من در آغوش تو هستم، من خانه تو هستم
زیباتر از پرسپولیس، بهترین روزهایی که زندگی کردم!
کمی زودتر از سوت پایان، چه در ذهن مهدی تارتار گذشت که اینطور خوشحالی کرد؟
به گزارش “ورزش سه”، عبوس، کمحرف و شاید اگر اولین بارتان باشد که او را میبینید، کمی بداخلاق. نامش مهدی تارتار است، کسی که انگار ماموریتش در مربیگری به نیمه بالای جدول رساندن تیمهایی بود که آرزوی بقا داشتند (پیکان، نفت مسجدسلیمان و حتی ذوبآهن). اما این فصل او تیمی ساخت که این باور را تغییر دهد: من میخواهم مدعی باشم.
برای ملوان که میخواست باور جدیدی را با این سرمربی تجربه کند، قرعه چهار هفته ابتدایی چیزی شبیه به کابوس بود، اما تارتار لبخندی با خود زد و گفت که فرصتی بهتر از این گیرم نمیآید.
بنابراین تیمی ساخت که بعد از نتایج درخشان نیم فصل اول با پیروزی مقابل سپاهان و تساوی برابر پرسپولیس و تراکتور، دور برگشت را کوبنده آغاز کند.
شاید خوشبینترین هوادار ملوان هم فکرش را نمیکرد که این تیم از هر چهار حریف، استقلال، ذوبآهن، فولاد و گلگهر پیش بیفتد و آنها را وادار کند که برای تساوی تلاش کنند و چه جالب که حریفان مستقیم ملوان، نتوانستند حتی به این مساوی برسند.
البته شاید تصور کنید که او یک تیم پرستاره را در اختیار دارد، اما کافی است به یاد بیاورید پویا پورعلی بازیکنی بود که در لیست مازاد ذوب آهن قرار داشت و به عنوان سهمیه فیفا به ملوان پیوست و آقای گل این روزهای انزلی، رضا جعفری هم در پست وینگر برای نساجی کارامدی این روزهای خود را به هیچ وجه نداشت.
سایر خریدهای ابتدای فصل تارتار، آرمان اکوان، حامد نورمحمدی، ابوذر صفرزاده و محمدرضا سلیمانی، هم نفراتی بودند که عمدتا در همان زمان مورد نقد طرفداران ملوان قرار میگرفتند.
حالا هم که محمد عمری، حبیب فرعباسی و جلال مداحی، خودخواسته سرباز شدند تا به انزلی بیایند، احتمالا به همین دلیل است که ملوان را مقصدی جذاب برای حال و آینده خود دیدند، وگرنه در گذشته کمتر (یا هرگز) پیش میآمد که یک ستاره خودخواسته به مقصد قوی سپید سرباز شود.
ملوان که فصل گذشته در این مقطع ۲۲ امتیاز کسب کرده بود، حالا با ۳۲ امتیاز بالاتر از سپاهان و تراکتور قرار دارد و امیدوار به توقف این دو تیم خواهد نشست. اما فراموش نکنید بهترین رتبه تاریخ این تیم در لیگ برتر هفتم بوده و حالا آنها در جایگاه سوم قرار دارند.
قوی سپید البته یک پتانسیل جالب مردمی در یک بندر شمالی ایران را داراست و این موضوع انگیزه ویژه به مهدی تارتار داده تا آن روی خود را به نمایش بگذارد: اینکه یکهو چند ثانیه مانده به پایان تصمیم بگیرد که در لحظه سوت، مثل یک جیمی جامپ به داخل زمین بدود و خوشحالی خود را به نمایش بگذارد.
این جشنی است که شاید حتی مهدی تارتار در فصل ۸۰-۸۱ بعد از قهرمانی دراماتیک با پرسپولیس هم تجربه نکرده بود. اینجا انگار ثمره چیزی را چیده که ساختش تمام و کمال با خودش بوده است.
اما این یک خوشحالی زودگذر خواهد بود. وقتی فردا دوباره تارتار و شاگردان برای تمرین به کمپ حسن رود بروند و کاستیها را ببینند، این سوال به سراغشان خواهد آمد: این امکانات مناسب تیمی است که در حال رقابت با پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتور است؟
شاید ساق پای ملوانیها تا آخر فصل یارای این رقابت را بدهد و شگفتی با ثبت بهترین رتبه تاریخ تکمیل شود، اما کسی در انزلی نباید خود را فریب بدهد، این تنها ثمره تلاش یک تیم (به همراه مدیرعامل و کارمندان باشگاه) است و نه حاصل یک برنامهریزی چندین ساله. و طبیعتا با این امکانات، شبیه غیرممکن است که آنها برای فصل آینده هم در انزلی بمانند.