تهمت و دشمنی و حسادت مشکل فوتبال ماست
یک مهندس مکانیک از امیرکبیر تا لیگ برتر
پس از صعود تاریخی چادرملو به لیگ برتر ایران، سعید اخباری از چالشها، موفقیتها و برنامههای آیندهاش سخن گفت.
به گزارش "ورزشسه"، چند روز پس از صعود تاریخی چادرملو به لیگ برتر فوتبال ایران فرصت مناسبی به دست آمد تا با سعید اخباری که خالق این موفقیت بزرگ برای فوتبال یزد بوده گفتوگویی داشته باشیم.
در این گفتوگو پا از اتفاقاتی که منجر به قهرمانی چادرملو شده فراتر رفته و به دوران 12 ساله مربیگری سعید اخباری و زحمات او نیز پرداخته شده که پشتوانه اولین موفقیت بزرگ این مربی محسوب میشوند. او که بازیکن حرفهای فوتبال نبوده از ناملایمتهایی گفته که در این مسیر با آنها مواجه شده و البته مسیری هم برای ادامه این مسیر ترسیم کرده است.
خواندن این گفتوگو برای علاقهمندان به فوتبال نکات قابل توجهی در بردارد.
*چند روز پس از اتفاق بزرگی که برای فوتبال و استان یزد رقم زدید شاید زمان بهتری باشد که فارغ از احساسات و هیجانهایی که در روز صعود وجود داشت درباره این موفقیت تاریخی صحبت کنید. حس و حالتان چطور است؟
خدا را شاکریم بهخاطر این رویداد و اتفاق. بهخاطر مردم و شور و هیجانی که اتفاق افتاد. بعد از 19 سال من همیشه این را در گوشه ذهنم داشتم که برای سرمربیگری جایی باشم که تماشاگر باشد. شبیه اتفاقی که برای نساجی افتاد که بعد از سالیان سال صعود کرد. همچنین بهخاطر بازیکنانم خیلی خوشحال هستم. اکثر بازیکنان ما کسانی بودند که قبل از ورود به تیم ما یا بهخاطر مصدومیت یا بهخاطر شرایط فوتبالی در سال قبل کم بازی کرده بودند. بازیکن داشتیم که یک سال و نیم بازی نکرده بود. به هر حال جذب این بازیکن ریسک داشت، ولی چون از آنها شناخت داشتم و توانایی آنها را میدانستم جذب شدند. یکی از رسالتهایی که روی دوش من بود، این بود که این بازیکنان دوستهای من بودند. در تیمهایی که من در لیگ برتر دستیار بودم حضور داشتند. لیگ برتر را قبلا دیده بودند و دوست داشتم برگردند که خدا را شکر این اتفاق افتاد و به حقشان رسیدند.
*تیمهای دیگر از ما بیشتر هزینه کردند
اخباری در بخش دیگری از حرفهایش اضافه کرد: «بهخاطر باشگاه خوشحالم که به من اعتماد کردند. مجموعه چادرملو به عنوان یک تیم صنعتی تازه تاسیس با یک مجموعه محدود 35 میلیاردی فدراسیون که ملزم به رعایتش بودیم و خیلی سخت بود تیم بستند. تیمهایی بودند که به صورت قانونی از ما بیشتر هزینه کرده بودند؛ مثل مس کرمان و نفت مسجد سلیمان که در سقوط بودند 20 درصد اضافهتر میتوانستند هزینه کنند و باشگاههایی که بازیکن فروخته بودند هم میتوانستند نصف آن مبلغ فروش بازیکن را به بودجهشان اضافه کنند. برخی باشگاهها مثل سایپا مجوز حرفهای داشتند و میتوانستند بیشتر هزینه کنند. ما هیچکدام از اینها را نداشتیم و باید با همان 35 میلیارد تیم را میبستیم. خوشحالم توانستم پاسخ اعتماد آقایان را بدهم. آقای طاهرزاده مدیرعامل شرکت چادرملو، آقای سردار صلاحی رئیس هیئت مدیره شرکت، دکتر بابایی عضو هیئت مدیره. همچنین آقای عطایی به عنوان مدیرعامل باشگاه که همبستگی خیلی خوبی بین ما وجود داشت، اعتماد خوبی داشتیم و جا دارد از ایشان واقعا تشکر کنم. مدیرعاملی که اعتماد مطلق دارد و از اول فصل صفر تا صد امور را دست خودت میدهد، این اعتماد همیشه من را شرمنده میکرد و باعث میشد من بیشتر تلاش و تکاپو داشته باشم. خیلی از ایشان تشکر میکنم. مثل یک برادر کنار من بود و خوشحالم که توانستم جواب این اعتماد را بدهم.»
