دفاع و انتقاد از مربی ایران در جام جهانی 2024
شمسایی باید دستانش را کثیف کند!
تیم ملی فوتسال با رهبری یکی از بهترین گلزنان جهان و با گروهی از استعدادهای درخشان از جام جهانی اخراج شد. آخرین خروج با شکست 4-3 برابر مراکش که شاید پایان سلطنت وحید شمسایی را رقم بزند.
به گزارش "ورزش سه"، ماهیت مسیر و آنچه برجای گذاشته میشود نقش مهمی در قضاوت عملکرد تیمی در تورنمنت بزرگی چون جام جهانی دارد و تیم شمسایی با پیروزی در هر سه دیدار مقدماتی و در نهایت شکست با اختلاف یک گل در یک هشتم نهایی از دور مسابقات 2023 حذف شد. به این ترتیب نه تنها جامی به ارمغان نیامد، بلکه رؤیای حضور در چهار تیم پایانی و چنگ زدن به دستاورد قبلی نیز از بین رفت.
در جام جهانی ازبکستان، آنها متأسف بودند که در مسیر دشوار حذفی قرار گرفتند و اساساً به دلیل پایان دادن به فرانسه در مرحله گروهی جریمه شدند. تیم ملی از گلزنی به تیم ونزوئلا به وجد میآمد و قدرت خود را به رخ میکشید، در حالی که جدیترین و مهمترین حریف آنها یعنی فرانسه به شکل مرموزانهای برای گلها و ادامه رقابتها نقشه میریخت و حیله در سر داشت. تیم ملی اگر مراکش را شکست میداد و این «اگر» رازهای دیگری را هم دارد، برای رسیدن به محفل چهار تیم باید برزیل، غول فوتسال جهان را هم کنار میزد. اما اگر در همان آغاز راه کمی سنجیدهتر و با رویکرد بهتری به صفآرایی با ونزوئلا، گواتمالا و فرانسه نگاه میکرد، اکنون شاید آنها در نیمه نهایی خودنمایی میکردند.
آنها اغلب سرگرم کننده ظاهر شدند. پیروزی 7-1 مقابل ونزوئلا یکی از هیجانانگیزترین بازیهای ایران در تاریخ جام جهانی بود. نمایشی برتافته از تاکتیک تیمی و هنر فردی. اما لشگر شمسایی هر چه جلوتر رفت، در عمق ترکیب آسیبپذیر و در دفاع از خود ضعیف عمل کرد. همچنین تک تک سربازانش، به سبک و سیاق خود شمشیر میکشیدند و راههای خود را میرفتند. دریبل و گلزنی در اولویت قرار گرفت و تاکتیک و دفاع به هیچ گرفته شد.
شاید نگرش نسبت به موفقیتها، انتظار و امید به آینده در طول زمان تغییر کرده است. اکنون یک وسواس وجود دارد که تیمها به جای قدردانی از آنچه به دست آوردهاند، باید بطریهای خالی که جلویشان است را پُر کنند. میتوان مقایسهای بین ایران کلاس 2024 و تیپ معرکه 2016 کرد. ستارههایی مانند طیبی، حسنزاده و سنگ سفیدی برای هر دو پیراهن توپ زدند. در برهه زمانی تعدادی دیگر از فوتسال کنار رفتند و همانطور که اشاره شد دو ستاره دیگر عملکردشان برای شمسایی چشمنواز نبود. اما حقیقت این است، باتجربههای سرمربی تیم ملی غیر از حسین طیبی که موفق به زدن سه گل شد و عملکرد قابل قبولی داشت، مابقی که باعث شد به فلسفه خود خیانت کند هم ناامیدی مطلق بودند. آنها به جز خرد کردن آمار و ارقام، چه نمایش شایستهای داشتند؟
شمسایی اسطوره و افتخار فوتسال است. با کارنامهای پر زرق و برق و استثنایی. اما باید برای ادامه راه دستانش را کثیف کند و جراحی بزرگی را در تیم ملی انجام دهد. او باید قبول کند انتقاد همیشه مطرح است. او باید درک کند که شمایل لشکرش در سه سال اخیر کاملا گیجکننده و دوگانه بوده است. موضوع این است چرا جوانگرایی تیم ملی به مرز 30 سال کشیده شد و اگر شایسته سالاری اولویت اول او شد، چرا راه را برای بهترینها بست و بازیکنان دیگر با آماری نه چندان چشمگیر روی آورد. شمسایی اگر از خود دفاع کرد و در تیم ملی ماند، باید وفاداریاش نسبت کادرفنی فعلی را کنار بگذارد و دستیارانی در پستهای گوناگون که در حد و اندازه تیم ملی هستند، برگزیند.
همانطور که مشخص شده، نامهای معروفی مثل اسپانیا و پرتغال بزرگترین ناامیدی بودند. اما سرمربی تیم ملی قربانی جزئیاتی شده است که آنها را نادیده گرفته و ضربالمثلی هست که میگوید شیطان در جزئیات است. شمسایی فرزند شایسته فوتسال ایران به فرصت دیگری نیاز دارد تا تیمش را جراحی کند و همچنین افکارش را.