص انتقال مثبت نیز تیم مشکلاتی دارد؛ بهخصوص در بازیسازی. عمده این مشکلات به جهت آن است که مورایس ترجیح میدهد، به جای آن که نفرات ترکیب اصلی در پست تخصصی خود بازی کنند؛ به هر قیمتی از بازیکنان مورد تاییدش حتی در پستهای غیر تخصصی استفاده کند.
به تصویر زیر توجه کنید.
تصویر بالا وضعیت تیم در حالت دفاع از میانه زمین است. شعاعهای حرکتی که پس از دریافت توپ بازیکنان میبایست به هنگام حمله داشته باشند را نیز در یک الگوی به خصوص مشخص کرده است.
از آن جایی که مدافعان میانی سپاهان اغلب قابلیت پا به توپ شدن آنچنانی را ندارند، بار خلاقیت تیم در نیم فضاهای خودی به دوش کریمی و دابو میافتد. دابو ذاتا بازیکن سریعی نیست و در هنگامی که کریمی یک خط عقبتر قرار گرفته، تا مدت زمانی که میخواهد خود را به دابو رسانده و در کنارش پیوت دوگانه بسازد، تیم شدیدا از نظر زمانبندی به مشکل خواهد خورد. در چنین وضعیتی، اگر سپاهان بخواهد سریع بازی کند، برتری عددی کمتری در نقاط مهم زمین حریف خواهد داشت؛ و اگر بخواهد برای جایگیری بازیکنان در پستهای مربوطه منتظر شود، با پرس تیم حریف روبرو خواهد شد.
تصویر زیر احتمالا ایدهآلترین ساختار بازیسازی از عقب تیم سپاهان را با الگوی ذکر شده نشان میدهد؛ اگرچه در طول بازی چنین ساختار منظمی را از سپاهان شاهد نبودیم.
به نظر میرسد استیون انزونزی نیز به طور کامل با دو هافبک میانی تیم، هماهنگ نشده است. توجه بیش از حد مورایس به بازیکنان میانه میدان، و غافل شدن از فضاهای دیگر زمین نیز مزید بر علت شد تا سپاهان عملکرد ضعیفی در فاز حمله نیز داشته باشد.
تصویر زیر، وضعیت به نسبت دقیقی از میانگین استقرار بازیکنان سپاهان در طول بازی را نشان میدهد.
همانطور که ملاحظه میشود، شعاع حرکتی دابو و انزونزی همپوشانی خوبی ندارد و علیرغم توجه مورایس به مرکز میدان، تیم در انجام کارهای ترکیبی در میانه و خصوصا نیم فضاها ضعیف عمل کرده است.
همین مسئله مهمترین عاملی است که ما را به عملکرد ضعیف تیم در کنارهها نیز حساستر میکند؛ و میتوان نتیجه گرفت که شناخت دقیق فولاد از نحوه بازی سپاهان، آنها را از بازی در عمق قابل پیشبینی کرده است و انتظار میرفت در این دیدار مورایس نگاه جدیتری به کنارهها میداشت.
با همه این تفاسیر کسب تساوی در خانه حریفی چون فولاد، نتیجه نسبتا خوبی برای سپاهان بهشمار میرود. آنها همانند فصول قبل یکی از مدعیان جدی قهرمانی بهشمار میروند و با حل معضلات فعلی، میتوانند رقیب دردسرسازی برای سایر تیمها تلقی شوند.
امیرحسین شادمان