سپاهان مثل یک تیم بزرگ اروپایی است
برایان دابو برادرش را در اصفهان پیدا کرد!
برایان دابو از هواداران سپاهان تقاضا دارد تا در لیگ بیست و چهارم آنها را برای قهرمانی در هر سه تورنمنت پیشرو حمایت کنند.

به گزارش "ورزش سه"، برایان دابو بازیکنی که با نظر مستقیم ژوزه مورایس سرمربی پرتغالی سپاهان در فصل گذشته وارد فوتبال ایران شد تا برای زردپوشان اصفهانی بازی کند، یکی از بازیکنان خارجی با کیفیت فوتبال ایران در طی سالیان اخیر بوده و با عملکرد خوبی که در دو پست هافبک مرکزی و مدافع میانی داشته توجهات را به خود جلب کرده است.
بازیکن سابق فیورنتینا ایتالیا نه تنها برای هواداران اصفهانی محبوب است بلکه مورد توجه بخش عظیمی از هواداران فوتبال ایران قرار گرفته است.
اکنون در شرایطی که بازیکنان سپاهان خودشان را برای آغاز فصل جدید لیگ برتر آماده میکنند، برایان دابو مقابل دوربین رسانه این باشگاه قرار گرفت و گپوگفت ویژهای با رسانه این باشگاه داشت.
*برایان دابو در لیگهای مختلفی بازی کرده و تجربیات بسیار مهمی در فوتبال کشورهایی از جمله یونان، ترکیه، ایتالیا و کشورهای دیگر داشته است؛ حالا او در ایران بازی میکند و نظر خودش درباره این اتفاق چیست؟
من فوتبالم را در شش سالگی از مارسی شروع کردم. از شش سالگی تا سیزده سالگی در تیم مارسی فرانسه بازی میکردم و پس از آن به آکادمی مون پلیه رفتم. ۱۴ سالگی تا ۲۴ سالگی را در آنجا بودم و اولین بازی رسمی خودم را در هفده سالگی انجام دادم. اولین بازی من آخرین بازی ماکهلهله بود که مقابل پاری سن ژرمن انجام دادم. بعد از آن به سنت اتین رفتم که باشگاه خوبی است و ساختار و هواداران خاصی دارد. از آنجا به ایتالیا رفتم و ۵ سال آنجا بودم که به ترکیه رفتم و بعد از آن از یونان به ایران رسیدم.
او ادامه داد: من در کشورهای زیادی بودم و وقتی در کشورهای مختلفی مثل ایتالیا یا یونان میروی باید خودت را به آنها وفق بدهی. اگر میخواهی سالهای زیادی بمانی باید آنها را بشناسی و برای من تقریبا ساده بود که در ایران خیلی زود عادت پیدا کنم. من قبل از آمدن با مربی چت کردم و حتی یک جلسه ویدئویی داشتیم که بفهمم چه چیزی از من میخواهند. من باید متوجه میشدم که ایران و امپراتوری پارس یک تمدن بزرگ است و همه این چیزها را درک کردم. با اینها میتوانم با مردم ایران به خوبی رفتار کنم و سعی میکنم به مردم همیشه احترام بگذارم. وقتی شروع به فوتبال بازی کردن کردم، بازیکنان زیادی را دیدم که میدیدم خیلی محبوب هستند و در واقع آنها الگوی من بودند. این قسمتی از من بوده و آن را فهمیدهام.

