از گواردیولا و آرتتا تا لام و زینچنکو؛
داستان بزرگترین دگرگونی ۱۰ سال اخیر دنیای فوتبال
دفاع کناری احتمالا پستی است که در دهه گذشته بیشترین تغییر را در فوتبال داشته است.
به گزارش "ورزش سه"، مدافعان کناری به طور سنتی در دو منتهای خط دفاع چهار نفره قرار میگرفتند و باید به اندازه کافی قوی بودند که بتوانند نبردهای تک به تک را از بالهای حریف ببرند. ماهیت این پست رفت-برگشت بود و باید از بالهای خودی هم حمایت میکردند.
با این حال، تقاضای فزایندهای در مورد وظایف مدافعین کنار، هنگام در اختیار داشتن توپ، به وجود آمد: چه هنگامی که مشغول پایهریزی حمله در زمین خودی هستند و چه وقتی که بخشی از حمله در یکسوم پایانی حریفاند.
به جان استونز، اولکساندر زینچنکو و ترنت الکساندر آرنولد و تفاوتی که وظیفه آنها با بازیکنان گذشته مانند: گری نویل و اشلی کول داشته، نگاه کنید.
«پپ همیشه سعی میکرد که موقعیتهای جدیدی خلق کند»
مدافع کناری دگرگونشده را مربیانی به وجود آوردند که از مدافعان کناری میخواستند هنگامی که تیم مالکیت توپ را در اختیار دارد، تغییر پست دهند و به مرکز خط میانی اضافه شوند.
گواردیولای اسپانیایی یکی از مربیان پیشرو در استفاده از این مفهوم در بایرن مونیخ بود. گواردیولا، لام را از دفاع راست به خط هافبک برد و حتی او را بیشتر به مرکز زمین نزدیک کرد. او هم خودش را خیلی خوب با بازی در میانه زمین تطبیق داد.
لام میگوید: «در اوایل دهه ۲۰۰۰ این پست تعریفی بسیار متفاوت داشت و در بعضی موارد دفاعیتر بود. در بازی رو به جلو، همه ماجرا این بود که کنار خط باقی بمانید و سانتر کنید. مربیانی مانند پپ گواردیولا به تدریج موجب تغییر چنین شرح وظیفهای شدند. دفاع راست حالا متنوعتر و تاثیرگذارتر شده است. این نقش معنای جدیدی پیدا کرده است.»
«هنگام دفاع مسئله این است که با گرفتن و اشغال بیشترین فضا، کمترین فضای ممکن را به حریف بدهید. هنگام حمله هدف ایجاد فضا، استفاده از آن و خلق فرصتهای بیشتر برای دیگران است و پپ همیشه سعی میکرد که موقعیتهای جدیدی خلق کند.»
موقعیتهای جدید بیشتر به این دلیل خلق میشوند که مربیان هنگام طراحی حمله به دلیل استفاده از بازیکنان بیشتر در میانه زمین برتری عددی نسبت به حریف کسب میکنند. برای مثال حرکت یک دفاع کناری به سمت میانه زمین موجب میشود که خط هافبک سه نفره در سیستم ۳-۳-۴ به خط میانی چهار نفره در سیستم ۳-۲-۲-۳ بدل شود.
«آرتتا زینچنکو را به چالش کشید»
گرچه مالکیت کلی تغییری نمیکند، اما مربیان حالا از مدافعان کناری دگرگونشده با اهدافی متفاوت استفاده میکنند.
میکل آرتتا، سرمربی آرسنال، زینچنکو را از دفاع چپ به نزدیکی هافبک دفاعی برد تا بتواند از وزن و دقت پاسهای عالی بازیکن اوکراینی در بردن توپ به یکسوم پایانی حریف با استفاده از پاسهای کوتاه خطشکن استفاده کند.
زینچنکو فصل قبل ۲۷ بار در لیگ برتر بازی کرد. او بیشترین پاس را به مقصد رساند (۶۴)، بیشترین پاس را در نیمه حریف داشت (۳۸)، بیشترین پاس را در یکسوم نهایی حریف داد (۲۶) و بیشتر از هر بازیکن دیگر آرسنال در ۹۰ دقیقه لمس توپ داشت (۹۲).
لام میگوید: «خیلی زینچنکو را دوست دارم. او یک بازیکن برجسته است که توسط آرتتا به چالش کشیده شده است. جالب این که آرتتا هم یک مربی اسپانیایی است. اسپانیاییها بالاتر از سایر ملتها هستند. آنها ۳۰ سال است که یک جور فوتبال بازی میکنند و فلسفه مشخصی دارند.»
«مربیان با این موضوع آشنا میشوند و آن را به بازیکنانشان منتقل میکنند. در نتیجه بازیکنان از این موضوع سود میبرند و بازی افرادی مانند زینچنکو بهتر میشود.»
«الکساندر آرنولد میتواند از جهات مختلف تاثیرگذار شود»
پس از تساوی ۲-۲ مقابل آرسنال در ماه آوریل، یورگن کلوپ، سرمربی لیورپول، ترنت الکساندر آرنولد را از دفاع داست به خط میانی برد.
