یامال: پول نمیخواهم، چون میخواهم در بارسا بمانم!
لامین یامال، ستاره بارسلونا، امیدوار است هرگز این باشگاه را ترک نکند و تبدیل به اسطوره آبی اناریها شود.
به گزارش "ورزش سه"، لامین یامال عاشق نمایش است. چه در زمین، مکان مورد علاقهاش برای درخشش، یا در برنامه تلویزیون، جایی که ممکن است در آن به اندازه زمین احساس راحتی نداشته باشد، اما در آن هم جسارت خود را نشان میدهد.
بازیکن جوان بارسلونا، خیلی طبیعی و به سادگی میهمان برنامه ال هورمیگوئرو شبکه سه اسپانیا بود که مجری آن پابلو موتوس است.
او در این برنامه علاوه بر ابراز رضایت از وضعیت فعلی تیم بلوگرانا، تیم ملی و رابطهاش با نیکو ویلیامز هم چنین درمورد حضور در لیست توپ طلا هم صحبت کرد که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
زندگی بعد از قهرمانی یورو چگونه است؟ میتوانی به راحتی به خرید بروی؟
من آنلاین خرید میکنم. سعی میکنم هر از گاهی بهخصوص با برادر کوچکم به بازار بروم، اما در حال حاضر سخت است.
تو گواهینامه رانندگی نداری، چگونه به تمرین میروی؟
پسر عموی بزرگترم من را به محل تمرین میبرد.
هر چیزی که تا امروز اتفاق افتاده آیا باعث شده که مغرور شوی؟
از سنین کم در باشگاههایی مانند بارسلونا شما آموزش میبینید که زندگی شما باید چگونه باشد و من را برای آن آماده کردهاند. از زمان یورو من مردم را شادتر میبینم. برای من این یک رویاست.
تو جوانترین نامزد توپ طلا هستی، چطور متوجه این خبر شدی؟
ما در آسانسور همراه بازیکنان تیم ملی بودیم. ابتدا معلوم شد که نیکو آنجاست و بعد دوستانم به من گفتند که من هم در لیست هستم.
آیا فکر میکنی برای بردن توپ طلا شانس داری؟
نه. اما خوب است که خودم را برای آن گرم کنم.
طرفداران بارسا و رئال مادرید تو را دوست دارند؟
این بهخاطر تیم ملی است. بارسلونا صدرنشین است و به همین دلیل، حال برخی از هواداران رئال مادرید بد است (باخنده.) این باعث عصبانیت آنهاست ولی بله، بارسا صدرنشین است.
در جریان یورو چطور تکالیف مدرسهات را انجام میدادی؟
اول از همه اینکه شادی زیادی وجود داشت، و سپس غم، چون شبها نیکو و دنی اولمو بیدار میماندند و بازی میکردند... و من باید زودتر میخوابیدم. با این حال قبول شدم. به من گفتند: "تو مدرک تحصیلی متوسطه را به دست آوردی". از خوشحالی به مادرم زنگ زدم و میدویدم.
بازدید پادشاه اسپانیا از رختکن تیم ملی چه احساسی داشت؟
او از من پرسید چند سال دارم، به او گفتم 16 سال دارم و همه شروع به خندیدن کردند.
چرا نیکو ویلیامز دوست صمیمیات است؟
ما چیزهای مشابهی را دوست داریم، تیک تاک تماشا میکنیم، میرقصیم، او مانند من چند موسیقی را دوست دارد، کارهای احمقانه انجام میدهد...
آیا قرار است سال آینده در بارسلونا هم تیمی شوید؟
نمیدانم.
دوست داری این اتفاق بیفتد؟
البته، اما او اکنون در اتلتیک بیلبائو است. من دوست دارم هر هفته با او بازی کنم، امیدوارم اینطور باشد، اما او اکنون در اتلتیک است.
تو به آشپزی علاقه داری؟
نه، من آشپز خوبی نیستم (میخندد). بهترین غذا از نظر من ناگت مرغ با سیب زمینی سرخ کرده است.
چه غذایی را بیشتر میخوری؟
پاستا.
زمانی که ژاوی تو را به تیم اصلی دعوت کرد، در 15 سالگی چه احساسی داشت؟
من زود رسیدم. کفشهایم را گذاشتم و در کنار دوچرخهها پنهان شدم تا اینکه همه رفتند و بعد از آنها، من هم رفتم.
اولین بازی با بارسلونا چطور بود؟
نیمه اول بد بود. عصبی بودم و در نیمه دوم گل زدم و به آنسو فاتی یک پاس گل دادم. خوشحال به خانه برگشتم.
ارزش تو در بازار نقل و انتقالات 120 میلیون یورو است، دوست داری همین پول را دریافت کنی؟
من نمیخواهم آن 120 میلیون را به من بدهند چون باید بارسا را ترک کنم. امیدوارم هرگز بارسا را ترک نکنم. امیدوارم در بارسلونا یک اسطوره شوم.
دوست داری با مسی مقایسه شوی؟
مقایسه شدن با بهترینهای تاریخ باورنکردنی است، به این معنی است که شما کاری را درست انجام میدهید. مقایسه خودم با او بسیار دشوار است. سعی میکنم خودم باشم و به عنوان لامین یامال از من یاد شود.
دوست داری چه چیزی بخری؟
من میخواهم یک اختاپوس بخرم. اختاپوس از نظر من یک حیوان عجیب و غریب است. اگر به خانه یکی از دوستان بروم، هیچکس اختاپوس ندارد، اما من دارم. مادرم میگوید غیرممکن است. وقتی 13 ساله بودم، او به من گفت که باید 18 ساله شوم، و حالا میگوید باید 21 ساله شوم تا اختاپوس بخرم.
گلزنی به فرانسه؟
وقتی مانند آن گلم در برابر فرانسه شوت میزنید، خودبهخود قبل از گل شدن میخواهید شادی گل انجام دهید. این اتفاق برایم در برابر ایتالیا هم رخ داد؛ اما آن دفعه به توپ گل تبدیل نشد.
مسائل نژادپرستی در فوتبال؟
ارزش ندارد که درباره این چیزهای زشت در فوتبال صحبت کنیم. من هیچ حرفی برای پاسخ به این سوال ندارم. ما ارزشهایمان را میدانیم و نژادپرستی کاملاً محکوم است.
رابطهات با مادربزرگت؟
من و او خیلی همدیگر را دوست داریم. او همیشه به من میگوید که لباس سیاه نپوش، زیاد لبخند بزن و مراقب پدرت باش.