تصمیم ویسی برای استعفا درست است
وداع گلر پرسپولیسِ کهکشانی: خداحافظ، برای همیشه!
خداحافظی شهاب گردان در یک روز هیجان انگیز رقم خورد، بهترین پایان برای دروازهبانی که بازی در پرسپولیس، سپاهان و... را تجربه کرد و باشکوه به خط پایان رسید.
به گزارش "ورزش سه"، شهاب گردان، دروازهبان باسابقه فوتبال ایران، پس از پایان بازی تیمهای فولاد و نساجی در هفته پایانی لیگ برتر که با بقای تیمش در لیگ برتر همراه شد، چهار گوشه زمین را بوسید و از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
گردان در طول دوران حرفهای خود در تیمهای مختلفی از جمله پرسپولیس، ذوبآهن و سپاهان به میدان رفت و در مقطعی با توجه به درخششی که در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا داشت، توسط افشین قطبی به تیم ملی دعوت شد تا با حضور در جمع ملیپوشان نیز تجربیات ارزشمندی کسب کند.
او که سابقه قهرمانی در لیگ برتر و جام حذفی با سپاهان را دارد و همراه با ذوبآهن نیز نایب قهرمان آسیا شده است، در نهایت در استادیومی فوتبال خود را به پایان رساند که کارش را از همانجا آغاز کرده بود.
گردان امروز در گفتوگویی مفصل با خبرنگار ما در خصوص فصل دشواری که فولاد پشت سر گذاشت صحبت کرد و حس و حال خود را در روز خداحافظی از فوتبال بیان کرد. او همچنین درباره حاشیههایی که بین سرمربی سابقش (جواد نکونام) و تیم سابقش (پرسپولیس) وجود داشت نیز اظهارنظر کرد و گفت از نظر او پرسپولیس شایسته قهرمانی بوده است.
مصاحبه با گردان را در ادامه میخوانید:
* یک روز و یک جا دینم را به نساجی ادا میکنم
* پرسپولیس کاملا شایسته قهرمانی بود و به آنها تبریک میگویم
* فعلا برنامهای برای بازگشت به فوتبال ندارم. کسب و کاری راه انداختهام و اطرافم شلوغ است
* شاید میشد بیشتر از اینها به دست بیاورم اما راضی هستم
* هم در دوره قبل و هم در این دوره آنطور که باید، به آقای ویسی احترام گذاشته نشد
*ساسان از اول فصل بهترین و زحمتکشترین بازیکن تیم ما بود
*با این شرایط قطعا امسال بدترین فصل فوتبالم بود
آخرین بازیات را در قائمشهر انجام دادی و با گریه از زمین فوتبال خداحافظی کردی. درباره این بازی صحبت کن.
آخرین بازی من در فوتبال، حساسترین بازی زندگیام هم شد. فکر نمیکردم اینطور شود و تصور میکردم در سه بازی آخر امتیازات را جمع کنیم تا در بازی با نساجی که قرار است بازی کنم، انقدر تحت فشار نباشیم. با این حال در اواخر بازی پیکان گل خوردیم و همین موضوع هم هفته پایانی را خیلی حساس کرد. باز هم خدا را شکر که توانستیم بازی را ببریم و سهمیه فولاد در لیگ برتر حفظ شد. با وجود اینکه فکر نمیکردیم کار به اینجا بکشد که برای بقا خوشحال شویم اما صادقانه بگویم، خیلی خوشحالیم. نه من و هیچکدام از اعضای دیگر تیم اصلا دوست نداشتیم چنین کارنامهای از خودم در فولاد به جا بگذاریم.
فکر میکنی همچنان میتوانستی ادامه بدهی یا زمان خداحافظیات فرا رسیده بود؟
از نظر بدنی و فوتبالی جا داشت که ادامه بدهم و انرژیاش را داشتم اما چندین سال بود تنها زندگی میکردم و ۴-۵ سال اخیر هم خوزستان بودم و خیلی از خانوادهام فاصله داشتم. من ۴۰ ساله شدهام و حدود ۲۰ سال از خانوادهام دور بودم. از طرفی مجرد هم هستم و همین کار را برایم سختتر میکرد. با این حال سنم طوری شده بود که اگر خداحافظی میکردم هم کسی نمیگفت زود است. میتوانستم ادامه بدهم و همین الان هم گفتهاند خداحافظی نکن و ما میتوانیم با تو ادامه بدهیم، اما من تصمیم خودم را گرفتم. از طرف دیگر بازی آخرمان با نساجی است که فوتبالم را از آنجا شروع کردم، فکر کردم که این خودش یک نشانه است که کارم را تمام کنم.
