ادعای ستاره بارسا: اگر مربی نشوم، ناشکری است!
ایلکای گوندوگان، ستاره بارسلونا، میگوید با توجه به مربیانی که داشته است باید حتما وارد دنیای مربیگری شود.
به گزارش "ورزش سه"، گوندگان از زمان پیوستن به بارسلونا توانسته به یکی از ستارههای اصلی این تیم و یکی از بازیکنان مورد اعتماد ژاوی تبدیل شود.
او که روزهای بسیار خوب و درخشانی را در منچسترسیتی سپری کرده بود، حالا در خط میانی تیم محبوبش میدرخشد و امیدوار است که بتواند جامهای قهرمانی را به همراه این تیم هم به دست آورد و ویترین افتخاراتش را بیش از پیش پر کند.
او گفتوگوی جذابی با سایت رسمی باشگاه بارسلونا انجام داده که در ادامه بخشی از آن را میخوانیم.
صحبت آرتتا در این باره که گوندوگان در زمین درخشان نیست اما باعث درخشش بقیه میشود: بله، این حرف را دوست دارم. خودم هم چنین نظری درباره خودم دارم. این تعریف درستی از من به عنوان یک بازیکن و در عین حال یک انسان است. من اهمیت زیادی برای افرادی که کنارم هستند قائل میشوم.
نقش فوتبال در زندگی: فوتبال همیشه نقش مهمی در زندگی من ایفا کرده اما بزرگترین رویایم نبوده است. بچههای بسیاری هستند که از شش، هفت، هشت یا 9 سالگی در آکادمی هستند و رویای تبدیل شدن به بازیکنان حرفهای را دارند اما من هرگز اینطوری نبودم.
سبک زندگی: من هم آدمی عادی هستم، شبیه همان بازیکنی که در زمین میبینید. فردی آرام که مثل همه مشکلاتی در زندگی دارد. زندگی هیچکس بی عیب و نقص نیست، همه ما تردیدها و ترسهای خودمان را داریم. در آخر فردی سازگار هستم که با همه کنار میآیم.
معنای فوتبال: برای من فوتبال به معنای کمک کردن به همتیمیهایم تا جایی که در توانم باشد است. در مقابل هم نیاز به کمک گرفتن دارم. فقط به این خاطر که بزرگتر یا باتجربهتر هستم به این معنا نیست که نیازی به کمک ندارم. فوتبال ورزش تیمی است و همه باید به هم کمک و از هم حمایت کنند.
شبکههای اجتماعی: من خیلی فعال نیستم. زندگی خصوصیام را به اشتراک نمیگذارم. افراد بسیاری دوست دارند که من این کار را انجام دهم اما علاقهای ندارم و این کار را نمیکنم. میخواهم مردم من را به عنوان فوتبالیستی خوب ببینند و روی همین تمرکز کنند.
کاپیتانی: در هر باشگاهی بازی کردم در آخر کاپیتان شدم. فکر میکنم این اتفاق به خاطر شخصیتم باشد. آدمی ساکت هستم که به دیگران گوش میدهد و همدل است. من همیشه میتوانم تقریبا با همه کنار بیایم.
مصدومیت قدیمی: وقتی 22 ساله بودم، مصدومیتی جدی از ناحیه پشت داشتم که باعث شد 14 ماه از میادین دور باشم. واقعا فکر کردم که دوران فوتبالم تمام شده است. با درد بسیاری بازی میکردم و حس میکردم 90 ساله هستم. در پوشیدن شلوار و جورابم هم مشکل داشتم.
فکر کردن بیش از حد: گاهی شبها شروع به فکر کردن میکنم. همسرم جلویم را میگیرد و میگوید به چه فکر میکنی؟ پسرت همینجاست، با او بازی کن و لذت ببرد. نمیدانم. همیشه همینطور بودم. هرگز نمیتوانم از لحظه لذت ببرم و همیشه به فکر آینده هستم.
تفاوت سیتی و بارسا: در سیتی همه جا بازی کردم. در بارسلونا به عنوان بازیکن شماره شش و هشت بازی کردهام. پستم بستگی به ساختار تیم و بازیکنان در زمین دارد اما من آماده هستم تا هرجا که مربی بخواهد بازی کنم.
مربیگری: اینکه پس از بازی تحت هدایت این مربیان بزرگ مربی نشوم، کار اشتباهی است. این احتمال وجود دارد اما شاید هم مسیر دیگری را در پیش بگیرم. خواهیم دید.
بازنشستگی: میخواهم چند سال دیگر هم به بازی در بالاترین سطح ادامه دهم. هنوز احساس خوبی دارم. به بارسلونا آمدم تا چالش جدیدی را تجربه کنم و خودم را در این باشگاه بزرگ به اثبات برسانم. نمیخواهم بگویم که باید قهرمان این یا آن جام شویم.
ژاوی: ژاوی شباهت زیادی به پپ دارد. آنها در مکانی مشترک تمرین کردهاند و تعلیمات فوتبالی مشترک داشتهاند و با نیازهای مشابه روبرو بودهاند. زبان فوتبال آنها یکی است.
فوتبال امروز: فوتبال امروز مصنوعی شده است. ما دیگر به جزئیات دیدارهای توجهی نداریم. به تاکتیک یا کاری که توسط بازیکنان انجام میشود هم توجه نمیکنیم. ما فقط به نتیجه و خلاصه بازی و شبکههای اجتماعی نگاه میکنیم و این مبنای قضاوت ما شده است.