*میخواستم بیشتر درباره خودتان صحبت کنید. شما سالهاست که مربیگری میکنید و این در حالی است که فوتبالیست نبودهاید. چقدر ناملایمت و ناراحتی در این مسیر دیدهاید و شنیدهاید؟
به هر حال در کشور ما درهای سرمربی شدن کسی که فوتبالیست نبوده سختتر باز میشود. من با تحصیلات آکادمیک وارد این حرفه شدم. من با مهندسی مکانیک از دانشگاه امیرکبیر فارغالتحصیل شدم و علاقهای که به فوتبال داشتم باعث شد که تغییر مسیر بدهم. شروع کارم هم با آقای کربکندی در سال 1390 با راهآهن بود. آقای کربکندی همان زمان هم در تیم راه آهن از من میپرسید هدفت چیست؟ من از ایشان تشکر میکنم. ایشان به من اعتماد کرد و من به جمع فوتبالیها وارد شدم. وقتی پیش ایشان رفتم و گفتم چه کارهایی میتوانم انجام بدهم اعتماد کرد. خیلی سخت است که شما یک جوان 25 ساله را بپذیرید که هیچ سابقهای هم نداشته باشد. خیلی در این مسیر به من کمک کرد.
*فکر نکنید یک شبه آمدهام
اخباری در ادامه با گفتن این جمله که "میخواهم نامی ببریم از سلسه تیمهایی که به عنوان دستیار طی کردهام و تاکنون درباره آنها صحبت نکردهام"، اضافه کرد: «شاید هیچجا اینها را نگفتهام. من دستیار آقایان کربکندی، مهدی تارتار، عبدالله ویسی، سیروس پورموسوی، حمید استیلی، فراز کمالوند، وینکو بگووویچ، فرهاد کاظمی و مجید جلالی بودهام. خیلیها نمیدانند و فکر میکنند یک شبه آمدهام. من از سال 1390 با آقای کربکندی وارد لیگ برتر شدهام. این سیزدهمین سالی بود که کار میکردم و تجربه 10 سال دستیار بودن داشتم. این خودش یک دانشگاه بزرگ بود و فکر میکنم هیچ دانشگاهی بزرگتر از این نبود؛ برای کسی که میخواهد مربی بشود.»
*در کشور ما نگاهها بسته و حسادت زیاد است
اخباری سپس به برخی کارشکنیها در مسیرش پرداخت و عنوان کرد: «خب در این مسیر به دلیل فوتبالیست نبودن ناملایملات زیاد داشتم. خیلیها هنوز نمیتوانند تفکیک کنند چطور باید از علم ورزش در خود ورزش استفاده کرد. این قضیه به نظرم مسخره و پیش پا افتاده است. به نظرم اینقدر این داستان مشخص است که بحث کردن درباره آن خود آن آدمها را زیر سوال میبرد. اینقدر نمونههای بزرگی هست از فوتبالیستهای بزرگی که در مربیگری موفق نشدهاند. دیگر از پله، مارادونا، پلاتینی و رونالدو که در فوتبال بزرگتر نداریم. فکر میکنم در کشور ما یک مقدار نگاهها بستهتر و حسادتها بیشتر است. به نظرم تصور بقیه اینطوری است که بالا رفتن بقیه اجازه نمیدهد آنها بالا بروند، در صورتی که اگر بر همه خوب بخواهیم، خدا هم برای ما خوب میخواهد. خیلیها آمدند و این صحبتها را مطرح کردند. من میخواهم از همه آنها تشکر کنم. از همه آنهایی که آمدند تا من را تخریب کنند. آنهایی که با مصاحبههایشان و حرفهایشان من را تخریب کردند تا حرفشان را زده باشند. شاید بعد از باخت به ما بوده یا هر چیزی. آنها باعث شدند من و بازیکنانم قویتر شویم. تهمت زدند. من وقتی تهمتها را میشنیدم، فکر میکردم خدا میخواهد به اینها درس بدهد.»
*نمیدانم چرا دشمنی میکنند، من جای کسی را نگرفتهام
سرمربی 38 ساله تیم فوتبال چادرملو در ادامه همین بحث اضافه کرد: «من میخواهم یک چیزی را بگویم. واقعا نمیدانم چرا این دشمنی اصلا وجود داشت. من جای کسی را نگرفتم. من جای خودم بودم و هستم. من داشتم تلاش میکردم که جایگاه خودم را به دست بیاورم. یادم میآید یکی از بازیهای همین فصل با تیمی بازی داشتیم که شرایط خوبی در جدول نداشت. وسط فصل بودیم و ما برنده شدیم. وقتی بازی تمام شد برای تبریک پیش من آمد و گفت من یک سوال از تو دارم. گفت تو مشکلت با فلانی و فلانی و فلانی و ... چیست؟ 7،8 مربی از تیمهای بالای جدول را گفت. گفت تو مشکلت با این مربیان چیست؟ گفتم من اصلا مشکلی ندارم و یکسری از آنها هم دوستانم هستم. گفت شب قبل از بازی هر 8 مربی تماس گرفتند و آنالیز بازی شما را به ما دادهاند و گفتهاند حواست باشد سعید این بازی را نبرد. من واقعا مبهوت شدم، اما باعث انگیزه من شد.»