بحث خداحافظیات در نیم فصل هم مطرح شده بود اما تا آخر فصل ادامه دادی و در نهایت در شرایطی خداحافظی کردی که یک سیو مهم داشتی و توانستی در بقای تیمت نقش مهمی ایفا کنی.
بعد از بازی با هوادار در نیم فصل اول در مصاحبه با خبرنگاران درباره بازی صحبت میکردم و در بین مصاحبه گفتم امسال با فولاد هستم و آخر فصل خداحافظی میکنم. از این مصاحبه سوءبرداشت شد و برخی فکر کردند من گفتم پایان نیم فصل خداحافظی میکنم. اینطور نبود و از ابتدا نیتم این بود که آخر فصل خداحافظی کنم اما برداشت اشتباه شد. در نیم فصل تغییر مربی داشتیم و آقای ویسی آمدند و در چند بازی که سرمربی ما بودند، خیلی بیشتر از من استفاده کردند. البته متاسفانه دو بازی محروم بودم و نتوانستم برابر پیکان و ذوبآهن بازی کنم؛ یک بازی چهار اخطاره شدم و یک بار هم در تونل ورزشگاه با آقای بنیادیفر صحبتهایی داشتیم که ایشان گزارش دادند و محروم شدم. با این حال خدا را شکر در بازی آخر توانستم به ترکیب برگردم و در موقعیتی حساس به تیمم کمک کنم. بچهها هم تلاش کردند و گل را زدیم و بازی را بردیم.
فولاد فصل سخت و عجیبی را پشت سر گذاشت. با شرایطی که وجود داشت، میتوانیم بگوییم این سختترین فصل فوتبالت بود؟
کلا دو فصل گذشته برای من بد گذشت که البته بخش عمدهای از آن هم تقصیر خودم بود. من در فولاد فیکس بودم و به بازیهای آسیایی رفتیم و در بین نامزدهای بهترین دروازهبان لیگ قهرمانان قرار گرفتم اما متاسفانه اول فصل گذشته مصدوم شدم. قبل از اینکه تمرینات پیش فصل شروع شود، با بچههای محلهمان فوتبال بازی میکردم که عضلهام پاره شد و پیش فصل را از دست دادم. پس از آن نیم فصل ممنوعالخروج شدم و اردوی تیم را از دست دادم و فصل گذشته به این شکل تمام شد و رفت و من جایگاهم را در ترکیب از دست دادم. امسال هم تغییرات زیادی در کادرفنی داشتیم و مربیهایمان تغییر کردند و از نظر نتیجه هم که دیدید چه اتفاقاتی افتاد. از طرفی حاشیههای وحشتناک و عجیب و غریبی داشتيم. چیزهایی که از سال گذشته در فولاد دیدم، واقعا عجیب و غریب و سخت بود؛ اتفاقاتی که برای آقای منصوریان افتاد، جوی که در ورزشگاه بود، تشویق تیم و بازیکنان حریف توسط هوادارنماها و خوشحالی از باخت فولاد واقعا شگفتانگیز بود. واقعا ناخوشایند بود که یکسری آدم سهم خواه به جان فوتبال افتاده بودند و برخی از هواداران ساده هم از آنها پیروی کردند و جو بد و غیرقابل تحملی ساختند که تا آخر هم ادامه داشت. چه کسی باور میکرد فولادی که فصل گذشته یکی از چهار تیم آسیایی بوده، امسال تا دقیقه ۸۵ بازی آخر به دسته یک سقوط کرده باشد؟ با این شرایط قطعا امسال بدترین فصل فوتبالم بود.
