دختران بسکتبال با ویلچر پشت سد اعزام؛
فلسفه ورزش معلولین را فراموش نکنیم
فلسفه ورزش معلول و معلولان يا به اصطلاح جديد توانيابان هر چه هست بى شك كسب مدال نيست.
به گزارش "ورزش سه"، يعنى به واقع مديران ارشد تصميم گيرنده در فدراسيون جانبازان و توانيابان يا مسئولان رده بالاى ورزش كشور، نبايد توجه كنند كه ملاك كسب مدال در پايينترين جايگاه فلسفه ورزش جانبازان و معلولان نهفته است؟
اگر بر اين مهم واقف هستيم پس چرا بارهاى بار شنيدهايم تيمهاى ورزش معلولان و يا ورزشكاران حرفهاى اين عرصه به خاطر شانس كم در كسب مدال، قرار گرفتن در جايگاه برتر يا فاصله داشتن با ركوردهاى استاندارد و صرفه جويى در اعتبارات به رقابتهاى مهم بين المللى اعزام نمىشوند؟
واقعا چه كسى اين تفكر غلط را در ورزش جانبازان و معلولان باب كرد كه چون تيمى ورزشى متشكل از جانبازان، معلولان و البته در اصطلاح جديد توانيابان مدال نمىآورد، پس نيازى به اعزامهاى بين المللى هم وجود ندارد و نبايد اعزام شود.
چنين سياست نادرستى آن هم بدون پشتوانه علمى و متاسفانه پا فشارى بر روى آن، با ذات و فلسفه اهميت ورزش جانبازان و معلولان در تضاد است. اعزام نكردن تيمهاى ملى رشتههاى ورزشى ملى معلولان با تكيه بر اين اصل كه توان مدال آورى نداريم يا در جمع چهار تيم چهارم مىشويم اشتباهى استراتژيك محسوب مىشود. درست مثل اتفاقى كه اين روزها براى تيم ملى بسكتبال با ويلچر زنان ايران رقم خورد.
تيم ملى بسكتبال با ويلچر زنان ايران كه مدال برنز بازيهاى آسيايى ٢٠١٨ جاكارتا و جايگاه چهارم بازيهاى آسيايى ٢٠٢٢ هانگژو را در كارنامه دارد، از اعزام به رقابتهاى قهرمانى "آسيا اقيانوسيه" بازماند؛ در حالی که براى رسيدن به سهميه پارالمپيك ٢٠٢٤ حضور در اين رقابتها الزامى بود.
تيم ملى بسكتبال با ويلچر زنان ايران يك بار ديگر هم وقتى جواز و سهميه حضور در رقابتهاى جهانى را كسب كرد از اعزام به اين رقابتها با تصميم نادرست مديريتى بازمانده بود.
سوال مهم اينجاست كه دلايل كارشناسى در اتخاذ چنين تصميماتى چيست؟ آيا فلسفه، تعريف و ملاك اهميت ورزش براى جامعه توانيابان يا همان معلولان مدال آورى است؟
آيا نبايد نوع نگاه به اهميت جذب معلولان براى ورزش كردن، مباحث بسيار ارزشمندى چون الگوسازى مطلوب براى تزريق اميد به جامعه يا بالا بردن ميل به زندگى در معلولان باشد؟
آزاده معينى سرمربى تيم ملى با ويلچر ايران كه ١٥ سال در ليگ برتر بسكتبال به عنوان بازيكن به ميدان رفت و سابقه پوشيدن پيراهن باشگاه گاز تهران را در كارنامه دارد به عنوان يك ورزشكار و مربى غير معلول، ميانگين سنى تيم ملى تحت هدايت خود را به ٢١ سال كاهش داده است. اين اتفاق يعنى اكثر اعضاى تيم ملى بسكتبال با ويلچر ايران، دختران دهه هشتادى هستند كه با تصميماتى اين چنين، مىتوانند انگيزههاى خود را بر باد رفته ببينند و گوشه عزلت گزيده يا در پستوى خانه به افسردگى دچار شوند.
ذات ورزش معلولان يا همان توانيابانى كه امروز به عنوان پسوند نام فدراسيون، قرار گرفته يعنى ايجاد پويايى، نشاط، حس زندگى، حركت، تلاش و تزريق اميد براى زندگى بهتر يك معلول.
حتى اگر يك تيم ملى ورزشى متشكل از معلولان يا توانيابى در رشتههاى تيمى و انفرادى آنهم در بخش زنان به رقابتهاى بين المللى اعزام شود و در بين سه تيم حتى سوم شود، باز ارزش بى نهايت با اهميتى براى تحقق معناى ميل خواستن و تلاش از سوى يك معلول يا تزريق اميد براى ساختن زندگى بهتر دارد.
همين كه معلولى ورزش كرده و مىكند، در دل جامعه به زندگى روى آورده و مىآورد، اميد و حس به زندگى در او تبلور يافته و مىيابد، الگو شناخته شده و مىشود، بى شك خودش بالاترين دستاورد به حساب خواهد آمد و مهمتر از كسب هزاران هزار مدال المپيك و جهان.
✍🏻 پوريا تابان