نمیخواستند موفق باشم و وقتی باختم لبخند میزدند؛
اتهام تند کاپیتان ایران: برای طلا همه را میخرند!
علی پاکدامن، کاپیتان تیم ملی شمشیربازی، در مصاحبه مفصل با ورزش سه حرفهای جنجالی و تندی را در مورد اتفاقات مسابقات پاریس به زبان میآورد.
به گزارش "ورزش سه"، پاکدامن که نمایش او در بخشهای انفرادی و تیمی از خاطرات خوش کاروان ورزش ایران در المپیک پاریس خواهد بود، شب گذشته به ایران برگشت و به اصرار خبرنگار ورزش سه پای صحبت با ما نشسته تا بخشی از اتفاقات مربوط به مسابقات شمشیربازی در المپیک پاریس ۲۰۲۴ را شرح دهد.
تیم ملی شمشیربازی ایران نزدیک به کسب طلای تاریخی تیمی در المپیک بود، اما این فرصت از دست رفت و با رتبه چهارم و حس ناکامی به ایران برگشتند. با این حال، نمایش فوقالعادهای در این دوره از رقابتها داشتند. پاکدامن که هنوز از فضای مسابقه حساس و سرنوشتساز با مجارستان خارج نشده، به صراحت برخی داوران مسابقات بینالمللی شمشیربازی را به انجام کارهای غیراخلاقی متهم میکند. او همچنین از مشکلات درونی و داخلی رشته شمشیربازی نیز صحبت میکند و معتقد است که این مسائل تأثیر زیادی بر عدم کسب مدال در المپیک داشته است. این مصاحبه را با هم میخوانیم:
شرکت در المپیک پاریس، گامی به جلو برایتان بود یا نه؟
مگر میشود گام به جلو نباشد؟ المپیک بزرگترین آوردگاه ورزشی است و هر ورزشکاری دوست دارد تجربه حضور در المپیک را داشته باشد. من هم به حضور در المپیک علاقهمند بودم اما میخواستم قدرتمند بروم و مدال بگیرم. با وجود قرعه بد، شروع خوبی داشتم. بازی با شمشیرباز کرهای 8-7 بود و اگر سه چهار ضربه را اشتباه نمیکردم، شاید نتیجه 15-10 به نفع شمشیرباز کرهای نمیشد، چون من شش ماه پیش او را شکست داده بودم. او بازیکن خوبی بود و بعد از آن مسابقاتش را برد و قهرمان المپیک شد.
به عنوان کاپیتان ایران، به خصوص در بازی با آمریکا و مجارستان، خیلی مورد توجه بودید. درباره امتیاز آخر با ژیلاگی در جدال با مجارها توضیح دهید.
ابتدا درباره تقابل تیممان با آمریکا بگویم؛ چون آمریکا تیم اول رنکینگ بود. آنها ما را در اسپانیا شکست داده بودند و مدال طلا هم گرفتند. همچنین در هر ۱۰ مسابقه گذشته فینال بودند. اما ما تیم هشتم رنکینگ بودیم و من بازی اولم را که شروع کردم با سارون بهترین بازیکن تیمشان 5-5 مساوی کردم، در بازی دوم تیممان عقب بود و هشت امتیاز گرفتم و در بازی آخر نیز تیممان عقب بود که من هشت امتیاز گرفتم و چهار امتیاز از دست دادم و توانستیم برای اولین بار جواز حضور در بین چهار تیم برتر المپیک را کسب کنیم. در بازی با آمریکا که فوقالعاده بودم، درباره بازی با مجارستان هم از عملکردم راضی هستم؛ آنقدر خوب بودم که بازی اول جمیسی را جوری شکست دادم که تعویضش کردند. اینها را گفتم که بدانید تا جایی که در توان من بود، تلاش کردم ولی بعضی جاها از دست من خارج است و به داور و تصمیماتش برمیگردد.
تصویری گذاشته بودید که نشان میداد امتیاز به ما داده نشده و ناداوری اتفاق افتاده است. میخواهم فیلمش را پیدا کنم و دربارهاش به مردم توضیح دهم؛ در آن صحنه ژیلاگی ماسکش را گذاشت که بنشیند سر خط، یعنی زودتر از من تمرکز کرد برای ضربه بعدی چون میدانست آن ضربه برای من است. اما وقتی داور امتیاز را به ژیلاگی داد، ماسکش را برداشت و شروع به خوشحالی کرد. من نگاهش کردم و گفتم تو میدانی که امتیاز برای من بود اما او قبول نکرد.
پس صحبتهایی که با او داشتی و در تصاویر تلویزیونی نشان داده شد، درست بود؟
بله، به او گفتم که تو میدانی امتیاز برای من بود. به او گفتم که تا قبل از این اتفاق، تو برای من یک قهرمان بزرگ بودی و فکر میکردم قهرمان واقعی هستی. بعد از آن یادم است که آرون (ژیلاگی) به سمت غذاخوری آمد و به من گفت که میداند حق با من است و خیلی عصبانی هستم اما ما باید مدال میگرفتیم و فشار زیادی روی ما بود و... من هم گفتم که کشور من هم مدال میخواست و من هم آمده بودم که مدال بگیرم. دفعه قبل که به تو باختم، تو مرا بردی و مدال طلا گرفتی اما اینجا من تو را بردم اما به من مدال ندادند!