در این بازی، ساسان انصاری هم روز خوبی داشت و گل بقای فولاد را زد و به نوعی تو و ساسان توانستید تیم را در لیگ برتر نگه دارید. درباره عملکرد ساسان و گل او هم صحبت کن.
بدون شک ساسان از اول فصل بهترین و زحمتکشترین بازیکن تیم ما بود. او کاپیتان تیم ما بود و یکی از مسائل مهمی که تیم ما را به این روز انداخت، بهخاطر حاشیههایی بود که یکی دو نفر از به اصطلاح لیدرهای تیم (که من اصلا به آنها لیدر نمیگویم) برای ساسان ایجاد کردند. همه باید بدانند وقتی در ورزشگاه بدون دلیل به کاپیتان تیم توهین میشود، همه چیز تحت تاثیر قرار میگیرد. ساسان در بازی رفت با نساجی گل برتری تیم را زد و بردیم و به تعطیلات رفتیم و برگشتیم؛ بازی اول نیم فصل دوم چه اتفاقی افتاده بود که آنهمه به او بیاحترامی کردند؟ قطعا ساسان بهترین بازیکن تیم ما بود و در نهایت هم حقش بود که این گل را بزند. البته که همه بازیکنان به اندازه خودشان در این اتفاق سهم دارند، اما کسی که گل را میزند، تاثیرگذارتر است. خیلی خوشحالم که این اتفاق به نام گل ساسان انصاری رقم خورد. این بازیکن حقش بود که خودش را به همه ثابت کند.
عبدالله ویسی هم امروز اعلام کرد قصد جدایی از فولاد را دارد. نظرت در این باره چیست و نقش ایشان را در بقای تیم چقدر میدانی؟
آقای ویسی در دوره قبل حضورشان در فولاد خیلی تحت فشار قرار گرفتند و واقعا به ایشان ظلم شد. امسال هم در شرایط بسیار سختی تیم را تحویل گرفتند اما با انرژی و روحیهای که به تیم تزریق کردند، نقش بسیار زیادی در عملکرد خوب بازیکنان در هفتههای پایانی داشتند و کار خیلی بزرگی کردند که خدا را شکر منجر به بقای فولاد شد. متاسفانه هم در دوره قبل و هم در این دوره آنطور که باید، به آقای ویسی احترام گذاشته نشد و قدرشان را ندانستند. فکر میکنم استعفای ایشان در این موقعیت تصمیم درستی بوده است. انشالله ایشان در یک موقعیت مناسبتر برگردد و بتواند تواناییهای خودش را بیش از اینها نشان بدهد. جا دارد از همینجا از ایشان بابت تمام زحماتی که برای فولاد کشیدند، تشکر کنم و امیدوارم در ادامه راه موفق باشند.
به عنوان دروازهبانی که سابقه حضور در تیم ملی را داری و در تیمهای پرطرفدار و مدعی بازی کردی، در مجموع از دوران فوتبالت راضی هستی؟
بله، خدا را شکر. برخی عقیده دارند که نسبت به استعداد یا تواناییام میتوانستم کارنامهای بهتر از این داشته باشم، اما خودم به چیزی که میخواستم رسیدم. شاید میشد بیشتر از اینها به دست بیاورم اما راضی هستم و خدا را شکر میکنم که آنطور که میخواستم، شد.
بازیکنانی که از فوتبال خداحافظی میکنند، باید مراقب باشند که این اتفاقات آنها را وارد بحران یا افسردگی نکند. تو هم بیشتر از ۲۰ سال فوتبال بازی کردی و قطعا این جدایی برایت ساده نخواهد بود؛ چه برنامهای برای آیندهات داری تا این خداحافظی را برایت راحتتر کند؟
اغلب همدورههای من فوتبال را کنار گذاشتهاند و در بین آنها کسانی بودند که میگفتند ما بعد از خداحافظی در قامت مربی به فوتبال برنمیگردیم اما تقریبا ۹۰ درصد آنها برگشتند؛ همین موضوع نشان میدهد که جدایی از فوتبال چقدر سخت است. من هم فعلا برنامهای برای بازگشت به فوتبال ندارم. کسب و کاری راه انداختهام و اطرافم شلوغ است. هیچ چیزی نمیتواند جای فوتبال را بگیرد اما فکر میکنم اطرافم به قدری شلوغ باشد که بتوانم فضای خالیای را که بعد از فوتبال به وجود میآید، پر کنم. البته باز هم باید ببینیم در آینده چه اتفاقی رخ میدهد. همانطور که اشاره کردید من بیشتر از ۲۰ سال است که فوتبالیست شدهام و همه زندگیام فوتبال است و فکر کردن به زندگی بدون فوتبال هم سخت است، اما در مجموع فکرهایی درباره آینده کردهام و کسب و کاری راه انداختهام و ۴۰-۵۰ نفر دور هم هستیم و باید ببینیم چه میشود.
