این تبدیل به بیزینس شده است؛
حرفهای جنجالی قربانزاده در مورد وام سرخابیها!
رئیس سابق سازمان خصوصی سازی در مورد وام بدهی به دو باشگاه سرخابی اظهارنظر کرد.
به گزارش "ورزش سه"، تا پیش از آغاز مسیر خصوصیسازی باشگاههای پرسپولیس و استقلال، قدرت مالی اعضای هیئت مدیره و ارتباط آنها با افراد متمول یکی از عوامل اصلی محبوبیت آنها بر روی سکوها بود و با تزریق پول و اعطای تسهیلات به باشگاهها به همراه تبلیغاتی که حول این افراد صورت میگرفت، به یکباره قهرمان سکوها میشدند. حتی در گذشته نه چندان دور هم، قدرت مالی اعضای هیئت مدیره و یا دوستان متمولشان از دغدغههای اصلی اعضای کادر فنی تیمها بود، چون به تبع آن میتوانستند در نقل و انتقالات یارگیری بهتری داشته باشند. حتی درمواردی "کارمند بودن" اعضای هیئت مدیره نیز کلیدواژهای برای شماتت آنها بوده است.
اما حسین قربانزاده، رئیس سازمان خصوصی سازی دیدگاه متفاوتی به این موضوع دارد و در گفتوگو با سایت آنتن قصد دارد که در این خصوص قهرمان زدایی کند و به نوعی به این اشاره دارد که برخی از افراد بیزینسشان از وام دادن به این دو باشگاه پرطرفدار میچرخد و از این طریق سودهای کلانی را به جیب میزنند. او دیدگاه خود را اینگونه آغاز میکند:
"آقای درویش، قبل ایشان آقای صدری در پرسپولیس و در استقلال، آقایان آجرلو، فتحاللهزاده و کریمی، من این پنج نفر را که در حوزه مدیریتی خود درک کردم، کاملا با گوشت و پوست و استخوانم لمس کردهام آن سربزنگاههایی که مثلا تا فردا باید یک پولی باید روی میز میماند وگرنه اینها اصلا نمیتوانستند به فلان بازی برسند. اگر خاطرتان باشد یک فایل صوتی از من درخصوص باشگاه استقلال در زمان آقای کریمی پخش شد. ایشان با من صحبت کرد که فکر کنم برای بازی قبل از فینال جام حذفی بود، ایشان میگفت بازیکنان اصلا قصد بازی ندارند و از من خواست که با بازیکنان صحبتم کنم و آن فایل صوت من رفت در گروه بازیکنان. چون ما آن موقع داشتیم با همراه اول مذاکره میکردیم که اتفاقا مذاکراتمان در آن مورد خاص نتیجه داد و همراه اول از محل سرویسهای ارزش افزوده یک مبلغ ۳۰ میلیاردی را پرداخت کرد. چون مثل فردی که مجروح شده اول باید خونریزیش را برطرف میکردیم تا خونریزی برطرف نشود که کاری نمیتوانیم بکنیم."
در ادامه، قربانزاده نکته بسیار جنجالی را درخصوص ماجرای وام دهی به این دو باشگاه مطرح میکند:
"اما یک نکته خیلی ظریفی وجود دارد که من در این دوره به آن رسیدم و آن هم این است که یک مواردی رسیدن به خونریزی عمدی هم داریم. یعنی تا جایی که ممکن است گلآلود نگه داشته میشود چون منفعت در گلآلود بودن این آب است. یک مدیر را در یک دوره مدیریتی محدود برای یک باشگاه منصوب میکنند. اگر بخواهد سقف حوزه شخصیش را کامل کند، باید بزند سقف باشگاه را خراب کند. یعنی کاملا یک رابطه اتوماتیکی وجود دارد. یعنی سکوها همه طرفدارش میشوند اما نتیجه عملکردش ریختن سقف باشگاه است. بخواهد سقف باشگاه را درست کند سکوها علیهش میشوند. جمع کردن این دوتا کار سختی است. متاسفانه برخی اوقات اعضای هیئت مدیره زدوبند میکنند و یک نفر را به باشگاه معرفی میکنند تا وام بدهد. مثلا میگویند تو مگر خونریزی نداری من چسب و پانسمان وارد کردم بیا تو این چسب و پانسمان را بگیر. بعد اگر بصرفد که آدم فقط چسب و پانسمان استفاده کند، میگوید که چقدر خوب است که این همیشه نیاز به چسب و پانسمان داشته باشد. پس اینجا یک بیزینسی شکل میگیرد. من میروم یک آدمی را جور میکنم که وام بدهد و آدمی که وام میدهد قراردادی مینویسد که ۵ برابر یا ۱۰ برابر به واسطه حکم قضایی از حساب باشگاه برداشت میکند. این وسط هم هرکسی هرچقدر توانست برمیدارد. پس متاسفانه ما با یک اضطرار عمدی هم مواجه شدیم."