دوست دارم این نکته را هم بگویم و مردم بدانند، مجارستان در شمشیربازی به اندازه کل ورزش ایران در المپیک طلا دارد. اینها پولهایی به داوران و ناظران میدهند و همه را میخرند.
یعنی واقعاً چنین چیزهایی در رشته شما و در این سطح وجود دارد؟
بله، البته من هنوز نتوانستم ذهنم را جمع کنم و پست بگذارم. میخواهم بگویم که در خیلی از مواقع حق من خورده شده و ناداوری شده است، اما این موضوع را به خودم ربط میدادم و میگفتم داور را ول کن، تو خودت بودی که اشتباه کردی. اما هرچه فکر میکنم، بازی با مجارستان واقعاً دو تا از ضربههای من را نداد و در حالت طبیعی باید بازی 45-43 میشد.
بحث داوری در شمشیربازی از قدیم الایام بوده، ابزار الکترونیکی برای تشخیص اشتباهات داور وجود دارد؟
در هر رشتهای بخشی از مسائل داوری تحت کنترل شماست. در رشته ما هم همینطور است، اما به شرطی که داور 60 به 40 بزند. اما در بازی با مجارستان، یک ضربه به نفع ما نگرفتند و این موضوع برمیگردد به اینکه ما ایران هستیم. مثلاً در جام جهانی ۲۰۰۲ فوتبال بین ایتالیا و کره جنوبی، گل سالم ایتالیا را قبول نکردند و گل آفساید حریف را پذیرفتند. دقیقاً همین اتفاق برای ما هم افتاد. ما در لحظه بازی میکنیم و ضربات در حال رد و بدل شدن است. همین رد و بدل شدن ضربات میتواند روی بازیکن تأثیر مثبت یا منفی بگذارد؛ زمانی که ضربه را میزنی و داور امتیاز را میدهد، اعتماد به نفس پیدا میکنی، اما وقتی ضربه را میزنی و داور امتیاز را به حریف میدهد، این موضوع تو را به هم میریزد و باید با همان روحیه مسابقه را ادامه بدهی.
چرا شما مقابل فرانسه اینقدر بیرمق بودید؟
یک دست صدا ندارد؛ من بازی اولم را 5-4 بردم، بازی دوم را 6-5 بردم و بازی سوم هم متأسفانه با اختلاف 24 امتیاز عقب بودیم.
یعنی میخواهید بگویید که بیرمقی به خاطر بازی قبلی بود؟
من خودم را جمع و جور کرده بودم که فرانسه را شکست دهیم. از خودم مطمئن بودم که تمام تلاشم را کردم و اگر شرایط مهیا بود، میتوانستیم فرانسه را ببریم. البته میزبانی هم خیلی تأثیرگذار بود و جو سالن وحشتناک بود.
گفته بودید که مربی تیم ملی فرانسوی، آمارتان را به فرانسویها داده است. آیا واقعاً این حرف درست بود؟
ما اصلاً مربی نداشتیم! کریستین بائو در گرجستان که مدال گرفتم دو بار رو به روی من بود. دو بار من با او دعوا کردم و علیه من کارت قرمز گرفت. وقتی یکی از بچههای ما با یک فرانسوی بازی داشت، به من اجازه نداد پای پیستش بروم و به بقیه هم اجازه نداد. من به او گفتم چه ربطی دارد، تو بنشین پای پیست شاگردت و ما آنجا میرویم که گفت نه، اینها با هم تمرین کردند! ما دعوا کردیم و او گفت به تو چه ربطی دارد که گفتم من کاپیتان تیمم. او گفت تو هیچکاری نمیکنی و من با رئیس فدراسیون هماهنگ هستم. بازیکن ما بدون مربی بازی را واگذار کرد. این آدم گزارش داد.
پس شما ایشان را به عنوان مربی خودتان قبول ندارید؟
اصلاً نبود! کجاست قرارداد؟ من ۳۸ روز به زور رفتم کمپ ایشان. چندین بار به رئیس فدراسیون زنگ زدم. هیچ نقشی نداشت و فقط دکور بود. فقط گفتند چون قربانی رفته و مربی نداریم، این بیاید تا بگوییم مربی است. میخواستند زمان بخرند که پیمان فخری برنگردد.
پس چه اتفاقات پیچیدهای افتاده است؟
بله، من یکی از آدمهای خوششانسیام که در دورهای ورزش کردم که وزیرش قبل از المپیک آقای کیومرث هاشمی و رئیس کمیته ملی المپیک آقای خسروی وفا بودند. اگر این دو بزرگوار نبودند و حمایت نمیکردند، مشخص نبود چه اتفاقی برای ما میافتاد.