*برای ورود به ایران چه شرایطی را دنبال میکردی؟
زندگی در اروپا و قاره آمریکا با زندگی در خاورمیانه متفاوت است. اروپا و قاره آمریکا دو چیز متفاوت هستند اما چیزی که در فرانسه میبینی با اینجا متفاوت است. در رسانه و فضاهای اجتماعی شرایط را دنبال میکردم که پیامهای بعدی از مردم میدیدم. در رسانهها واقعا بد میگفتند و من یک هفته بعد از سفرم متوجه شدم خیلی صحبتهای اینترنت با واقعیت متفاوت است و این یک سورپرایز برای من بود. من خودم در یک خانواده آفریقایی بزرگ شدم و دیدم که این موضوع با اصالت خانواده من یکسان است. کاوه رضایی با من فرانسوی صحبت میکرد و اگر چیزی نیاز بود ترجمه میکرد. هادی محمدی به من کمک میکرد تا انگلیسی حرف بزنم و تمام بازیکنان واقعا به مانند یک خانواده من را قبول کردند. آنها به شکل ویژهای برای من قابل احترام هستند.
*یک سال و نیم از ورود تو به ایران میگذرد و شرایط سختی را تجربه کردهای، با این حال بعد از حدود این مدت، شرایط چطور به تو گذشت؟
پارسال با تمام اتفاقاتی که افتاد، تمام بازیکنان، کادرفنی و کل باشگاه ناراحت بودند. همه چیز مربوط به قهرمانی بود. همه این احساس را داشتند چون در آخر فصل بعد از قهرمانی حس فوق العادهای داشتیم. همه این حس را داشتیم که میشد در لیگ بهتر باشیم و مقامهای بیشتری بگیریم. با تجربهای که در تیم، کادر و باشگاه دیدم معلوم بود میتوانیم قهرمان شویم و این مقداری برای ما ناامیدکننده بود.
او ادامه داد: من آدمی نیستم که درباره داوری زیاد صحبت کنم ولی تیم ما واقعا یک تیم قهرمان بود و از حالا به بعد باید برای جامهای بیشتری بجنگیم و حتی برای قهرمانی در آسیا قدم برداریم.
*ما اکنون در اردو هستیم و ارزیابی تو از این وضعیت چگونه بوده؟
یک اردوی بسیار خوب را داشتیم. بازیکنانی رفتند و حالا بازیکنان جدیدی آمدند و باشگاه سعی کرد یک تیم بسیارخوب را بسازد. همه فهمیدند که بازیکنان جدید چقدر زود خودشان وفق دادند. ۲ بازی خوب و مهم داشتیم و فردا بازی اخرمان را داریم و بعد از آن باید برای سفر به نقش جهان آماده شویم. به امید خدا میخواهیم به لیگ نخبگان راه پیدا کنیم.

*۷ بازیکن جدید به ما اضافه شده و این موضوع علامت سوالات زیادی را به وجود آورده. آنها با تیم هماهنگ شدهاند؟
از تجربهای که در تیم قبلی خودم دارم میدانم که وقتی بازیکنان خوب زیادی در یک تیم باشند، هماهنگی سخت است. خوشبختانه این شانس را داشتیم که بازیکنانی را در تیم ببینیم که میشناسیمشان. مربی ما تمام آنها را میشناسد و این به ما کمک میکند تا فرایند تیمی ما سریعتر پیش برود. میتوانم این را در تمرین ببینم و بزودی همه ما متوجه خواهیم شد که یک تیم بسیار قوی برای لیگ جدید آماده میشود و همه باید بدانند که سپاهان یک تیم حرفهای و خاص است. تا این لحظه هیچ مشکلی از آنها ندیدم و از روز اول عضوی از خانواده ما بودهاند و حتی اگر اشتباهی ببینیم باید حمایتشان کنیم تا یک فصل خوب را داشته باشیم.
*دابو جو ورزشگاه نقش جهان و هواداران را دیده. او در شهرهای زیادی بازی کرده و میخواهم درباره این موضوع از تو سوال کنم.