*تیم من نتیجه میگرفت، توهین میکردند
سرمربی چادرملو در ادامه به تمجید از عملکرد شاگردانش و تشریح رابطهاش با آنها پرداخت: «یک چیز خیلی خوب رابطه من و بازیکنانم بود. بچهها بعضی از آنها من را مثل یک پدر و مثل یک برادر دوست داشتند. رابطه خاصی بین من و آنها وجود داشت. شما بروید و گلهای زده ما را دربیاورید. ببینید چه توهینهایی کردهاند! یکی میگفت نفراتش خلاقیت دارند. خب بله این هنر من بوده بازیکنانی را جمع کردهام که خلاقیت دارند. بعد هم مگر در فوتبال تا خلاقیتی نباشد، گل زده میشود؟! تاکتیکیترین گلهای لیگ یک را ما زدیم. فقط دو پنالتی زدیم و بروید و پنالتی بقیه تیمها را هم ببینید. گل خورده ما 20 تاست و دومین خط دفاعی لیگ هستیم. سومین خط هجومی لیگ هم ماییم. اگر پنالتیها را حذف کنید، تیم ما بیشترین گل زده را دارد.»
*متکی بر هیچکس، هیچجا و هیچ سوتی نبودیم
اخباری در ادامه با تاکید بر اینکه صعودش به لیگ برتر سالم و شفاف بوده، ادامه داد: «متکی بر هیچکسی یا هیچجایی نبودیم. متکی بر هیچ سوتی نبودیم. متکی به هیچ کمیتهای نبودیم که برایمان اتفاقی را رقم بزند. خیلی تلاش کردیم. برای هر بازی استراتژی داشتیم. حق بازیکنان ما صعود به لیگ برتر بود. حتی قهرمانی حق ما بود، اما طی 4،5 هفته اتفاقاتی در بازیهای ما رخ داد که عجیب بودند. پنالتیهایی که برای ما گرفته نشد و پنالتیهایی که برای حریفان ما گرفته میشد. حالا بعدش دیدم یکسری اتفاقات در فدراسیون رخ داد و امیدوارم دامنه مبارزه با فساد ادامهدار باشد و اگر کسی جایی حق کسی را ضایع کرده نتیجهاش را ببیند، چون امسال سرنوشت یک استان در دست تیم ما بود. یزد 19 سال در لیگ برتر تیم نداشت. من اگر بتوانم با رساندن چادرملو به لیگ برتر یک نفر را به ورزش فوتبال علاقهمند کنم و وارد این رشته شود، رسالتم را انجام دادهام. خب هر سوتی میتواند تاثیرگذار بشود.»
*چون به این بحث وارد شدید درباره فجر هم صحبت کنیم که هم امتیاز با شما بود و 73 امتیاز کسب کرد ولی به دلیل عملکرد ضعیفتر در بازی رو در رو از صعود جاماند. مهدی رجبزاده در پایان بازی با پارس جنوبی و در نشست خبری چندین مرتبه تاکید داشت تنها تیمی که سالم بوده و زد و بند نکرده فجر بوده. مهدی رجبزاده همچنین به پنالتی بازی رفت مقابل شما اشاره کرد. حرفهای او را چطور ارزیابی میکنید؟
من به آنها خسته نباشید میگویم. فجر بسیار تیم خوبی بود و بازیکنان بسیار خوبی داشت. خب میدانید که این امتیاز را فجر دارد که میتواند سرباز بگیرد و هیچ تیمی این امتیاز را ندارد. حالا شما تصور کنید که با 35 میلیارد تومان باید یک مجموعه 35 نفره را کنترل میکردید. ولی فجر این موهبت را داشت که میتوانست سرباز بگیرد و بازیکنان خوبی داشت. به هر حال میفهمم و درک میکنم که آقای رجبزاده بعد از بازی ناراحت بودهاند و ممکن است هر صحبتی را انجام بدهند. مسئول صحبتهایی که مطرح کردهاند خودشان هستند. همه تیمها برای صعود تلاش کردند. به تیم مسجدسلیمان هم خسته نباشید میگویم. آنها هم خیلی تلاش کردند و تیم خوبی بودند. تیم سایپا هم در کورس بود و کنار رفتند. تیمهای ریشهدار امسال زیاد بودند. بچههای ما کار بزرگی کردند. در سال دوم تاسیس مقابل تیمهایی نظیر سایپا، خیبر، فجر، گچساران، مس کرمان، پارس جنوبی و .. خیلی خوب کار کردند.»
*اگر بازی رو در رو را میبردند اتفاقات دیگر رخ میداد
اخباری بار دیگر به صحبتهای مهدی رجبزاده و ادعایش درباره ناسالم بودن صعود دو تیم خیبر و چادرملو برگشت و گفت: «درباره حرفهای آقای رجبزاده من جوابی ندارم. ما با علم به قانون بازی رو در رو از اول مسابقات کارمان را شروع کردیم. شاید اگر آنها برده بودند اتفاقات دیگری رخ میداد.»
*حکم کمیته استیناف ما را قوی و با انگیزه کرد
سرمربی تیم فوتبال چادرملو سپس به حکم کمیته استیناف درباره بازی لغو شده فجرشهیدسپاسی شیراز و استقلال ملاثانی در اهواز اشاره کرد و درباره آن اینطور موضع گرفت: «وقتی آن حکم درباره بازی ملاثانی و فجر صادر شد، تیم ملاثانی در آن برهه تیم خوبی بود و حتی سپاهان در همان مقطع به زور این تیم را برد. شاید اگر در آن برهه آن مسابقه برگزار میشد، فجر به راحتی برنده بازی نمیشد. بالاخره 90 دقیقه بازی بود و بالا پایین داشت. خستگی ایجاد میشد. شاید هم اصلا میبردند، اما در هر صورت این بازی برگزار نشد. این موضوع خیلی بچههای ما را جری و باانگیزهتر کرد و به نتیجه 3 بر صفر در بازی برگشت منجر شد. یک چیزی را باید با صداقت بگویم. واقعا اگر فجر قوی نبود، ما اینقدر قوی نمیشدیم. و وقتی این اتفاق افتاد عزم ما جزم شد و در بازی برگشت سه گل زدیم. باور کنید که به تیم فجر گل زدن خیلی سخت است. این تیم در 34 بازی 17 گل خورده و اگر بتوانی در یک بازی 3 گل به این تیم بزنی کار مشکلی است. آن هم در چه شرایطی. در شرایطی که قبل از بازی فجر 2 بازی سنگین دیگر برگزار کردهای. من هم تعداد کمی بازیکن داشتم. فجر 15،16 روز استراحت کرده بود و بدنهای سرحال داشتند. در این بازی فقط یک چیز میتوانست باعث برتری ما بشود و آن هم انگیزه بازیکنان بود که خدا را شکر بازی را بردیم.»
*انصافا در بازی برگشت هم نمایش خوبی تا قبل از گل اول شما داشتند ولی بعد از دریافت گل اول دیگر مقابل هواداران پرشور یزدی چیزی برای گفتن نداشتند.
ما وقتی مسابقات را شروع کردیم، انگشتشمار هوادار به ورزشگاه میآمد. هر چقدر زمان گذشت و بچههای ما نتیجه گرفتند، تعداد تماشاگران بیشتر و بیشتر شد و دیگر به جایی رسید که حتی جای سوزن انداختن هم نبود. خدا را شکر میکنم این مسئله طوری رقم خورد که به صعود تیم منجر شد.»
*آقای اخباری اگر امکان دارد درباره دوران حضور در سایپا هم صحبت کنیم. شما پس از سالها تلاش هدایت سایپا را برعهده گرفتید و با سقوط این تیم و سپس برکناری شما بسیاری از زحمات سالهای گذشته شما بر باد رفت و قضاوتهای زیادی درباره تواناییهای شما شد.
من قبل از اینکه به موضوع سایپا وارد شوم باید گذری به دوران گذشته بزنم. من از تیم ماشینسازی کارم را به عنوان سرمربی در لیگ برتر شروع کردم. قبل از ورود من طی 4 هفته ماشینسازی 4 باخت تجربه کرده و 10 گل خورده داشت. من کلا 9 هفته آنجا بودم و نیم فصل را با برد تمام کردم. صنعت نفت را که صدرنشین جدول بود در آن مقطع بردیم. قبلش با پیکان 2-2 کرده بودیم و با سپاهان 3-3. واقعا این نتایج برای یک تیم لیگ برتری خیلی سخت بود. بعد بهخاطر شرایطی که وجود داشت من رفتم. استعفا دادم و نماندم. کسی که دشمن باشد میگوید اخباری تیم را انداخت. من وقتی تیم را تحویل دادم نساجی 10 امتیاز داشت و ما 9 امتیاز. نساجی ماندگار شد، چون نیم فصل دوم تقویت شد. اما من دیدم شرایط مهیا نیست و رفتم. آن آدمی که آمد تهمت زد و گفت اخباری تیم را انداخته چیز دیگری برای گفتن نداشت. چون چیزی برای چنگ زدن نداشت.
