کبدی زنان رو به نابودی!
مربی کبدی زنان میگوید آینده کبدی زنان بعد از جاکارتا رو به نابودی است، در این مدت جوانگرایی نشده و برنامهای برای آینده وجود ندارد.
به گزارش "ورزش سه"، صفورا یادیمقدم در گفتوگو با ایسنا، در مورد اوضاع و شرایط کبدی زنان ایران اظهار کرد: آینده کبدی زنان بعد از بازیهای آسیایی جاکارتا رو به نابودی است. در این مدت جوانگرایی نشده و برنامهای برای آینده وجود ندارد تا اگر چند صباحی دیگر این بازیکنان کنار رفتند پشتوانه داشته باشیم. در بخش مردان در هر پست یک جایگزین داریم مثلا به جای اتراچالی شادلو اضافه شده اما در بخش زنان این اتفاق نیفتاده است. به نظرم در دوران اورسجی دختران فراموش شدهاند. هیچ نگاهی به آنها نمیشود. در صورتیکه میتوان جوانان را دعوت کرد و از مربیانی که در این رشته وجود دارند استفاده کنند تا بازیکن سازی شود.
اگر کبدی زنان همینطور پیش رود در دوره بعدی بازیهای آسیایی در مقدماتی حذف میشویم
مربی کبدی در ادامه گفت: اگر شرایط همینطور پیش رود به نظر من در دوره بعدی بازیهای آسیایی تیم ملی کبدی زنان در دور مقدماتی حذف میشود و مقام سوم را هم نمیآورد. در هانگژو تیم ایران با نپال و بنگلادش همگروه بود که تیمهای راحتی بودند. اگر تیم ایران در گروه مقابل قرار داشت حتی ممکن بود که به تایلند و چین تایپه ببازد و اصلا بالا نیاید. شک نکنید شرایط به همین شکل پیش رود دوره بعدی نتیجه نمیگیریم، چون هیچ برنامهای در بخش زنان وجود ندارد. کبدی زنان رو به نابودی است.
درآمد لیگ کبدی برای زنان مثل مهریه است!
یادی مقدم به شرایط کبدی زنان در دوره مقصودلو اشاره کرد و گفت: در زمان مقصودلو دخترش مربی تیم ملی بود. او زورش به پدرش میرسید و به زنان هم توجه میشد اما حالا من نمیبینم که توجهی به دختران شود. کل اردوهای دختران در ۸ سال گذشته فقط قبل از بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ بوده است. لیگ زنان هم در ۱۰ روز (شش روز رفت و برگشت، سه روز هم فینال و ردهبندی) جمع میشود. در آمد لیگ هم که مثل مهریه زنان است، چه تیمی داده و چه بازیکن و مربی گرفته است! همه انگار وظیفه دارند که بازی کنند و پولی نگیرند. حالا پسران زورشان بیشتر است اما در بخش زنان اینطور نیست. مگر برخی بتوانند قراردادشان را بگیرند.
مربی اسبق تیم ملی در ادامه گفت: سالها است که در کبدی مربی بودم و جزء اولین مربیان این رشته هستم. من در همه ادوار بازیهای آسیایی اینچئون، گوانگژو، جاکارتا و حتی هانگژو در کادر تیم ملی بودم اما در نهایت زمان اعزام، نفرات دیگری به جای من اعزام شدند. تمام اردوها و تمرینات بازیکنان با من بود، ابلاغم به عنوان مربی بود اما زمان اعزام رحیمینژاد سرپرست یا مدیر فنی تیم بود که با تیم اعزام میشد. در این شرایط تا اردوی بعدی من در خانه میماندم و پاداشهای بازیهای آسیایی را هم آنها میگرفتند.
