حمایت فیلیپ لام از آدیداس و حمله به فدراسیون آلمان
مرثیهای بر پیراهنهای سهخط: جواب پسرم را چه بدهم!
فیلیپ لام در یادداشتی بلند از قطع همکاری فدراسیون آلمان با آدیداس انتقاد کرد.
به گزارش "ورزش سه"، فیلیپ لام آخرین آلمانیای است که جام جهانی را بالای سر برده است. کاپیتان سابق مانشافت که در جام جهانی 2014 آخرین قهرمانی ژرمنها را جشن گرفت در یادداشتی انتقادی، فدراسیون فوتبال این کشور را برای قطع همکاری با آدیداس و قرارداد با نایک به باد انتقاد گرفت. او همچنین از یولین ناگلزمان، سرمربی فعلی آلمان، که گفته میشود خواهان افزایش دستمزد خود شده انتقاد کرد و گفت او در استخدام یک نهاد غیرانتفاعی به نام فدراسیون فوتبال است نه باشگاهی مثل منچسترسیتی. متن یادداشت فیلیپ لام را در ادامه میخوانید:
شراکت آدیداس و فوتبال آلمان به مدت چند دهه برای هر دو طرف پروژهای بسیار موفق بود، چه از نظر اقتصادی و چه از نظر ورزشی. در سال 1954 و بعد از معجزه برن آلمان بیرون آمده از خاکستر ویرانی جنگ دوم جهانی خودش را در تیم ملی فوتبال کشور پیدا کرد و البته در برند آدیداس.
آدی داسلر، در آن جام جهانی، مسئول تجهیزات تیم ملی آلمان بود و با استوکهای پیچیاش که ابداعی خلاقانه بود از طرف ستارههای آلمان غربی مثل فریتز والتر و هلموت ران ستایش و تشویق شد. داسلر بعدها شرکتی در کلاس جهانی ساخت.
شرکتی در یک شهر کوچک که حتی ایستگاه قطار نداشت. شهرت آدیداس خیلی زود مرزهای آلمان را در نوردید و سر و کله مسئولان آرسنال و آژاکس در شرکت آدی داسلر پیدا میشد. تیم ملی آلمان برای شرکت در یورو آماده میشد و اولین همکاری دو طرف از همان زمان آغاز شد.
قهرمانی در برن در 1954 اولین قهرمانی آلمان بعد از جنگ بود. ژرمنها بعد از آن در سالهای 1974، 1990 و 2014 سه بار دیگر فاتح جام جهانی شدند و هر کس آن قهرمانیها را به خاطر بیاورد، پیراهنهای آدیداس را هم به یاد خواهد آورد.
ولی بر خلاف انتظار تیم ملی آلمان حالا بعد از هفتاد سال در حال جدا شدن از آدیداس است. هر هوادار فوتبال آلمان که بیشتر از سی سال سن داشته باشد مانشافت و آدیداس را دو کلمه مترادف و جدانشدنی میداند. من (فیلیپ لام) هم از این قاعده مستثنی نیستم. من 113 بازی ملی برای آلمان انجام داده و 20 سال در بایرن مونیخ بازی کردم. من با پیراهنهای سهخط آدیداس قهرمان دنیا شدم و در بایرن کاپیتان تیمی بودم که آدیداس سهامدارش بود. من با این برند قرارداد شخصی داشتم و با لباسها و تجهیزاتش موفقیتهای زیادی به دست آوردم.
این روزها شرایط فوتبال با دورانی که ما در اوج بودیم تفاوت کرده. کفشها و پیراهنهای آدیداس به راحتی 200 یورو فروخته میشود و این در حالی است که قیمت تمامشده آنها برای شرکت پنج تا 10 درصد قیمت فروش است. چه سودی! بله، تجاری شدن افسارگسیخته فوتبال تبعاتی دارد به خصوص برای جوانترها. این روزها بر خلاف دوران جوانی من هر جوانی را که سر تمرینها یا در استادیومها میبینید پیراهنهای اوریجینال به تن دارد. میلیونها امباپه، رونالدو، مسی و هالند هر روز در سراسر دنیا در خیابانها و کوچهها با این پیراهنها فوتبال بازی میکنند.
نایک و آدیداس از مدتها پیش بر سر این بازار جهانی دوئل میکردند. یک دهه پیش دو شرکت همچنان برابر بودند ولی به تدریج نایک از آدیداس پیشی گرفت و فروشش در حال حاضر بیش از دو برابر است. برای اینکه علت را بدانید به این جمله توجه کنید: نایک از حملههای بزرگ نمیترسد و گفته میشود به فدراسیون فوتبال آلمان 100 میلیون یورو پیشنهاد داده، دو برابر رقم پیشنهادی آدیداس. حالا برای اولین بار نهادی غیرانتفاعی، فدراسیون فوتبال آلمان، در حال انتفاع است. در اساسنامه فدراسیون به صراحت آمده که این نهاد تنها وظیفه نمایندگی از منافع حدود 24هزار باشگاه و هفت میلیون عضو در سراسر آلمان را دارد. اگر فدراسیون از این پول تازه واقعا برای حمایت از باشگاههای آماتور، فوتبال نوجوانان، آموزش داوران و فوتبال زنان استفاده کند، تصمیم شروع همکاری با نایک ارزشش را خواهد داشت.
تنها در این صورت است که شاهد اتفاقی مثبت خواهیم بود. همه این پولها را آن هوادار میپردازد، هواداری که پول میدهد و محصولات آدیداس و نایک را میخرد. حالا وقت آن است که این پول به جایی برگردد که از آن آمده است: به مردم و هواداران. اگر سرمربی تیم ملی بعد از این قرارداد درخواست افزایش دستمزد کرده باشد درست نیست. او در استخدام منچسترسیتی نیست بلکه نهادی غیرانتفاعی به نام فدراسیون فوتبال آلمان استخدامش کرده است.
درهای آدیداس همین امروز به روی من باز است، به عنوان کاپیتان قهرمان دنیا و کاپیتان افتخاری تیم ملی آلمان. کافی است زنگ بزنم تا جدیدترین مدلها مجانی به خانهام ارسال شود. از این بابت متشکر و قدردانم ولی باید این سوال را از خودم بپرسم که آیا شایسته این امتیاز هستم؟
من پسری یازده ساله دارم که فوتبال بازی میکند. او سوالهای دیگری هم در ذهن دارد. پسر من مثل هم سن و سالهایش قیمتهای پیراهنها و کفشهای آدیداس را دقیقا میداند ولی از پسزمینه قیمتها و آنچه در پشت صحنه میگذرد بیاطلاع است. چطور باید این را برای پسرم توضیح بدهم؟ چطور باید ارزشهای اصلی این ورزش، ارزشهای ناب و خالص فوتبال را به او انتقال بدهم؟