*تیمی را به من دادند که سقوط کرده بود
اخباری سپس به دوران حضورش در سایپا، مشکلات و عملکردش پرداخت: «سه بازی انتهایی سایپا در لیگ برتر هم من آمدم. آن تیم دیگر افتاده بود وقتی من رفته بودم. کلا هم 14،15 نفر باقی مانده بودند. چند نفر اخراج شده بودند و چند نفر هم مصدوم بودند. من تیمی را تحویل گرفتم که ناقص بود. یک بازی با گلگهر انجام دادیم که آقای قلعهنویی تمجید کرد که چطور این تیم در آستانه سقوط است و این فوتبال را بازی میکند. سیفاللهی هم یک پنالتی از دست داد که اگر گل میشد شاید میماندیم. بازی بعدی با آلومینیوم اراک بود که بردیم و بازی آخر باختیم. بازی آخر دیگر بازیکنام نای دویدن نداشتند، چون تیمهای من از بالا پرس میکنند و من 11 روز کلا در سایپا بودم. این تیم سقوط کرد، ولی میانگین امتیازگیری من از دو مربی دیگر در سایپا بالاتر بود.»
*آن مدیر هر کاری کرد تا تیم من نتیجه نگیرد
بخش بعدی صحبتهای اخباری درباره ماجرای خودش و سایپا در لیگ دسته اول بود و درباره شرایط آن روزهای سایپا که تازه به لیگ دسته اول سقوط کرده بود، گفت: «در فاصله 11 روز مانده تا آغاز لیگ من را به عنوان سرمربی تیم معرفی کردند. یعنی نه توانستیم بدنسازی کنیم، نه بازی دوستانه داشتیم. نه بازیکنی برای جذب کردن باقی مانده بود. با این حال شروع خوبی داشتیم و مس کرمان و خیبر خرم آباد را به عنوان دو تیم بالانشین بردیم. اما در ادامه به علت انجام نشدن دوره بدنسازی بازیکنان ما شروع به مصدوم شدن کردند و طی سه چهار هفته بازیکنان زیادی از دستمان خارج شدند. شما وقتی یک مربی را 10 روز مانده به آغاز مسابقات انتخاب میکنید، قاعدتا باید از او حمایت کنید. متاسفانه آنجا مدیری داشت که انتخابش از اول شخص دیگری بود و اعضای هیئت مدیره انتخابشان من بودم. این مدیر هر کاری کرد من بروم. هر کاری که میتوانست برای عدم موفقیت این تیم انجام داد. اگر صبر میکرد همین اتفاقی که برای چادرملو رخ داد، شاید برای سایپا هم اتفاق میافتاد. البته در این بین فتنه دو سه مربی دیگر هم موثر بود که با تخریب من سعی داشتند جایم را بگیرند و همین اتفاق هم درنهایت افتاد. وقتی من رفتم 4 تیم با تیمهای پایین جدول باقی مانده بود ولی رفتم و تمام شد.»
*بعد از سایپا مدتی بیرون ماندید و راه سختی که طی کرده بودید به نوعی از اول شروع شد. این دوران تا حضور در چادرملو چطور گذشت؟
خب به صورت طبیعی وقتی شما یک مربی جوان را اینطوری برکنار میکنید، شرایط سخت میشود. من از آن مدیرعامل که اصلا دوست ندارم اسمش را بیاورم و به خدا واگذارش کردهام، گلایه دارم. نمیدانست چه کاری انجام میدهد. وقتی فهمیدم چقدر جاهل و نادان است، دلم برایش سوخت. تصمیماتی میگرفت که اول خودش را نابود میکرد. با این حال ایمان داشتم اگر بستری به صورت نرمال برای سعید اخباری فراهم شود؛ یعنی زمان بستن تیم، بدنسازی و بازی دوستانه وجود داشته باشد، میتوانم موفق باشم. هیچ وقت من در شرایط نرمال تیم نگرفته بودم. من ماشینسازی را وقتی 4 بازی را پیاپی در اول فصل باخته بود گرفتم. سایپا را در هفته بیست و هشتم گرفتم که ته جدول بود و نصف بازیکنانش رفته بود و بعد سایپای لیگ یک را در فاصله 10 روز مانده تا آغاز مسابقات گرفتم. من همیشه معتقد بودم اگر در شرایط نرمال تیم بگیرم، حرفهایی برای گفتن دارم که چادرملو این شرایط را به وجود آورد.»
*هفتههای اول در چادرملو سرگردان بودم
اخباری سپس به دشواریهایی که در ابتدای حضورش در یزد تجربه کرده پرداخت و اینطور شرایط روزهای اولش در چادرملو را تشریح کرد: «البته چادرملو در ابتدا شاید حتی غیرنرمالتر از سایپا بود. حتی کاور برای تمرین نداشتیم. وقتی کارم را در چادرملو شروع کردم، توپ برای تمرین نداشتیم. مدیرعامل نداشتیم. سربرگ نداشتیم. در ادامه و پس از دو هفته یک تغییر مدیریتیای در سطح شرکت اتفاق افتاد. پس از این تغییر دو سه هفته سرگردان بودیم و نمیتوانستیم با هیچ بازیکنی مذاکره کنیم. در آن مقطع من خودم تنها بودم. نقش مدیرعامل داشتم، نقش تدارکات داشتم، نقش مربی داشتم و البته همکارانم خیلی کمک کردند. بعد آقای عطایی به عنوان مدیرعامل معرفی شد که یک مقدار عدم شناخت و ناهماهنگی وجود داشت که منجر به عدم نتیجهگیری شد. اما از وقتی که شناختمان نسبت به هم بیشتر شد و در ادامه دوستی و اعتمادمان نسبت به هم بالاتر گرفت، منجر به این شد که سال گذشته ششم جدول شدیم. حتی شانس صعود داشتیم ولی بازیکنان کمی در سال گذشته داشتیم که شرایط برای ماندن در کورس مناسب نبود. امسال اما عزممان را جزم کرده بودیم، پختهتر شده بودیم و رویکردمان مشخص بود. اطرافیانم این را به خوبی میدانند که با اطمینان میگفتم این تیم صعود میکند و خدا را شکر این اتفاق افتاد.»
*در حال حاضر چه برنامهای برای تقویت تیم در سال بعد دارید که رقابتهای دشواری پیش روی شما قرار دارد؟
ما خیلی برای صعود خون دل خوردیم. من و آقای عطایی، بازیکنان و اعضای کادر فنی سختی زیادی کشیدیم. ما در یک فصل 38 مسابقه برگزار کردیم که خودتان میدانید چقدر مشکل است. مردم الان شرمنده کردهاند. یک ضلع سوم ایجاد شده است. در زمان تاسیس تیم هواداری وجود نداشت، اما این تیم حالا برای مردم است. من هیچوقت در زندگیام 23 خردادماه 1403 را فراموش نمیکنم. آن شور، آن رقص و آن شادی فراموش نمیشود. من را روی هوا میچرخاندند. اصلا دیگر مسیر دستم نبود. به هر حال منجر به اشک شادی برای همه از جمله من شد. روزی عدهای میخواستند اخباری نباشد، اما جوری خدا لطف کرد که بین این همه مردم یزد محبوب بشوی. این لطف خدا و مردم یزد است که 19 سال محروم بودهاند.
*در یزد خیلی در مضیقه هستیم
اخباری سپس به گلایه از امکانات سختافزاری در استان و شهر یزد پرداخت و اعلام کرد میخواهد به مواردی اشاره کند که تاکنون بازگو نشده است. او در این مورد گفت: «شاید کسی نداند که ما به لحاظ امکانات در مضیقه هستیم. نه زمین خوبی وجود دارد، نه استادیوم خوبی وجود دارد. یک استادیوم نصیری وجود دارد که بهخاطر چمن بد منجر به مصدومیت مکرر بازیکنان ما شد. در بازی آخر هم محمد بلبلی پایش به چمن گیر کرد و رباطش پاره شد. از وضعیت سختافزاری اینجا ناراضیام و بسیار ناراحت کننده است. یک تیم دیگر هم هست که شهید قندی است و در لیگ دو حضور دارد. ما یک زمین تمرین داریم که اصلا مناسب نیست. حتی یک استخر مناسب برای ریکاوری تیمی وجود ندارد. استخرها معمولی هستند ولی ورزش حرفهای چیزهای دیگری را میطلبد. آقای دکتر فاطمی استاندار یزد خیلی کمک کردند. خیلی حمایت کردند. تا انتها کنار ما بودند. من از آنها خواهش میکنم بهخاطر مردم دست به کار شوند و شرایط را مهیا کنند. مسابقات لیگ برتر از شهریورماه آغاز میشود و مردم از ما انتظار دارند. این موفقیت حفظ کردنش سختتر است. همه آمدند، خوشحالی کردیم و عکسهایمان را هم گرفتیم. اما حالا دیگر وقت تقویت تیم است.»
