از الکلاسیکو تا شهرآورد تهران؛
حساسیتهای خصوصیسازی سرخابیهای پایتخت
رئیس سابق سازمان خصوصی سازی در مصاحبه مفصل خود با سایت ورزش سه در تلاش برای پاسخ دادن به یک سوال کلیدی است.
به گزارش "ورزش سه"، شماره یک سابق سازمان خصوصی سازی درحالی به فوتبال ورود کرد که تا پیش از آن توانسته بود بزرگترین واگذاری تاریخ سازمان خصوصی یعنی واگذاری ۱۲ درصد هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس را به ثمر برساند. اما همانطور که خودش میگوید فوتبال اقتضائات خاص خود را دارد و باید برای اصلاح مسیر استقلال و پرسپولیس نسبت به حداقلهایی در حوزه فوتبال آگاه میشد.
در همین راستا، او تلاش زیادی کرد تا از طریق مشورت با پیشکسوتان، مدیران و بازیکنان فوتبال با اقتضائات این دو باشگاه آشناتر شود. هرچند که قربانزاده اشاره میکند، برخی از دوستان به این علت که درمورد نحوه واگذاری این دو باشگاه از آنها مشورت نگرفتهایم از من دلخور هستند البته این دوستان باید بدانند که من نمیتوانستم یک فراخوان ملی برای نظرخواهی بدهم و تنها با تعداد محدودتری از افراد میتوانستم مشورت کنم.
قربانزاده بهزعم خود مسیری را شروع کرده است که در پس آن، تعیین تکلیف اساسی این دو باشگاه است و آنها در نهایت در ریل درست قرار میگیرند، هرچند که خود واقف است که این صرفا یک شروع است و با یک حرکت، اتفاق مطلوب نمیافتد. رئیس سابق سازمان خصوصیسازی، همچنین چندین مرتبه درگفتوگویش با سایت آنتن از عدم همراهی مجموعههای مختلف گلایه میکند.
هوادار داشتن لزوما به معنای رسیدن به درآمد نیست
رئیس سابق سازمان خصوصیسازی در مصاحبه طولانی خود با پژمان راهبر، سردبیر سایت "ورزش سه"، در پاسخ به این سوال که آیا هوادار قابلیت تبدیل شدن به درآمد برای باشگاه دارد، میگوید:
قابلیت تبدیل شدن نکته اصلی است. حتما دارد. همه مردم ایران حتی هرکسی که بگوید من نسبتی ندارم باز اگر در مجمع یا محفل کل کلی باشد حتما در این مناسبات خودش را به یک رنگی متمایل میکند. حتی اگر طرفدار دو آتیشه سپاهان و تراکتور و... باشد. من در این مدت این برایم بیشتر آشکار شد. قبل از این تا یک حدی. واقعا میدیدم دوستانی را که در محافل مختلف به یکی از این دو تیم ابراز لطف میکردند. عملا اتفاقی که در مورد این دوتا باشگاه افتاده این است که کل ایران درگیر این دو باشگاه هستند ولی همان منطقی که در مدل مارکتینگ میگویند که شما پیامت یا جدید است یا کنجکاوی را برمیانگیزی تا میرسی به مرحلهای که میتوانی رهبری داشته باشی. اینجاست که آدمها حاضرند هزینه کنند. در مرحله کنجکاوی یا نیو اصلا حاضر نیستند. ما الان تیمی داریم در همین لیگ، اسمش را برای خیلیها ببری اصلا نمیشناسند. درحالی که هرشب دارد درموردش صحبت میشود. کنجکاوی برانگیختن و علاقهمند بودن لزوما به معنای هزینه کردن نیست.
مدل بارسا-رئال برای استقلال-پرسپولیس جوابگو نبود
قربانزاده در ادامه صحبتهایش درخصوص اینکه عدهای از کارشناسان مدل بارسا-رئال را برای استقلال-پرسپولیس پیشنهاد میدهند، این توضیحات را مطرح میکند:
به همین دلیل بود که من آن مدلی که کامل هوادار بیاید سهامدار شود. این طرف ۴۰ میلیون ۲۰ میلیون ۵ میلیون نفر را بهطور مساوی سهامدار کنیم و آن طرف هم به این ترتیب مخالف بودم. اساسا آنچیزی که شما مجانی به افراد میدهی خیلی ادعا و خیلی امکان میآورد برای مطالبه. مثلا مدلی که میگفتند مدل بارسلونا رئال بود که یک مدل شبه تعاونی بود ولی یک اقتضائاتی در لالیگا وجود دارد که بارسلونا و رئال مدیرانشان انتخابی میآیند و بعد در آن حوزه کار میکنند. آن اقتضائات حق پخشش، اسپانسریش، مدل حکمرانی فوتبال و مدل اقتصادی اون کشور مشخص است. ضمن اینکه تازه به همین مدل در آن کانتکست هم ایراد میگیرند. مثلا لیگ برتر انگلیس و یا کشورهای دیگه اینطوری نیستند. این مدل هم رفته بود در محیط دانشگاهی هم ارزیابی شده بود و به عنوان یکی از پیشنهادات مطرح شده بود. ماهم این مدل را بررسی کردیم. ما اصلا همه مدلها را در آن دوره بررسی کردیم.
حساسیتهای مربوط به واگذاری
قربانزاده در پایان این بخش از گفتوگو، ضمن طرح کنایه سنگین علیه کاظم اولیایی و امیررضا واعظ آشتیانی، درخصوص حساسیتهای مربوط به واگذاری این دو باشگاه، توضیح میدهد:
دقیقا مثل این اپلیکیشنها باید از نقطه مبدا به شما مقصد را بگوید. ببینید همه میدانند از میدان انقلاب چطوری باید رفت میدان آزادی. شما وقتی میخواهی به یک فردی مسیر بدهی باید اول ازهمه ازش بپرسی تو کجا هستی. بعد بهش بگویی خب اگر اینجا هستی اصلا مسیرت فرق میکند. انتقاداتی که ما به برخی از بزرگواران داشتیم این بود که شما دارید دوتا کلمه را پشت سرهم تکرار میکنید. مثلا پیمان مدیریت، تکرار میکنید واگذاری به بخش خصوصی.
شما اقتضائات این دو باشگاه با وضعیت فعلیشان، با وضعیت زیان انباشتهشان، وضعیت مناسب AFC آنها، مناسبات هواداریشان، حساسیتهای اجتماعی و فرهنگیشان، وضعیت سومدیریت مدیرانشان و نسبت حاکمیت با این دو باشگاه. شما مسیری را باید برید که مثل مدل اعصاب که باید مسیری را بروید که این سیمها زنگ نزند وگرنه هنر این نیست که در عرض یک ثانیه این را بکشی تا انتها، اینجوری سوخته است.
در گام اول، مدل افزایش سرمایه از محل صرف سهام با سلب حق تقدم مدلی بود که همه اینها را به آن رسیده بود. دولت نیاید شرکت کند، مردم شرکت کنند. چقدر؟ ۱۰ درصد. این میزان چگونه هزینه بشود. این مدل مقدمهای بود. قرار نیست با این مدل در باغ بهشت برای این دو باشگاه باز شود. قرار بود این مدل مقدمهای باشد که حالا برود حوزه درآمدزاییش که مهمترینش حق پخش است را تکمیل کند و بعد واگذاریش را برساند بالای ۵۱ درصد.