با قبول این شرط که نصف پاداشم را به مربی دیگر بدهم میخواستند مرا به جاکارتا اعزام کنند
یادیمقدم به نحوه حضورش قبل از بازیهای آسیایی در نیمکت تیم ملی اشاره کرد و گفت: قبل از جاکارتا من و تربتی در تمام اردوها بودیم. چون داستان را میدانستم قبل از شروع اردوها به شیوایی نایب رئیس زنان گفتم که به اندازه موهای سرم تجربه حضور در اردوهای تیم ملی را دارم و نمیخواهم فقط در اردوها باشم. اگر قرار است که برای مسابقه اعزام نشوم از همان اول به من بگوید اما او گفت که این بار فرق دارد و اعزام خواهم شد. ۹ ماه من و خانم تربتینژاد به عنوان مربی و رحیمینژاد به عنوان مدیر فنی در اردوها بودیم. اما درست دو اردو مانده به اعزام شیوایی با من تماس گرفت که نمیشود ۴ نفر (من، رحیمینژاد، شیوایی، تربتی) همراه تیم اعزام شوند. تنها باید دو کمک مربی کنار سرمربی روی نیمکت باشند.
وی افزود: من خندیدم و گفتم "حالا یادتان افتاده، من که در اردوی اول گفتم تکلیفم را مشخص کنید. من فرزندم را ۹ ماه گذاشته و به اردوها آمدهام حالا میخواهید مرا کنار بگذارید." بعد هم گفت اگر در فدراسیون امضا بدهم که نیمی از پاداش و سکهها را به دیگر مربی بدهم اعزام خواهم شد. به او گفتم شما که سرپرست هستی چرا پاداشت را نصف نمیکنی؟ شیوایی سه دوره بازی آسیایی را رفته و پاداش هم گرفته بود اما در پاسخم گفت شرایطش فرق دارد و مسئولیتش خیلی مهم است. در نهایت هم من و تربتی که زحمت تیم را کشیده بودیم اعزام نشدیم در حالی که میشد شیوایی و رحیمینژاد روی نیمکت تیم نباشند تا ما اعزام شویم. اگر ما اعزام میشدیم میتوانستیم نشستن روی نیمکت در بازیهای آسیایی را تجربه کنیم.
قهرمانی تیم زنان در جاکارتا نتیجه زحمت ۲۰ ساله فدراسیون قبلی بود
یادی مقدم در ادامه در مورد بازیهای آسیایی هانگژو گفت: برای هانگژو شرایط متفاوت شد و در هر اردو ۵ مربی را دعوت کردند تا جین (سرمربی هندی) مربیان را ببیند و خودش انتخاب کند. به نظر بیشتر اردوی مربیان بود تا بازیکنان چون تعداد مربیان در هر اردو زیاد بود. وضعیت اردوها هم زیاد خوب نبود. در هر اردو تعداد زیادی بازیکن دعوت میشدند، آنهم بازیکنانی که اصلا نمیدانستند کبدی چیست. همیشه مشکلات در کبدی زیاد است. به هر حال برای هانگژو هم باز رحیمینژاد اعزام شد و چون شیوایی نبود عبدالله بخش در کنارش اعزام شد و آن نتیجه افتضاح به بار آمد.
وی در خصوص نتیجه ضعیف دختران در هانگژو نسبت به جاکارتا گفت: در هانگژو تیم ما مقابل چینتایپه باخت و سوم شد. ما در جاکارتا هم در مرحله گروهی به این تیم باخته بودیم اما در جاکارتا بازیکنان ذخیره مقابل این تیم بازی کردند و به دلیل این که زمان را از دست دادیم با اختلاف کمی به این تیم باختیم. همان موقع گفتم این شکست یک زنگ خطر است. تیم زنان که در جاکارتا قهرمان شد نتیجه زحمت ۲۰ ساله فدراسیون قبلی بود. بازیکنان با تجربه به جاکارتا رفته بودند و تجربه و آمادگی آنها سبب شد که تیم قهرمان شود. البته برای هانگژو نحوه انتخابی بازیکنان مشخص نبود. برخی بازیکنان در اردوهای آخر فقط بهخاطر اسمشان اضافه شدند.
