موشکافی رفتار 6 ساله هواداران سپاهان؛
قلعهنویی، نویدکیا، مورایس: سرنوشت مشابه با یک سوال
هواداران سپاهان در روزهای سخت تیم فوتبال باشگاه وظیفه اصلی خود را به کلی فراموش کردهاند.
به گزارش "ورزش سه"، سپاهان روزهایی را سپری میکند که حتی در لیگهای پانزدهم و هفدهم که آنها رتبههای نازل یازدهم و چهاردهم را کسب کردند، تجربه نکرده بود. در آن مقاطع سپاهان فراز و نشیب زیادی در مسابقات داشت، اما اینکه سپاهان قدرتمند روزهای ابتدایی فصل، در 12 مسابقه اخیر خود در لیگ برتر 8 بازی را ببازد، دو مساوی به دست بیاورد و تنها دو پیروزی به نامش ثبت شود، حتی در روزهای بد هم نظیر ندارد و این اتفاقی است که هواداران سپاهان قادر به هضم آن نیستند و نشان از یک بحران واقعی دارد تا مسائل صرفا فنی.
در این شرایط است که بازیکنان، کادر فنی و سایر اعضای تیم فوتبال سپاهان در لیگی که رقبای مسلح و باتجربهای دارند، به حمایت هواداران دلخوش میکنند، اما این خواسته اعضای تیم طی ماههای اخیر به هیچ وجه با پاسخ مثبت از سوی جامعه هواداری سپاهان مواجه نشده و تمامی اعضای تیم و باشگاه خودشان را در برابر هجمهای که از درون علیه آنها ایجاد شده، بیپناه میبینند.
البته که این قطعا تمام ماجرا نیست. روز جمعه که سپاهان به مصاف نساجی مازندران رفت، بنرهایی در دست هواداران سپاهان خودنمایی میکرد که تعصب بازیکنان و کفایت مدیران باشگاه را به چالش کشیده بود. در طول مسابقه هم شعارهایی علیه مورایس سر داده شد که نشان داد این مرد پرتغالی دیگر در اصفهان نه محبوبیت دارد و نه مشروعیت.
کمی که به کلمات نوشته شده روی کاغذهای اعتراضی سپاهانیها دقت کنیم، خاطرات دهه طلایی 80 که سپاهان به قدرت اول فوتبال ایران بدل شده بود، خودنمایی میکند، اما هواداران اصفهانی این نکته را فراموش کردهاند که نسل طلایی سپاهان که قلب تپنده آن محرم نویدکیا هافبک تکرارنشدنی فوتبال ایران بود، از عوامل اصلی رقم خوردن سالهای درخشان طلاییپوشان اصفهانی با کسب چندین قهرمانی در لیگ برتر، جام حذفی و رسیدن به فینال آسیا و حضور در جام باشگاههای جهان بودند؛ نسلی که وقتی به پایان دوران بازی رسید، سپاهان به بحران فرو رفت و این تیم با وجود خریدهای گرانقیمتی که طی سالهای اخیر انجام شده، هنوز نتوانسته برتعداد قهرمانیهای خود در لیگ برتر بیفزاید.
اما دلیل این عدم موفقیت و تکرار شدن یک سیکل تکراری در تیم فوتبال سپاهان به عنوان نماد باشگاه سپاهان چیست؟
بیشک جواب دادن به این سوال نیاز به بررسی علمی و دقیق دارد که مبتنی بر دادههای آماری باشد، اما در این مطلب که با تمرکز بر هواداران سپاهان نوشته شده، بد نیست نگاهی به رفتار و درخواستهای آنها برای بهبود شرایط تیم طی سالهای اخیر داشته باشیم.
سپاهان پس از قهرمانی در لیگ چهاردهم که آخرین زور نسل طلایی این تیم بود، در لیگهای پانزدهم، شانزدهم و هفدهم به دل بحران رفت و با حضور امیر قلعهنویی بود که توانست بار دیگر به جمع مدعیان بازگردد.
*رفتار مشابه با سه مربی با سبک کاملا متفاوت!
سپاهان با امیر قلعهنویی توانست در لیگ هجدهم با وجود کسب رتبه عجیب چهاردهمی در لیگ هفدهم تا هفته پایانی برای قهرمانی بجنگد و رقیب اصلی پرسپولیس تازه اوج گرفته بود. با این حال تیم امیر قلعهنویی در هفته پایانی قافیه قهرمانی را به رقیب اصلی واگذار کرد.