حضورتان در کمپ کریستین بائو چطور بود؟
یک نکته جالب بگویم، وقتی به کمپ کریستین بائو رفتم، بین ۷۰۰ نفر، رتبه چهارم رنکینگ بودم. بائو گفت میخواهیم مسابقه بگذاریم، یک فیلم خوب پخش میکنیم و یک فیلم بد! فیلم خوب از دختری بود که نه بازیکن تیم ملی بود و نه در جای دیگری بود، ۵ ضربه از آن دختر نشان داد و گفت که فلان جا کار تکنیکی کرده و تصمیمش درست است. در ادامه فیلم بد را گذاشت که بازی من در مجارستان، ورود به فینال انفرادی بود که قهرمان المپیک را شکست داده بودم و فیلم این مسابقه را نشان داد و من هم به او لبخند زدم. این مسئله را به رئیس فدراسیون گفتم و او گفت که به فال نیک بگیرم و او خواسته کمک کند. من گفتم کمکی در کار نیست و این آدم نمیخواهد که من موفق شوم.
پس از شکست شما مقابل فرانسه هم خوشحال شده است؟
بله، شک نکنید. مطمئن باشید این آدم رفته و آمار داده تا مقابل ما چگونه باشند!
مدال نگرفتن شمشیربازی ایران در پاریس فقط به داوری مربوط میشد یا مسائل دیگر هم دخیل بود؟
داوری بخشی از ناکامی ایران در کسب مدال بود، اما مسائل مهمتر از داوری نیز وجود داشت و اتفاقات در فدراسیون باید به دقت بررسی شود.
فاصله کمی با مدال گرفتن داشتید و انگار فقط یک قدم تا آن فاصله بود.
احساس میکنم که نمیخواهند علی پاکدامن موفق شود و همین الان هم نمیخواهند علی پاکدامن وجود داشته باشد. میشنوم که بعضیها میگویند چرا به پاکدامن اینقدر میدهند و به ما نمیدهند؟ خب، این مسائل باید به کمیته گفته شود. مگر من رفتم که بگویم به من این مقدار حقوق بدهید؟ اگر به حرف بود، به آنها میگفتم حقوق ۲۰۰ میلیونی به من بدهند. لابد چیزی در علی پاکدامن دیدهاند که به او این مقدار دادند. نمونهاش هم همین بازی با آمریکا، اگر علی پاکدامن نبود، آیا میتوانستید آمریکا را ببرید؟ این موضوع که طرف فقط در ظاهر با تو خوب است و در باطن نمیخواهد که تو موفق شوی، اذیتکننده است. به نظر این مسئله نوعی وطنفروشی و فروختن منافع ملی به چیزهای دیگری است.
ما دیدیم که کره جنوبی توانست قهرمان شود و فرانسه و مجارستان را شکست دهد. به نظر میآید برای ایران هم عناوین اگر همتی باشد، دور از دسترس نیست. فرق ما با کره چیست؟
فرق ما با کره این است که سیستم آنها بر اساس شایستهسالاری است. یک ماه پیش، یک بازیکن از کره در مسابقات اسپانیا دوم شد اما در قهرمانی آسیا مرحله یک سی و دوم به بازیکن ازبک باخت و به همین خاطر او را از تیم ملی خط زدند و بازیکن دیگری را به جای او آوردند. چون بر اساس شایستهسالاری پیش میروند و تنها به فکر نتیجه تیمشان هستند. الان من حالم خراب است، چون بیشتر از همه تمرین کردهام و از زندگی و تفریحاتم گذشتم و بیشتر از همه حرف شنیدم. اگر من جور دیگری بازی میکردم، میگفتند پاکدامن نمیخواهد تیم ببرد و هزار انگ به من میزدند.
به المپیک بعدی فکر میکنید؟
بله، صددرصد. مردم آمادگی من، بدنم، درصد چربی و توده عضله و... را دیدند و روی فرم هستم.
تا چند سالگی شمشیربازها میتوانند ادامه دهند؟
آپیتی بازیکن فرانسه که بازی اول را با من انجام داد و من ۵-۴ به او باختم، ۳۹ ساله است و محدودیت سنی خاصی وجود ندارد. تاپ پلیرهای شمشیربازی، رنکینگ ۱ تا ۱۶ هستند و من خدارا شکر نزدیک به ۷ سال است که در بین این ۱۶ نفر هستم. الان هم بین ۷۰۰ نفر، رنکینگ ۱۰ دنیا را دارم و واقعاً دوست دارم که تکلیفم مشخص شود. با این شرایط و این اتفاقات، احساس میکنم که کمر به شکست این تیم بسته بودند. در مسابقه انفرادی که باختم، لبخند روی لبهای کسانی بود که فکر میکردم دوست دارند من موفق شوم. لبخند روی لبان مربی کرهای ندیدم. نمیخواهم اسم ببرم، اما چشمان بقیه را خواندم که از باخت من خوشحال بودند!