شایلا جین به درد مربیگری تیم ملی نمیخورد
این مربی در ادامه در مورد اعتراضش به اضافه شدن خلج به ترکیب تیم ملی گفت: شایلا جین خلج را نمیشناخت، قبل از بازیهای ۲۰۱۸ جاکارتا یک جلسه گذاشتند و گفتند بازیکن خوبی است و باید اضافه شود. خلج درست ۵ اردو قبل از جاکارتا و دو اردو قبل از بازیهای آسیایی هانگژو به ترکیب تیم ملی اضافه شد. در تمرینات آخر فشار آنقدر روی بازیکن نیست و دیگر اردوی تقویت ذهن است. من به اضافه شدن خلج اعتراض داشتم چون دو اردوی آخر زمان اضافه شدن بازیکن نیست. خلج اما مدعی بود که حضورش سبب قهرمانی تیم میشود. به او گفتم کبدی بازی تیمی است و تا زمانی که بقیه بازیکن حمایتش نکنند هیچکاری نمیتواند کند و موفق نخواهد بود.
وی در خصوص شایلا جین هندی و مربیگری او گفت: دو دوره است که چند ماه مانده به مسابقات این سرمربی ۷۰-۸۰ ساله را دعوت و همان نفرات قبلی را انتخاب میکنند و راهی مسابقات میشوند. جین عملا میتواند برای ردههای پایه مربی خوبی باشد و آموزش دهد. من در خیلی اردوها کنار جین بودهام. او بهدرد مربیگری تیم ملی نمیخورد. در فینال بازیهای آسیایی جاکارتا رحیمینژاد در ۳۰ ثانیه آخر که بازی به نفع ما و رو به اتمام بود وقت استراحت گرفت تا فقط بازیکنان را تشویق کند. کاری که هیچ مربی نمیکند. لحظه حساس که تیم ما جلو است و همه بازیکنان در هیجان هستند استراحت گرفته تا بگوید آفرین! به نظرم این استراحت بیشتر به نفع هند بود.
کمیته فنی باید در انتخاب مربی و بازیکن دقت کند
او به نقش کمیته فنی در انتخاب مربیان اشاره کرد و گفت: کمیته فنی باید در انتخاب مربی و بازیکن دقت کند بنابراین باید در این کمیته افراد باتجربه حضور داشته باشند که بازیکنان را بشناسند. کسی باید باشد که چهار بازیکن ساخته باشد ولی برای این کمیته افرادی را انتخاب کردهاند که تجربه زیادی ندارند. ما هم اعتراض میکردیم میگفتند شما نمیتوانید بازیکنان را درست انتخاب کنید. در حقیقت فردی در مورد انتخاب مربی و یا بازیکن نظر میدهد که نه بازیکنی ساخته و نه روی نیمکت ملی بوده است.
مربی کبدی زنان در پاسخ به این سوال که شنیده شده در بخش زنان هم بحث قرارداد بازیکن با باشگاه مربی ملی مطرح است گفت: من هم شنیدهام اما نمیتوانم بگویم درست است یا خیر. در بخش زنان آنقدر تعداد بازیکنان کم است که مشخص است کدامها به تیم ملی دعوت میشوند. سه چهار تا میمانند که از همان بالا قولهایی میگیرند و کسی هم به آنها شک نمیکند.
شایلا جین نمیتوانست پایش را از دایره فدراسیون بیرون بگذارد
یادی مقدم به اعتراضش نسبت به انتخاب سلیمه عبدالله بخش به عنوان کمک مربی اشاره کرد و گفت: بعد از اینکه عبدالله بخش به عنوان کمک مربی تیم ملی قبل از بازیهای آسیایی هانگژو انتخاب شد من به همراه چند مربی دیگر به وزارت ورزش رفتیم که نسبت به این اتفاق اعتراض کنیم. او پیشتر بازیکن تیم ملی بود و سابقه نشستن روی نیمکت را نداشت. چرا باید او روی نیمکت میگذاشتند اما مثلا من که ۱۶ سال سابقه دارم دور باشم. البته فدراسیون اعلام کرد که جین خودش کمکش را انتخاب کرده است. در جاکارتا هم گفتند جین کمک مربی نخواسته چون میخواستند ما را خط بزنند و رحیمینژاد را روی نیمکت بگذارند اما جین در فرودگاه ارومیه به من گفت که در فدراسیون سیاست زیاد است. دور من یک دایره کشیدهاند که پایم را نمیتوانم از آن بیرون بگذارم. با این حرفها میخواست بفهماند که تقصیر او نیست که من را انتخاب نکرده است.
