پس از پایانی تلخ اما شرافتمندانه در هر تورنمنت؛
فشار، تخریب، اخراج: سناریوی تکراری فوتبال ایران
حذف سپاهان از لیگ قهرمانان آسیا آخرین بارقههای امیدواری برای پایان دادن به ناکامی 35 ساله باشگاههای ایرانی در قاره کهن را خاموش کرد.
به گزارش "ورزش سه"، طلاییپوشان اصفهانی در دو بازی رفت و برگشت مقابل الهلال با رقم خوردن سناریویی مشخص شکست خوردند. تیم مورایس در هر دو مسابقه نقش جهان و کینگدام آرهنا تا 20 دقیقه پایان نمایش خیرهکننده و تحسینبرانگیزی داشت، اما هر چه به پایان نزدیکتر میشدیم بیشتر این واقعیت تلخ که در ابعاد بسیاری از کشورهای آسیایی عقب افتادهایم و در عین حال آنها با سرعت چشمگیری در حال پیشرفت هستند خودنمایی میکرد.
برای برشمردن دلایل دو شکست مشابه سپاهان مقابل الهلال میتوان به موضوعات مختلفی در بعد نرم افزاری و سختافزاری اشاره کرد و البته جزئیات مهمی نظیر تجربه بازیکنان در لحظات حساس نیز قابل کتمان نیست.
هواداران سپاهان حالا حسرت میخوردند که اگر محمد دانشگر و سیاوش یزدانی در دو بازی رفت و برگشت اخراج نشده بودند، تیم محبوبشان حالا موفق به شکست غول ثروتمند عربستانی شده بود و در حالی که بازیکنان سپاهان به بیتجربگی و عدم حفظ آرامش متهم میشوند، شاید باید انگشت اصلی اتهام را به سوی افرادی گرفت که 6 سال پس از تثبیت VAR در بسیاری از لیگهای دنیا، هنوز در پیادهسازی آن در بالاترین سطح فوتال ایران عاجزند. در این فصل از لیگ قهرمانان آسیا که به اجبار کنفدراسیون فوتبال آسیا با این تکنولوژی برگزار میشود، تیمهای ایرانی ضرر زیادی کردند و شاید مهمترین دلیل آن عدم آشنایی با این سیستم و عادت نداشتن به آن باشد. اخراج سرلک و دانشگر فقط نمونههایی از آن هستند.
مثل همیشه در فرهنگ ایرانی پس از باخت سپاهان حملات به بازیکنان، کادر فنی و مدیریت باشگاه اصفهانی آغاز شده است و در این بین تیغ تند انتقادات به سمت مدیریت و برخی بازیکنان تیم است و مورایس و دستیارانش کمتر از این دو ضلع تحت فشار قرار گرفتهاند.
با این حال اگر نخواهیم خودمان را گول بزنیم، ماجرای ناکامی فوتبال ایران در سطح قاره ریشهای چندین دههای دارد. از آخرین قهرمانی یک تیم ایرانی در بالاترین سطح رقابت باشگاهی 35 سال سپری شده و در سطح ملی هم که به تازگی آخرین ماجراجوییمان با شکست در نیمهنهایی تمام شد، این حسرت 52 ساله میشود. همچنین فوتبال ایران دو نماینده دیگر در لیگ قهرمانان فصل جاری داشت که هر دو از صعود به مرحله حذفی جاماندند و نشان دادند توانایی رقابت در بالاترین سطح فوتبال باشگاهی آسیا که سال به سال در حال پیشرفت است را ندارند. استقلال هم پیش از اینکه به مسابقات وارد شود، قافیه را برای دومین سال متوالی باخت و به دلیل عدم وجود قهرمان ایران شانس رقابت را پیدا نکرد.
در این شرایط به نظر میرسد دم دستترین اقدام ممکن حمله به بازیکنان، کادر فنی و مدیریت باشد. البته اگر بخواهیم چشم بر روی تصمیمسازان اصلی فوتبال ایران ببنیدیم؛ همانهایی که بدون توجه به اتفاقات روز قاره آسیا و تلاش کشورهای مختلف برای پیشرفت، قوانین محدود کننده را وضع کردند و به عنوان مثال اجازه تقویت را از پرسپولیس و سپاهان گرفتند، یا همانهایی که توانایی ساخت یک استادیوم مناسب را ندارند و در این بین هر روز میزان عقب افتادگی از کشورهای رقیب با توجه به سرعت پیشرفت آنها بیشتر و بیشتر میشود و در آینده جبران این فاصله بسیار سخت خواهد بود.در این رابطه فقط کافی است فرآیند ساخت ورزشگاه نقش جهان را ورزشگاه کینگدام آرهنا که یکی 18 ساله و دیگری 60 روزه به پایان رسید را مرور کنید. آیا قابل مقایسه هستند؟!
شاید اگر پرسپولیس توان خرید یک مهاجم تمام کننده را داشت، همچنان در رقابتها حضور داشت و سپاهان هم با توجه به حواشیای که در سرتاسر نیم فصل اول تجربه کرد و همواره با حواشی دست به گریبان بود و تمرکز تیم را به طور کامل در لیگ و آسیا گرفته بود، ترجیح داد با صدور مجوز دو بازیکن خود دست به جذب بازیکنان آنچنانی نزند و بدون سر و صدا به ادامه لیگ قهرمانان آسیا برود.
با تمام کاستیها سپاهان قدرتمندترین نماینده ایران در آسیا بود و شاید اگر آن قرعه بد از گوی خارج نمیشد، میتوانست به رویاپردازی خود ادامه بدهد. با این حال باید پذیرفت که الهلال از نظر بودجه، زیرساخت و میزان توجهی که به فوتبال در عربستان وجود دارد، به هیچ وجه قابل مقایسه با سپاهان نبود.
این باختی بود که برای تمام اهالی فوتبال در ایران و همینطور هواداران سپاهان با تمام افکار شیرینی که در ذهنشان مرور میکردند، قابل پیش بینی بود و حتی در صورت پیروزی میتوانستیم آن را یک اتفاق بدانیم. اما نمایش جانانه تیم مورایس چیزی نبود که اتفاق باشد و اگر تصمیمسازان فوتبال ایران به دنبال تغییر شرایط هستند، همین حالا هم که شروع کردند، چند دههای از همتایان خود در کشورهای رقیب ایران عقب هستند.