ثابت ایمانی: از کسی انتظار پیگیری ندارم
مصاحبه با استعداد مصدوم فوتبال ایران
غلامرضا ثابت ایمانی درباره روزهای سخت مصدومیتش صحبت کرد.
به گزارش "ورزش سه"، غلامرضا ثابت ایمانی که در مدت بازیگری در این تیم خودش را بهعنوان یک هافبک توانمند و جوان به فوتبالدوستان ایرانی معرفی کرده بود، حتی در وضعیتی قرار گرفته بود که تیمهای بزرگ لیگ برتری عملکردش را با ذرهبین دنبال کنند.
با این حال مصدومیتی که او دچار شد مصدومیت ACL بود که یکی از سختترین مصدومیتهای بازیکنان فوتبال محسوب میشود. یکی از آسیبهای شایع در فوتبال پارگی ACL است. در این شرایط، در حدود 70٪ مواقع، این یک آسیب غیر تماسی است که در طی آن پای فرد میپیچد و موقعیت خود را تغییر میدهد. هنگامی که یک ورزشکار به سرعت تغییر جهت میدهد، یا از یک ارتفاعی میپرد یا هنگام دویدن ناگهان سرعت خود را کم میکند، احتمال پارگی رباط صلیبی ACL وجود دارد.
اکنون خبرنگار ورزش سه، با غلامرضا ثابت ایمانی، هافبک ۲۴ ساله فوتبال ایران که این روزها مشغول گذراندن دوران نقاهت خودش است، گفتگویی اختصاصی داشته است.
*یک مصدومیت از هفتههای پایانی لیگ قبلی و حالا در دوران پسامصدومیت هستی. اوضاع چطور است؟
پارسال دو هفته مانده بود به پایان لیگ این مصدومیت رخ داد و از زمانی که عمل کردم با این قضیه کنار آمدم. در این مدت تمام تلاشم را کردم و میکنم که زودتر و بهتر برگردم. خدا را شکر اکنون هم همه جوره وضعیتم بهتر شده است.
*درباره خود مصدومیت صحبت کنیم. چگونه این اتفاق افتاد و آن لحظه با توجه به وضعیت و دردی که ایجاد میشود چه حس و چه افکاری داشتی؟
دقیقه ۱۷-۱۸ بود. مصدومیت در ایران جوری است که بقیه فکر میکنند آن بازیکن زندگی غیرسالم داشته و کارهایی انجام داده که نباید انجام میداده؛ درحالیکه اینگونه نیست و تمام باشگاههای حرفهای دنیا و بزرگترین و باکیفیتترین تیمهای دنیا را هم تماشا کنید، مصدومیت زیاد دارد. خود رئال مادرید ۳-۴ مصدوم دارد، بارسلونا و دیگر تیمها هم همین هستند و بازیکنانی که بهترین هستند هم مصدوم میشوند.
وی افزود: اینکه بگوییم سبک زندگی فرق میکند، یک مسئله متفاوت است ولی در ایران متاسفانه کسی مصدوم میشود، درباره زندگیاش صحبت میکنند. کسانی که به من نزدیک بودند میدانند که من در بهترین تایم زندگی خودم بودم و در بهترین حالت بدنی خودم بودم. مصدومیت در شرایطی رخ میدهد که یا در ناآمادهترین حالت باشی یا در بهترین فرم و من در بهترین فرم خودم بودم. من پایم میخچه زده بود و عفونت کرده بود و تا ۱۰ روز قبل از بازی با تراکتور چرک خشککن مصرف میکردم و بدنم در این مدت ضعیف شده بود، برای همین وقتی پریدم و به پایین آمدم تا بچرخم این اتفاق افتاد. من خوابم و تغذیه درست بود و آنقدر آماده بودم که روزی ۳ بار تمرین میکردم. متاسفانه وضعیت در کشور نه همه اما برخیها هستند که وقتی کسی مصدوم میشود بگویند فلانی زندگیاش صحیح نبوده. این ذهنیت خیلی اشتباه بوده و اینکه من مصدوم شدم به واسطه آن میخچه و خوردن چرکخشککن بود و عفونت گونهای بود که پای من داخل کفش نمیرفت. شما یک قرص را ۲ روز بخوری بدنت ضعیف میشود، چه برسد به اینکه ۱۰ روز چرکخشککن مصرف کنی!
*مصدومیت سختی بود و در این مدت خودت از نظر سلامتی وضعیتت هم بهتر شده...
مصدومیت آشیل نسبت به رباط کمتر اتفاق میافتد و اتفاق چندان شایعی نیست، کمتر کسی درباره آن چیزی میداند، ولی به هر حال وضعیت من الان خیلی خوب شده. پیش هر دکتری هم که میروم میگویند وضعیت خیلی خوب است و همه چیز اوکی است. خیلی مطمئن هستم که همه چیز بهتر از قبل میشود و این اتفاق میافتد.
*قراردادت با پیکان تمام شد؟
قراردادم با پیکان تمام شده و قراردادم ۳ ساله بود که فصل قبل تمام شد. بازیکن آزاد هستم و از قبل هم پیشنهاد داشتم، ولی با توجه به مصدومیت این اتفاق نیفتاده. چند جا هم صحبت کردند، ولی منتظر هستم وضعیت پایم اوکی شود و آن موقع تصمیم بگیرم.
*با توجه به این موضوع، کسی بوده که در این مدت سراغت را بگیرد یا در جریان فرایند بهبودیات باشد؟
چه در اینجا و چه در همه جای دنیا، همه میگویند پهلوان زنده را عشق است. رفیقهای من هم زنگ زدند و آدم وقتی در چنین شرایطی قرار میگیرد نباید توقعی هم داشته باشد و من هم از کسی توقع ندارم. از اینکه کسی زنگ نزده اصلاً ناراحت نشدم، اما کسان زیادی بودند که تماس گرفتن و پیگیر بودند.
در کل توقع ندارم و برای همین از کسانی که زنگ زدند تشکر میکنم و از کسانی هم که ارتباط نگرفتند یا دورادور پیگیر بودند یا اصلا هم پیگیر نبودند، ناراحت نیستم. هر کسی زندگی خودش را دارد و درگیر مشکلات خودش است. مصدومیت درسهای خوبی به آدم میدهد چون وقتی تنها میشود، علی الخصوص در همین دوران مصدومیت، حس خوبی این تنهایی دارد و آدم با خودش نیاز دارد تنها شود. شاید برای دیگران سخت باشد، اما برای من خوب بود.
*از تیم فصل قبل شما با توجه به سقوط پیکان، اکثریت بازیکنان جدا شدند که البته جوانهای خوبی هم معرفی شدند. رضا غندیپور، ابوالفضل زمانی، محمدرضا دیناروند و بقیه بازیکنان و حتی خودت که یکهافبک بااستعداد برای فوتبال ایران محسوب میشدی. اکنون با گذشت زمان و انتقال آنها وضعیت چگونه ارزیابی میشود؟
فلسفه پیکان همین بوده و بازیکنان جوان خوبی دارد که یا از آکادمی آمدهاند یا تیمهای دیگر، و به آنها کمک میشود تا پیشرفت کنند. این دوستان همه سال خوبی را پشت سر گذاشتند و اگر چه پیکان سقوط کرد، اما فرم خوبی داشتند. بازیکنان باکیفیتی هستند و خوب دارند کار میکنند. فوتبال الان هم گونهای است که جوانها حرف اول را میزنند و گذشته دورانی که تجربه مهم باشد. جوانان انرژی بیشتری دارند و خلاقتر هستند، به نظرم جوانهای خوبی پیکان دارد که کسانی آنها را نشناخته و در آینده به فوتبال ایران معرفی میشوند.