*خدا شاهد است که خواب ندارم
اخباری برای نشان دادن حس و حال خود به افکارش در طول فصل اشاره کرد و توضیح داد: «همیشه فکر میکردم اگر این تیم صعود کند من خیلی راحت میشوم، ولی از وقتی صعود کردیم خدا شاهد است که خواب ندارم. فکرم درگیر است که چطور تیم را ببندم و چطور به مسابقات وارد شود؟ چطوری امکانات مهیا شود؟ امیدوارم مسئولان به یک شب خوشحالی یزد نگاه نکنند. مردم یزد حقشان است که در لیگ برتر خوشحال باشند. من آقای عطایی الان این دغدغه را داریم. الان 28 ایراد از ورزشگاه نصیری گرفته شده. اگر قرار باشد که بازیهای ما در لیگ برتر در ورزشگاه نصیری برگزار نشود، در حق مردم یزد اجحاف است. امیدوارم زودتر شرایطی فراهم شود که از این امکانات استفاده کند.»
*الان در باور عموم نگاه بسیار خوبی نسبت به شرکت چادرملو وجود دارد و معتقدند این شرکت توان بستن تیمی قدرتمند را در لیگ برتر دارد. این باور چقدر به واقعیت نزدیک است؟
شرکت صنعتی و معدنی چادرملو به واسطه تلاش کارگرانش و آقای طاهرزاده مدیریت، مجموعهای بسیار موفق در زمینه معادن است، ولی بحثی که وجود دارد امکانات محدودی وجود دارد و به عنوان مثال در فصلی که گذشت از نظر امکانات قابل مقایسه با هشت تیم ابتدای جدول نیستیم. گفتم که زمین تمرین مناسب نداریم. یک زمین تمرین داریم که با شهیدقندی و هشت تیم دیگر نوجوانان، جوانان و امید مشترک است و جالب است این را بگویم. شاید خندهدار باشم ولی آخرین جلسه تمرینی ما پیش از مسابقه آخر با دریای بابل، تیم ما در نیمی از زمین تمرین میکرد و اطراف زمین مردم عادی در حال دویدن بودند. اصلا یک چیز خندهدار است. ولی در لیگ برتر اینطور نمیشود و شوخی ندارد.
*اگر شرایط تغییر نکند، در لیگ برتر موفق نمیشویم
اخباری سپس پا را فراتر گذاشت و اضافه کرد: «اگر قرار باشد شکل کار همینگونه باشد و این شکل تمرینی ما و امکاناتمان باشد، این تیم در لیگ برتر به موفقیت نمیرسد.»
*پس شرایط بسیار سختی را تجربه کردهاید و میکنید؟
صد درصد شرایط سخت است. باید به فکر زمین تمرین اختصاصی و زمین مسابقه اختصاصی باشند. به وضعیت چمن ورزشگاه نصیری باید رسیدگی شود. چمن قدیمی است و پستی و بلندی زیادی دارد. تیم من روی زمین بازی میکرد و بکش بکش بلد نبودیم. واقعا زمین فاجعه بود و در زمستان خیلی ضربه خوردیم.
*پس بهترین حالت برای شما این است که 28 ایراد ورزشگاه شهید نصیری برطرف شود و در این استادیوم در لیگ برتر میزبانی کنید و طرحهایی که از استادیوم مدرن در یزد در فضای مجازی دست به دست میشود در حد خواب و رویاست؟
هیچ اقدامی هنوز برای ساخت این ورزشگاه آغاز نشده است. قرار بود این ورزشگاه در شهر اردکان ساخته بشود که هنوز به بهرهبرداری نرسیده است. شما میدانید که فرآیند ساخت یک ورزشگاه از شروع تا پایان حداقل دو سال زمان میبرد و ما برای امسال باید فکری بکنیم تا حق مردم ضایع نشود. الان دیگر این تیم مردمی شده و وقتی تیمی مردمی میشود رسالت سنگینتر میشود.
*این را هم بپرسیم که آیا خودتان در چادرملو ماندنی هستید و اگر جواب مثبت است چه خواستههایی برای بستن تیم دارید؟
ببینید لطفی که آقای عطایی و هیئت مدیره مجموعه به من داشتند بعد از قهرمانی نیم فصل قرارداد من را دو فصل دیگر تمدید کردند. این چیزی که وجود دارد این است که دغدغههای سختافزاری تا حد امکان رفع شود و تیمی در حد مردم یزد ببندیم. این تیم مثل بچه من است. من از روز اول و تاسیس چادر ملو در کنار تیم بودهام. قطعا دوست دارم در کنار تیم باشم ولی اگر شرایط برای کار کردن مهیا نباشد، زیر سوال میروم. این هفته جلسهای داریم که در کنار هم با بحث و گفتوگو این مسائل را حل کنیم. بله من دوست دارم سال آینده بمانم و یک تیم خوب برای لیگ برتر ببندیم.