معنیدار است اگر بدانیم اتفاقاتی که برای سپاهان تحت مربیگری و مدیریت امیر قلعهنویی رخ داد، به طرز شگفتی در دوران مربیگری و رهبری محرم نویدکیا و ژوزه مورایس هم رخ داده است و جالب اینکه رفتار جامعه هواداری سپاهان در تمام این سالها مشابه بوده است.
*سکوهای نقش جهان عاشق قلعهنویی، نویدکیا و مورایس
اگر به صورت جزئیتر بخواهیم به این موضوع و سرنوشت دو مربی قبلی سپاهان و شرایط این روزهای ژوزه مورایس بپردازیم، نکات مشترک زیادی خودنمایی میکند.
امیر قلعهنویی وقتی چالش بازگشت به اصفهان را پذیرفت، به واسطه کسب دو قهرمانی با طلاییپوشان اصفهانی محبوب سکوهای نقش جهان بود. این عشق به محرم نویدکیا با شدت بیشتر دیده شد و ژوزه مورایس هم اینقدر نام بزرگی بود که هیچ هوادار سپاهانی درباره درستی انتخاب او به عنوان جانشین نویدکیا شکی به دل راه نداد.
*پس زده شدن قلعهنویی، نویدکیا و مورایس توسط سکوها
اگرچه هر سه مربی با عشق هدایت سپاهان را برعهده گرفتند و در سال اول به دلیل کسب نتایج قابل توجه و حتی خیرهکننده (نویدکیا و مورایس در سال اول مربیگری موفق به کسب 65 امتیاز در حالی نایب قهرمانی شدند که با همین امتیاز در 17 دوره لیگ قهرمان میشدند) تحت حمایت کامل سکوهای نقش جهان قرار داشتند.
با این حال سال دوم هر سه مربی به شکل سوالبرانگیز و مبهمی، سرنوشتی مشابه و البته سیاه دارد!
*تهدید قلعهنویی و اجبار به نوشتن اولین استعفا
امیر قلعهنویی پس از تجربه دو باخت پیاپی مقابل استقلال و کنار رفتن از جام حذفی، به دلیل هجمه زیاد هواداران سپاهان که حتی به تهدید او هم منجر شد، چارهای جز نوشتن اولین استعفای دوران بلند مربیگری خود پیدا نکرد. این در حالی است که تیم قلعهنویی هم در ابتدای لیگ نوزدهم تیمی مقتدر بود که تا هفته دهم هیچ گلی دریافت نکرده بود.
*محرم هنوز تجربه مربیگری در سپاهان را ندارد
محرم نویدکیا هم وقتی از میانههای فصل نتوانست در جام حذفی ادامه بدهد و در لیگ هم امید به قهرمانی از دست رفت، تحت فشار جامعه هواداری سپاهان قرار گرفت. هواداران سپاهان در آن مقطع معتقد بودند که محرم نویدکیا هنوز تجربه لازم برای مربیگری را ندارد و میگفتند بهتر بود از تیمی کوچکتر مربیگری را آغاز میکرد. همین هجمه از سوی هواداران سپاهان باعث شد که مدیریت وقت باشگاه که محمدرضا ساکت بود، از سرمربی تیم خواستار تقویت کادر فنیاش بشود و از همینجا بود که اختلافات درونی باشگاه آشکار شد و پس از استعفای محمود کریمی، علیرضا مرزبان و رحمان احمدی که تحت فشار جامعه هواداری صورت گرفت، مشخص بود که نویدکیا هم در پایان فصل راه جدایی در پیش خواهد گرفت. در واقع نویدکیا چند ماه پرفشار را پس از استعفای اول تحمل کرد، تا فقط سپاهان که تیم محبوبش است را در میانه فصل بدون سرمربی نشود.