وقتی به اینجا میآیی حس میکنی یک جو خاصی در اینجا وجود دارد. هر بازیکنی که در سپاهان بازی کرده، مانند حسی که در سنت اتین فرانسه داشتم و میدانستم در یکی از بزرگترین باشگاههای فرانسه بازی میکنم را تجربه کرده. این یک نشانه مشترک برای من است تا بفهمم سپاهان یک باشگاه بزرگ است. افرادی که در باشگاه کار میکنند از اصحاب رسانه تا مدیران همه شخصیت بزرگی دارند و رفتارشان مانند یک باشگاه اروپایی بزرگ است. امیدوار هستم این موضوع ادامهدار باشد و همیشه این حس وجود داشته باشد.
به عنوان مثال در بازی با الهلال، یکی از بهترین جوهای زندگی خودم را دیدم. هواداران دیوانهوار تشویق میکردند و حسشان خاص بود. آنها انتظار یک نتیجه خارقالعاده را داشتند که این یک قدرت مضاعف را به تو میدهد.
*پس حس مثبت هواداران را دریافت کردهای؟
بله. سوشال مدیا و صفحات اجتماعی بخشی از زندگی ما است و وقتی بازیکن سپاهان باشی متوجه میشوی از آخر شب تا فردا تو را حمایت میکنند. من وقتی صبح بیدار میشوم کلی پیام صبح بخیر به زبانهای فارسی، انگلیسی و فرانسوی دارم. این انرژی مثبت زیادی به من میدهد. وقتی وارد تونل نقش جهان میشوم، عکسها و جامها را نگاه میکنم تا متوجه شوم در چه باشگاه بزرگی بازی میکنم. این یک سیگنال برای ما است.

*در مورد فرهنگ ایرانیان و اصفهانیها چه حسی داری؟
جذابیتترین فرهنگ ایران، غذای شماست. قرمه سبزی، جوجه، زرشک پلو با مرغ و کباب را خیلی دوست دارم و بعد از غذا، احترامی که میان مردم میبینم خیلی جذاب است. آنها به بزرگترها، همسران و پدران خود احترام میگذارند که این دقیقا مثل فرهنگی است که من در آنجا بزرگ شدهام و این فرهنگی است که از قبل در ایران مانده. لهجههای متفاوتی را من شنیدهام که یک ماجراجویی جدید بوده. هر روز از این اتفاق لذت میبرم.
من به اصفهان که آمدم با همسرم همه جا را گشتیم و واقعا آخر شب خسته شده بودم. میدان نقش جهان یکی از دیوانهوار ازین آثار باستانی تمام زندگیم بود. من منتظر این بودم در رودخانه زایندهرود آب بیاید و روز شروعش بالای پل ایستاده بودم. من خیلی قدم میزنم و برای همین افراد زیادی را ملاقات میکنم.
*چیزی یاد گرفتهای؟
از لهجه اصفهانی هیچی (با خنده) خورش ماست و دادا را یاد گرفتهام. من هفتهای یک بار خورش ماست میخرم!
*شباهت زیادی میان ایران به خصوص اصفهان و فرانسه است. درست است؟
کاملا. رودخانه سن مانند رودخانه زاینده رود است و فارسی و فرانسوی کلمات مشترک زیادی دارند. سانتی مانتال، مرسی، سشوار، «کی؟»، دکتر و آباژور از کلمات مشترک ما هستند.
*بازیکنان تیم را بر چند کلمه توصیف کن.
کاوه رضایی: بهترین
هادی محمدی: داداش
(هنگام مطرح کردن نام هادی محمدی، این بازیکن نیز حاضر شد و درباره خاطرهاش صحبت کرد)
محمد کریمی: سید
رضا اسدی: هم اتاقی
رضا میرزازاد: انزلیچی
سپاهان: قهرمان
اصفهان: قهرمان
ایران: خفن
*خطاب به هواداران سپاهان پیامت را مطرح کن.
ممنون از همه چیز. میتوانیم حمایت شما را همه جا ببینیم و امیدوار هستم امسال سال خوبی برای همه باشد. در آسیا، لیگ، حذفی منتظر یک استادیوم پر هستیم.