*البته حرفهایی هم هست که گفته میشود برخی مربیان به دنبال گرفتن جایگاه شما در چادرملو هستند؟
به هر حال این تیم بالا آمده و طبیعی است که چشم زیادی به آن باشد. البته من قرارداد دارم. رسالتم بالا آوردن تیم بود و حالا دیگر مصلحت تیم را مسئولان میدانند برای ادامه مسیر.
*آیا قرار است نامهای شاخص هم به تیم شما اضافه شوند؟
اولویت من حفظ بازیکنان خوب تیم خودم است. خدا را شاکرم که از مجموعه 20 نفری بازیکنان ما 13،14 بازیکن پیشنهاد لیگ برتری دارند. از نیم فصل هم پیشنهاد داشتند. ما آقای گل داریم، آقای پاس گل داریم، کلینشیتهای زیادی ثبت کردیم. حتما این تیم خوب بوده که صعود کرده و حتما این بازیکنان پیشنهاد دارند. با رقمهای عجیب و غریب هم پیشنهاد دارند. من وقتی رقمهای پیشنهادی را میشنوم سرم سوت میکشد! باز هم میگویم اولویت من حفظ بازیکنان خودم است و جذب بازیکنانی که اشتیاق و انگیزه پیروزی داشته باشند. این فلسفه ماست. همه بازیکنانی که امسال تیم را بالا آوردند، ستارههای تیم ما هستند ولی ستاره پرنورتر تیم ما مردم هستند.
*حرفهای پایانی خودتان را مطرح کنید آقای اخباری؟
در پایان میخواهم از کادر فنی خودم تشکر کنم. اول از هر چیزی از آقای عطایی مدیرعامل تیم و هیئت مدیره تیم آقای عباسی و سیدرزقی. بیشتر از آقای عطایی تشکر میکنم که به من اعتماد داشتند. در تمام مواقع و در تمام تصمیمات پشت من بود. هیچ وقت نشد که تصمیمی بگیرم و با من همراهی نکند. اگر مربیای موفق میشود، حتما یک مدیر خوب پشت او است. آقای عطایی در دومین سال مدیرعاملی موفق بود. سال گذشته والیبال را لیگ برتری کرد و امسال تیم فوتبال باشگاه را. والیبال اردکان سالیان سال بود که تیمداری میکرد و بالاخره موفق شد. از آقای فراز فاطمی سرپرست تیم که مثل برادر کنار من بود. میخواهم از دیگر همکارانم اسم ببرم؛ آقای حنیف عمرانزاده که دوست من بود و در میانههای فصل اضافه شد. بابک رضی که از ابتدای فصل بود و از اواسط فصل به دلیل مسائل شخصی جدا شد. حامد طباطبایی مربی دروازهبانهای ما که در ایران بهترین است. پیمان شیرزادی که سال گذشته به عنوان بازیکن کنارمان بود و در فصلی که به تازگی تمام شد یکی از همکارانم شد. کادر فنی من دلسوزتر از خودم بودند. این خیلی برای من مهمتر است. آقای امانی بدنساز تیم. آقای عدالتخواه و مصیبی دو مربی بومی ما بودند که مثل دو دوست خیلی به ما کمک کردند. آقای علی مهاجری آنالیزور ما بود. بابک رضی هم خیلی کمک کرد.
*مقصد مهم است یا مسیر؟ من میگویم یار خوب تمام ماجراست
اخباری ادامه داد: «این عزیزان همیشه به من میگفتند مقصد مهمتر است یا مسیر؟ من میگفتم هیچکدام یار خوب تمام ماجراست (باخنده). من یارهای خوبی داشتم. هم کادر فنی و هم بازیکنان. از تمام بازیکنانم دوست دارم تشکر کنم. برای من جانفشانی کردند. با درد و آمپول بازی کردند. با غیرتترین و باشرفترین بازیکنان ایران را داشتم. این مجموعه سالیان سال تکرار نخواهد شد و به خودم میبالم و با غرور میگویم که توانستم مجموعهای جمع کنم که اینطور برای هم جانفشانی کنند.»
*بلبلی اولین تمدیدی ماست
اخباری در پایان به نکته مهم دیگری درباره شاگردانش اشاره کرد و گفت: «در آخر هم از محمد بلبلی تشکر میکنم که با مصدومیت رباط صلیبی در آخرین بازی تیم مواجه شد. من کنارش هستم و اولین تمدیدی من محمد بلبلی است و این اتفاق رخ خواد داد.»