درست است که در طول این فصل فولاد به قدری تنش داشت که نمیتوانست روی مسائل دیگر توجه داشته باشد، اما با توجه این حاشیههایی که وجود داشت، به عنوان کسی که هم با جواد نکونام کار کردهای و هم در پرسپولیس حضور داشتهای، چه نظری درباره این اتفاقات و قهرمانی پرسپولیس داری؟
بالاخره ما در فوتبال کار میکنیم و خواه ناخواه درگیر این مسائل میشویم. اتفاقاتی که رخ داد، هر چه بود، در شان یک لیگ برتر فوتبال نبود؛ در مورد هر چیزی صحبت میشد، جز فوتبال. فوتبال به تنهایی جذابیتهای خودش را دارد و به قدری اتفاقات خوبی در زمین رخ میدهد که بتواند هواداران را سرگرم کنند و همه لذت ببرند، اما امسال برخی افراد اصلا به خود فوتبال و ۱۱ نفری که در زمین کار میکنند، کار نداشتند. افرادی بودند که قبل از هر چیزی به دنبال بهانه بودند و این موضوع قطعا موردپسند هواداران هیچ تیمی نیست. این حواشی فوتبال را از مسیر خودش خارج میکند. با احترام به تمام کسانی که در این فصل زحمت کشیدند، من فکر میکنم پرسپولیس کاملا شایسته قهرمانی بود و به آنها تبریک میگویم. به بازیکنان تیم استقلال و دوستانم در این تیم هم خسته نباشید میگویم.
سوال آخر درباره بازی خداحافظیات است که با گریه تیر دروازه و چهار گوشه زمین را بوسیدی. احساست از آن بازی و حتی روزی که تصمیم به خداحافظی گرفتی، بگو. سخت نبود؟
قطعا سخت بود. من خیلی به این روز فکر کرده بودم و خودم را آماده کرده بودم، اما صادقانه بگویم فکر میکردم خیلی بیشتر از این احساساتی شوم، ولی چند اتفاق خوب افتاد که در آن لحظه خوشحالیام بیشتر از ناراحتیام بود. اول اینکه در زمینی خداحافظی کردم که فوتبالم را از آنجا شروع کرده بودم. ۱۷-۱۸ سالم بود که در بازی نساجی و همای تهران برای نساجی بازی کردم و ۱-۰ بردیم. آن مسابقه، اولین بازی من بود و یکی از بهترین شبهای زندگیام محسوب میشد. موضوع دوم اینکه انقدر از برد در آن بازی و اتفاقی که برای فولاد افتاد خوشحال بودم که ناراحتی خداحافظی در آن گم بود. در نهایت اینکه در ورزشگاه تماشاگران مازندارانی برایم صبر کردند و تشویق کردند تا دور زمین را ببوسم و از بازی خارج شوم. انقدر از این اتفاقات خوشحال بودم که ناراحتی در آن گم میشد. خیلی خیلی از هواداران نساجی ممنونم. خودم هم فکر نمیکردم اینطور باشد. من از جوانی خیلی در قائمشهر بودم اما زیاد برای نساجی بازی نکرده بودم، با این حال آنها من را سورپرایز کردند. اصلا فکرش را نمیکردم اینطور با من خداحافظی کنند. خیلی ممنونم و انشالله یک روزی و یک جایی این دینی را که گردنم هست، به نساجی ادا کنم.