*تکرار ماجراهای دو سال قبل درباره مورایس
اگرچه شدت عدم نتیجهگیری سپاهان در سال دوم مربیگری مورایس با شیب تصاعدی بسیار بالایی نسبت به سال دوم قلعهنویی و نویدکیا رقم خورده است، اما این مرد پرتغالی هم در حال تجربه کردن روزهای سیاه امیر قلعهنویی و محرم نویدکیا در اصفهان است. سپاهان چند ماهی است که در حال سقوط به انتهای دره است و با وجود احترامی که هواداران با توجه به نتایج فصل اول و کارنامه مورایس قائل بودند، پس از حملات تند به مدیران باشگاه و بازیکنان حالا نوبت به او رسیده است و این انتقاد در دیدار برابر نساجی به تندترین شکل ممکن با ورود به زندگی شخصی این مربی مطرح شد.
*نقش جامعه هواداری در ناکامیهای سپاهان
همانطور که در بخشی از مطلب گفته شد، پیدا کردن دلیل عدم نتیجه نگرفتن سپاهان در سالهای دوم مربیگری امیر قلعهنویی، محرم نویدکیا و ژوزه مورایس نیاز به موشکافی و بررسی دقیق و علمی دارد، اما در رقم خوردن این اتفاقات جامعه هواداری سپاهان نیز نقش مهم و تاثیرگذاری ایفا کردهاند که نمیتوان نام آنها را از سیاههای که درباره دلایل سقوط طلاییپوشان اصفهانی فهرست میشود، خط زد.
*اتفاقات بازی با نساجی و یک هشدار بزرگ
هنوز بازی با نساجی شروع نشده بود که شعارهای هواداران علیه اعضای هیئت مدیره باشگاه، مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال و ژوزه مورایس سرمربی تیم آغاز شده بود. شعارهای هواداران سپاهان تند و بیپرده بود و با توجه به اینکه شانس قهرمانی برای سپاهان از دست رفته بود و هواداران استقبال قابل توجهی از مسابقه نداشتند، به خوبی و با کمی دقت حتی از گیرندههای تلویزیونی قابل تشخیص بود. البته فیلمهایی هم از این شعارها در فضای مجازی سپاهان در حال دست به دست شدن است.
*انتقادی که به هواداران سپاهان وارد است
هواداران سپاهان از نتایج تیم محبوبشان شکایت دارند و این موضوعی طبیعی و قابل پذیرش است، اما اینکه شعارهای غیراخلاقی در استادیوم سر داده شود، موضوعی دیگر است که دقت بیشتر مسئولان فرهنگی فدراسیون فوتبال برای تغییر این رویه را میطلبد.
سپاهان در ورزشگاه نقش جهان یکی از بدترین نمایشهای فصل خود را داشت. بازیکنان این تیم با توجه به از دست رفتن شانس قهرمانی پس از شکست در آبادان، انگیزه زیادی نداشتند و شعارهای هواداران در طول مسابقه به طور کامل آنها را از انرژی خالی کرده بود. طبیعی هم است که در چنین فضایی بازیکنان سپاهان که تمامی آنها از ستارههای مورد توجه هستند و بسیاری تیمهای مدعی آرزوی داشتنشان را دارند، رمق و میلی برای بازی کردن مقابل هوادارانی که به آنها فحاشی میکنند، نداشته باشند.
*خطر از دست رفتن جام حذفی
در این بین نکته قابل توجه اینکه سپاهان هنوز یک جام دیگر در دسترس دارد، اما در فضایی که هواداران سپاهان علیه تیم خودی ایجاد کردهاند، به وضوح شانسی برای موفقیت مورایس و شاگردانش در جام حذفی قابل تصور نخواهد بود.
بیشک رفتار هواداران سپاهان از سر دلسوزی و عشق آنها به تیم خودی است، اما بد نیست به این دو نکته هم توجه داشته باشند؛ یکی اینکه برای سر سوزنی هم که شده به این موضوع فکر کنند که شاید راه و روش آنها طی سالهای اخیر درست نبوده است. موضوع دوم هم اینکه سپاهان این روزها بحرانی عجیب را پشت سر میگذارد. بیشک توانایی مورایس و شاگردانش با توجه به نمایشهای شروع فصل قبول 8 شکست در 12 مسابقه نیست. هواداران سپاهان باید به این فکر کنند که در این بحران ماندن کنار تیم محبوبشان بهتر است یا پس زدن تمامی نفرات آن. آن هم با شیوهای که راه دیگر راه برگشتی برای بهبود روابط طرفین نمانده است.