با این حال هدف از تغییر پست آرنولد چیزی کاملا متفاوت با مورد زینچنکو است. هدف کلوپ این است که پاسور خلاق اصلیاش را بیشتر به نقاط مرکزی زمین نزدیک کند تا از این طریق الکساندر آرنولد طیف گستردهتری از زوایا را برای دادن پاسهای بلند معروفش در اختیار داشته باشد.
یک نمونه بارز این قضیه در پیروزی سه بر صفر مقابل استون ویلا در آنفیلد بود. کلوپ برای از کار انداختن خط دفاع این تیم که خیلی بالا بازی میکند (ویلا زیر نظر اونای امری بیشتر از هر تیم دیگر لیگ برتری حریفان را در تله آفساید گرفتار کرده است) الکساندر آرنولد را به مرکز برد تا مهاجمان سریعی مانند محمد صلاح و داروین نونیز را با پاسهای بلند صاحب توپ کند.
از زمان انتقال الکساندر آرنولد به خط میانی لیورپول ۲۷ بار در لیگ بازی کرده است و ۶۲ امتیاز گرفته است؛ بیشتر از هر تیم دیگری در این دوره.
الکساندر آرنولد حالا کاپیتان دوم لیورپول است و لام میگوید که این میتواند امتیازی برای او به شمار رود: «این یک امتیاز (برای رهبری) در مرکز خط میانی است برای اینکه بهتر میتوانید حرکت را دنبال کنید و از جهات بیشتری تاثیرگذار شوید.»
پوستکوگلو یک قدم جلوتر میرود
آنگه پوستکوگلو با دگرگون کردن وظیفه هر دو مدافع کناری تاتنهام این تاکتیک را یک گام جلوتر برده است.
یکی از اهداف این کار به داخل کشیدن هر دو بال حریف است که میخواهند مدافعان کناری را پرس کنند؛ تاکتیکی که در ادامه موجب میشود که مسیرهای حرکت برای بالهای خودش باز شوند.
مدافعان کناری دگرگونشده همچنین با پاسهای کوتاه برای هافبک دفاعی او (بیشتر مواقع ایو بیسوما) گزینه بازی کردن در دومین خط پرس حریف را فراهم میکنند. ایجاد برتری عددی در میانه زمین موجب شده که تاتنهام تسلط بیشتری بر توپ داشته باشد.
آنها با ۵۹ درصد مالکیت توپ، رتبه چهارم را میان تیمهای لیگ برتر دارند در حالی که فصل قبل با هدایت آنتونیو کونته در رتبه نهم (۵۰ درصد) قرار گرفتند؛ زمانی که بیشتر از شیوه ضدحمله استفاده میکردند و مدافعان کناری در آرایش ۳-۴-۳ سفت و سخت چسبیده به کنار خط بازی میکردند.
«تیزهوشی لازم است»
اما بخشی که اغلب نادیده گرفته میشود، تاثیر مدافعان کناری دگرگونشده روی عملکرد دفاعی تیم است.
اگر توالی بازی مالکانه قطع شود و حریف توپ را بگیرد، مدافع کناری باید از فضاهای مرکزی بزرگتری دفاع کند. اجرای درست این وظیفه نقشی کلیدی در جلوگیری از ضدحملات خطرناک حریف دارد.
لام میگوید: «به مقدار قابل توجهی تیزهوشی نیاز است. مسئله همیشه در مورد بازیخوانی و پیشبینی حرکت توپ است. این پیشبینی خیلی مهم است.»
«این فرایندی دائمی است: پیشبینی، توقف و پیشبینی مجدد. چقدر سریع به طور غریزی موقعیت را تشخیص میدهد؟ در این سطح در واقع زمانی برای فکر کردن نیست.»
«من اول در سمت چپ دفاع بازی میکردم و بعد به سمت راست رفتم. آنجا عادت کردم که دوباره بیندیشم، عمل کنم و سریع واکنش نشان دهم. بدون شک مقداری هوش بازی داشتم. دستکم این چیزی است که پپ میگفت، دلیلش برای سپردن این پست به من است.»
گواردیولا این فصل تغییرات بیشتری هم انجام داده و یکی از مدافعان مرکزیاش (مانوئل آکانجی یا استونز) را هم به سمت خط هافبک متمایل کرده است.
مزیت این کار بجای درگیر کردن مدافعان کناری این است که هنگام تغییر فاز بین دفاع و بازیسازی، یک مدافع وسط باید استارت کوتاهتری بزند.
همچنین در این حالت یک بازیکن با خصلتهای دفاعی بیشتر باقی میماند تا در صورت لو رفتن توپ، مانع ضدحمله حریف در میانه زمین شود.
دورانی که در آن وظیفه مدافعان کناری فقط پوشش سایر بازیکنان بود، سالهاست که تمام شده است. حالا حتی بهترین تیمهای جهان هم نقشههای تاکتیکی خود را حول آنها بنا میکنند.
منبع: بیبیسی