انتخاب اضطراری و از سر ناچاری
یادداشت کیکر: کمپانی، فرصت عالی یا خطر بزرگ
جستوجوی طاقتفرسا و به ظاهر بیپایان بایرن مونیخ برای مربی بالاخره به نتیجه رسید، وینسنت کمپانی از برنلی سقوطکرده از لیگ برتر، به بایرن مونیخ میرود. یک انتخاب جسورانه و عجیب که از سر ناچاری است. مقالهای از فرانک لینکش، خبرنگار کیکر.
به گزارش "ورزش سه"، در صورت بررسی واقعگرایانه وضعیت، کمپانی یک راهحل ضروری، بدون اینکه به خودش، مکس ابرل و کریستوف فرویند آسیبی وارد شود، است، نه یک استراتژی خاص. جستوجوی حدودا سه ماهه برای سرمربی این را نشان میدهد.
جذابترین گزینه بازار که ژابی آلونسو بود خیلی زود آنها را رد کرد. یولیان ناگلزمان که گزینه مورد علاقه مکس ایبرل بود علاقهای به بازگشت نداشت و با تیم ملی آلمان تمدید کرد.
رالف رانگنیک ابتدا میخواست پیشنهاد را قبول کند اما ناگهان او هم رد کرد. اولیور گلاسنر نمیتوانست از کریستال پالاس جدا شود و توماس توخل احتمال ماندن را رد کرد. به بیان ملایم، هیچ چیز خوب پیش نرفت.
بنابراین اکنون وینسنت کمپانی، مدافع سابق بلژیکی، کاپیتان سیتی زیر نظر پپ گواردیولا پس از حضور در اندرلخت و برنلی بهعنوان یک مربی نسبتا بیتجربه راهی بایرن میشود.
اما در حالیکه نامهای شناختهشدهتری مانند اریک تنهاخ و هانسی فلیک، بهعنوان گزینههای اضطراری دیگر تقریبا در دسترس بودند، کمپانی میتواند این انتخاب را فرصتی برای ارتقا و پیشرفتش در مربیگری ببیند. صرف نظر از اینکه نفر چندم لیست گزینههای بایرن بوده است.
کمپانی تصمیمی بسیار شجاعانه اما تخیلی توسط ایبرل و کریستوف فرویند است. او برنلی را با سبک بازی مالکانه که مورد علاقه بایرن است، به لیگ برتر رساند، اما بلافاصله سقوط کرد. مشکل جدی؟ ممکن است و ممکن است نباشد. رهاگل و یورگن کلوپ نیز در آغاز دوران درخشان مربیگری خود به این سرنوشت دچار شدند. همچنین میتوان با اطمینان فرض کرد که مدیران بایرن از ارتباط کوتاهمدت خود با گواردیولا استفاده کرده و اطلاعاتی در مورد کمپانی به دست آوردهاند.
همه چیز فقط در صورتی میتواند خوب پیش برود که کمپانی از روز اول از همه در تیم حمایت کند، چه در داخل باشگاه از بازیکنان و چه خارج از آن از مدیران، به ویژه اولی هوینس و رومنیگه که همچنان نفوذ زیادی در بایرن دارند. شاید باید مدیران هم کمی درس بگیرند و در هر بحرانی مداخله نکنند، آنها باید به تیم اجازه دهند که خود از بحران بگذرد.
باواریاییها مدت زیادی است که آرامش و تداوم را از دست دادهاند. اگر همه چیز با کمپانی درست پیش برود، ایبرل و فرویند قدرت زیادی به دست میآورند و اگر تیم شکست بخورد، انگشت اتهام به سمت آنها نشانه میرود. تجارت اینگونه است.
با ورود کمپانی، کار آنها همچنان در این تابستان به اتمام نرسیده است. این مربی علاوهبر آرامش و حمایت، به تیمی نیاز دارد که بتواند با هر رقیبی مقابله کند و نیاز فوری به طراوت و بازیکنان جدید دارد. چون همیشه وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود، فقط مربی مقصر نیست. تجربه توماس توخل این را به شما خواهد گفت.