او همچنین گفت: نمیخواهم از خودم تعریف کنم اما کوچ خیلی قوی دارم. در نیمکت آنقدر آرام هستم که بازیکنان راحت بازی میکنند. من در لیگ با تیم قزوین که یک تیم جوان با دو ملیپوش بود مقابل بازیکنان تیم تهران که همه ملیپوش (خلج، سلیمه عبدالله بخش، زهرا کریمی، آستارکی و ..) بودند پیروز شدم. هر چند که تیم تهران قهرمان شد ولی ما در فینال در دقیقه آخر به آنها باخته بودیم. تمام بازیکنان حال حاضر تیم ملی مثل ظریفهدوست یا سنچولی که دو ستون اصلی تیم ملی هستند بازیکنان من هستند. اگر مربی خوبی نبودم این همه سال بازیکنانم فیکس تیم نبودند. اما حالا دیگر چند ماهی است که اعلام کردهام که دیگر کار نمیکنم و پای حرفم ماندهام. بعید هم میدانم که این شرایط درست شود.
در سه دوره بازیهای آسیایی مربی بودم اما ریالی پاداشی نگرفتم
یادیمقدم به نگرفتن پاداشش به عنوان مربی در دورههای حضورش در تیم ملی اشاره کرد و گفت: من در سه دوره بازیهای آسیایی هیچ پاداشی نگرفتم و به عنوان مربی اعزام نشدم. کار به جایی رسید که قبل از جاکارتا وقتی فهمیدم روی نیمکت نیستم و قرار است باز هم رحیمینژاد به جای ما روی نیمکت بنشیند از معاون وزیر وقت گرفتم تا شرایط را برای او توضیح دهم. خبر به گوش اورسجی رسید و او سعی کرد من را منصرف کند. اورسجی به من قول داد که هر پاداشی که به بقیه بدهند به ما خواهد داد و من و تربتی را به عنوان تماشاچی به جاکارتا برد تا تجربه کسب کنیم. خندهدار است که مربیان تماشاچی باشند و رحیمینژاد که مدیر فنی تیم بود به عنوان مربی روی نیمکت بشیند و نایب رئیس فدراسیون هم به عنوان سرپرست در نیمکت باشد. قرار هم بود به من و تربتینژاد نفری ۱۰۰ میلیون بدهد اما همان را هم نداد. آن زمان به بازیکنان پای سکو ۲۵۰۰ دلار و بعد هم نفری ۲۴۰ میلیون تومان پاداش دادند. رحیمینژاد و شیوایی هم نفری ۱۲۰ میلیون تومان گرفتند. قرار بود اورسجی به ما هم نفری ۱۰۰ میلیون بدهد. حتی اورسجی گفت صبر کنیم تا لژیونرها مالیاتشان را به فدراسیون بدهند تا پول ما را بدهد. چند بار هم پیگیری کردم اما نداد و من هم بیخیال شدم. آن زمان حدود ۳ یا ۴ میلیارد از لژیونرها مالیات گرفتند اما پاداش ما را ندادند. ۱۰۰ میلیون آنموقع شاید ارزشی داشت اما حالا دیگر ارزشی هم ندارد.
او در پایان گفت: مشکلات در بخش کبدی زنان زیاد است. اگر به فکر تغییر و تحول باشند باید از تمام ظرفیتهای موجود در این رشته استفاده کنند. امیدوارم که در دورههای آینده با استفاده از همه ظرفیتها به نتایج خوبی در کبدی برسیم و بتوانیم باز هم قهرمانی در بازیهای آسیایی را تکرار کنیم.