دوگانه محبوبیت و عملکرد در مدیریت ورزشی
نگاه: خطیر و آذری دوباره در نقطه تلاقی
نکاتی درباره مصاحبه سعید آذری با ورزش سه. آیا او گزینه مناسبی برای مدیریت استقلال است؟
به گزارش ورزش سه، در سالهای اخیر هرزمان که بحران و تنشی در درون باشگاه استقلال وجود داشته، نام سعید آذری مدیر خوشنام ورزش کشور در فضای مجازی فریاد زده شده است، خصوصا در شرایط فعلی که جواد نکونام سکان هدایت آبیهای پایتخت را برعهده دارد و دوگانه نکونام آذری یادآور دوران خوش و موفقیت آمیزی است که این دو در فولاد خوزستان با همکاری یکدیگر رقم زدند. در حال حاضر که هرروز اخباری از تضاد و تعارض میان مدیریت و کادر فنی استقلال شنیده میشود، از منظر هواداران، زوج آذری نکونام میتواند تداعی کننده زوج محبوب آجرلو-مجیدی و قهرمانی بدون شکست و بی تکرار استقلال در فصل ۰۱-۱۴۰۰ باشد.
درست است که سعید آذری دوران موفقی در مدیریت ورزش کشور داشته اما مختصات شرکت داری در استقلال و پرسپولیس کاملا متفاوت با سوابق کاری گذشته آذری است و صرفا بخاطر موقفیتهای گذشته آذری در باشگاههای دیگر نمیتوان مدعی شد که او بهترین گزینه برای تصدی پست مدیرعاملی استقلال است. طبیعتا مدیریت استقلال که هم اکنون یک شرکت بورسی است شایستگیهایی را میطلبد که ممکن است با شایستگیهای مدیریت در فولاد یا ذوب آهن همخوانی نداشته باشد.
خاطرتان باشد در سالهای دور نیز بارها نام سعید آذری در فضای مجازی بعنوان گزینه مدیرعاملی استقلال نامبرده شد. او همواره به دلیل شخصیت خاص و صراحت و موفقیت مطلوب بخش زیادی از هواداران بوده و به اصطلاح مدیریت استقلال از برخی حیثها به او میآید. دقیقا در روزهای پیش از انتخاب علی خطیر، نام سعید آذری هم به گوش میرسید که حسین قربان زاده، رئیس وقت سازمان خصوصی سازی در گفتگوی خود با سایت آنتن به این مسئله اذعان کرد که سعید آذری هم در بین گزینههای تصدی گری پست مدیرعاملی برای استقلال بوده اما وزارت ورزش مستقیما با انتخاب او مخالفت کرده است. البته امروز در مصاحبه اختصاصی سعید آذری با سایت ورزش سه، ایشان به صراحت ادعای حسین قربان زاده را رد کرد و گفت که صحبتهای قربان زاده درخصوص دریافت رزومه از او صحت ندارد.
دور از انصاف است که نحوه مدیریت ارتباط سعید آذری با کادرفنی، بازیکنان و علی الخصوص هواداران را نادیده بگیریم، اما یادمان باشد که از این منظر، علی فتح الله زاده هم که قهرمانیهای زیادی در باشگاه استقلال داشته است، عالی عمل میکرد اما از حیث مدیریت یک شرکت بورسی (شاید) برای مدیریت استقلال چیزهایی کم داشت و کاریزما و سوابق موفق و ارتباط خوب با هواداران را نمیتوان شرط کافی موفقیت در استقلال نامید.
امروزه نسل نوظهور یا همان نسل زد بخش قابل توجهی از هواداران فوتبال را در ایران و سایر کشورهای جهان تشکیل میدهند و به تبع آن حضور فعال در فضای مجازی و برقراری ارتباط با بدنه هواداری یکی از الزامات مدیریت عصر حاضر است اما یادمان نرود که تنها ذی نفع فوتبال، هواداران نیستند و بلکه مدیریت ارتباط با سایر ذینفعان از جمله، سهامداران، سازمان خصوصی سازی و وزارت ورزش هم مهم هستند. قطعا هر فردی یا هر مدیری دارای نقاط ضعف و قوتی است که باتوجه به اقتضائات فعلی و شرایط جدولی استقلال، میتوان گفت علی خطیر در برآیند ارتباط با ذینفعان نسبتا خوب عمل کرده است و در حال حاضر بهترین گزینه برای مدیریت استقلال (حداقل تا آخر فصل) است و هرگونه تغییر در مدیریت باشگاه استقلال و شایعات مربوط به آن احتمالا به ضرر هواداران و این تیم تمام خواهد شد، درست مثل اختلاف میان خطیر و نکونام که اگر هرچه زودتر توسط هیئت مدیره این باشگاه و پیشکسوتان به آن پرداخته نشود، در ادامه فصل به ضرر استقلال خواهد بود.
در پایان، نباید از این غافل شد که بخش قابل توجهی از مشکلات مالی که استقلال در فصل جاری متحمل آن شده و ریشه اختلافات میان نکونام و خطیر است، معلول سوء مدیریت مدیران محبوب فضای مجازی است. اگرچه مربیان و بازیکنان پول بیشتر و امکانات حداکثری را دوست دارند و هواداران همیشه از انعقاد قرارداد با ستارههای گرانقیمت استقبال میکنند، حتی به قیمت مشکلاتی که بعدها تبدیل به بدبختیهای بزرگ در دو باشگاه پرطرفدار فوتبال ایران شده اند.
سروش سلماسی، دانش آموخته دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف