جزئیاتی از نیمهنهایی فراموش نشدنی؛
جنگ سنگ و بطری با عشق و غیرت: چه شب عجیبی!
فدراسیون والیبال دیروز یکی از عجیبترین روزهای خود را پشت سر گذاشت.
به گزارش "ورزش سه" شاید سالن فدراسیون والیبال ایران هیچ وقت به اندازه دیروز اتفاقات عجیب و غریب به خود ندیده بود. البته با توجه به حساسیت بازی و پرطرفدار بودن دو تیم پیشبینی میشد که شاهد یک رقابت پرهیجان و جنجالی باشیم.
دو تیم شهداب یزد و شهرداری ارومیه در حالی پا به بازی سوم نیمه نهایی گذاشتند که هر کدام در دو رقابت قبلی یک برد سهمشان شده بود و برنده دیدار دیروز حریف فولاد سیرجان در فینال لیگ برتر والیبال ایران میشد.
دردسرهای یک استقبال بینظیر
وقتی جلوی فدراسیون والیبال رسیدیم با خیل عظیمی از جمعیت مواجه شدیم که منتظر بودند در باز شود تا به سالن بروند. تقریباً یک ساعت و نیم مانده به شروع بازی سوم نیمه نهایی بود که اجازه ورود تماشاگران به سالن فدراسیون والیبال صادر شد. استقبال به قدری فوقالعاده بود که یک ساعت مانده به شروع بازی سالن کاملا پر شد. حتی قبل از مسابقه قرار گذاشته شده بود که جلوی تابلوی نتایج سالن هیچ هواداری ننشینند اما به این وعده عمل نشد و همین موضوع اعتراض فرهاد شاهمیری را هم به عنوان ناظر به همراه داشت.
سکوهای پرشور با کریهای سنگین
استقبال به قدری خوب بود که بعد از پر شدن سالن بسیاری از تماشاگران هم بیرون از در فدراسیون ماندند و اجازه ورود پیدا نکردند. وقتی به شکل کامل درهای سالن بسته شد، هواداران هم مثل بازیکنان گرم کردن را شروع کردند. این بار برخلاف دو مسابقه قبلی شهدابیها نیز جایگاه خود را به شکل کامل پر کرده بودند و به قول معروف جای سوزن انداختن هم نبود. هواداران شهداب شعار قهرمانی سر میدادند و به نوعی قبل از بازی خودشان را در فینال میدیدند. در آن سمت هم تماشاگران ارومیهای بودند که مثل همیشه جو فوقالعادهای در سالن به وجود آورده بودند. جالبترین شعار آنها یک کری سنگین برای حریف بود: "شهداب به شهر ما خوش آمدی!"
شروع آرام بازی و ادامه پر تنش
بازی خیلی آرام شروع شد و هر کدام از هواداران دو تیم تیم خود را تشویق میکردند. با شروع ست چهارم مسابقه و وقتی که شهداب فاصله را زیاد کرد و خود را در آستانه پیروزی قرار داد، تنشها شروع شد. رضا رضایی بازیکن ارومیهای شهداب در متن این ماجراها قرار داشت. او که در دو بازی قبلی هم در مرکز توجهات بود، این مرتبه نیز مورد غضب هواداران ارومیهای قرار گرفت. رضایی که به جای پاروپانوف به زمین آمده بود، بعد از خوشحالی بابت کسب هر امتیاز با شعار "بیغیرت" از سمت هواداران ارومیهای مواجه میشد. اما یکآن رضایی از کوره در رفت و در آستانه درگیری لفظی با یکی از هواداران ارومیهای قرار داشت که وساطت باتجربههای شهداب مانع از رقم خوردن این اتفاق شد. البته این را هم باید تاکید کرد که تنها بخشی از هواداران ارومیهای داخل سالن این شعار را سر میدادند. یکی از اتفاقات عجیب دیگر بازی دیروز خشم برخی از هواداران شهرداری ارومیه از بهنام حاجیپور بود. او چند باری هنگام گرم کردن با شعار عجیب مواجه شد که با لبخند و البته بوسیدن لوگوی شهداب پاسخ این شعارها را داد.
پایان زشت و زیبای یک نیمهنهایی
ارومیهایها همیشه نشان دادهاند که چقدر عاشق والیبال هستند و این رشته ورزشی را میفهمند. دیروز هم بعد از بازی بخش عمده آنها تیمشان را با وجود شکست مورد تشویق قرار دادند تا یک بار دیگر وفاداری و عشق بدون چشمداشت خود را به شهرداری ثابت کنند. اما بخش دیگری از داستان به افرادی اختصاص داشت که انگار اصلا هوادار نبودند و صرفا بهخاطر جنگ و دعوا به سالن آمده بودند. عجیبتر اینکه درگیری از خود زمین شروع شد که یکی از مسئولان تیم شهرداری ارومیه با یکی از مامورین برقراری نظم شدیداً درگیر شد که کار به جدا کردن کشید. در بخش دیگری از سالن چند نفر با پرتاب بطری آب و حتی سنگ به زمین جنجالآفرین شدند. این اتفاق حتی در حین برگزاری بازی هم افتاد که خود بازیکنان شهداب را مجبور کرد دستمال به دست زمین را خشک کنند.