ادامه سردرگمی و تردیدها از دوران لوو و فلیک
تیم ناگلزمن ناقص، ناامیدکننده و بیروح!
بعد از نتایج ناامید کننده تیم ملی آلمان تحت هدایت هانسی فلیک ، شکست مقابل ترکیه در برلین تردیدهای قبلی درباره موفقیت مانشافت در یورو حتی با حضور یولین ناگلزمن را تشدید کرد.
به گزارش "ورزش سه"، دوران افت تیم ملی آلمان از جام جهانی 2018 آغاز شد. قبل از آن تیم یواخیم لوو به نیمه نهایی تمام تورنمنتهای مهم میرسید و این موفقیتها برای هواداران فوتبال آلمان تبدیل به یک عادت شده بود. بعد از قهرمانی جام جهانی2014، قهرمانی با تیم دوم در جام کنفدراسیون ها نشان میداد تیم آلمان پشتوانه مهمی برای موفقیتهای بعدی دارد. در یورو 2016 هم شرایط خوب پیش رفت و تیم با بدشانسی در نیمهنهایی به فرانسه باخت و کنار رفت اما جام جهانی روسیه شبیه یک کابوس بود.
حذف در مرحله گروهی را میشد به بیانگیزگی و مشکلاتی حاشیهای مثل آنچه پس از ملاقات اردوغان با مسوت اوزیل و گوندوغان اتفاق افتاد، ارتباط داد اما در تورنمنتهای بعدی کنار رفتن از مسابقات با کسب نتایج ضعیف قابل توجیه نبود. این اتفاق با در نظر گرفتن اینکه ترکیب مانشافت پر از ستارههایی بود که می توانستند کیفیت تیم را بالا برده و در سطح اول رقابت با بزرگان دنیا حفظ کنند، پارادوکسی ایجاد میکرد که ذهن را به سمت نفر اول نیمکت میبرد.
ناکامی در لیگ ملتهای اروپا، یورو 2020 و بعد از آن ناکامی دوباره در جام جهانی بالاخره باعث شد به این مهم پی ببریم که در فوتبال ملی آلمان اتفاقی افتاده وگرنه این همه ناکامی پشت سر هم در طول چهار سال قابل توجیه نیست. ناکامیها اما در راه آماده سازی برای یورو 2024 هم ادامه یافت و نتایج بد مانشافت به سال پنجم هم کشید تا اینکه هانسی فلیک از کار برکنار شد.
برکناری فلیک چند پیام بزرگ برای فوتبال آلمان داشت و رکوردهای مهمی که مایه فخر فوتبال ملی آلمان میشد را خراب کرد. غیر از این یکی از بهترین مربیان فوتبال آلمان را از دور خارج کرد و البته تردیدهای مهمی درباره موفقیت در یورو 2024 حتی با در نظر گرفتن تغییرات باعث شد.
با تغییر در رأس کادر فنی تیم ملی آلمان و حضور یولیان ناگلزمن باید منتظر تغییراتی میماندیم که علاقمندان فوتبال آلمان را به موفقیت در یورو سال آینده در این کشور امیدوار کند. ناگلزمان شروع امیدوار کنندهای مقابل امریکا داشت اما مساوی با مکزیک و حالا شکست مقابل ترکیه تردیدهایی درباره موفقیت او نیز بهوجود آورده که میتواند مایه ناامیدی از میزبان یورو باشد.
بازی با ترکیه نشان داد مشکلات سالهای اخیر همچنان در مانشافت دیده می شود. تیم ملی آلمان فاقد مهاجم نوک شاخصی مثل میروسلاو کلوزه یا فورواردهای بینظیری مثل یورگن کلینزمن و رودی فولر شده و به نظر میرسد چشمه بوندس لیگا برای تولید مهاجم نوک مدتهاست خشکیده است. این تیم رهبری مثل لوتار ماتیوس یا میشائل بالاک را نیز در اختیار ندارد که در زمین لیدر باشد.
در این مجموعه بازیکن جنگجویی مثل باستین شواین اشتایگر یا مهره کارگشایی نظیر فیلیپ لام نیز پیدا نمیشود حتی دروازهبانهای آلمان نیز قدرت رهبری تیم مثل آنچه اولیور کان انجام میداد را ندارند و حتی مانوئل نویر بزرگ نیز بیشتر از آنکه به نسل قبل از خود شبیه باشد شبیه پدیدههای نسل تازه رفتار میکند که با باخت مقابل تیم درجه دو در خانه هم ککشان نمیگزد و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.
با در نظر گرفتن مجموع این کمبودها و آنچه در زمین دیده میشود با قاطعیت میتوان گفت تیم ملی آلمان در زمین مسابقه روح ندارد و این مهمترین مشکل ناگلزمن برای موفقیت در یورو پیشرو خواهد بود. شکستهای پنج سال اخیر آنچه نباید در این تیم رخ دهد را تبدیل به اتفاقی عادی کرده و حالا باختن به ترکیه در برلین نیز فقط روزنامهها و بازیکنان قدیمی مانشافت را آزرده خاطر میکند و واکنش لازم از سوی ستارههای تیم ملی را برنمیانگیزد.
غیر از این سردرگمی تاکتیکی و چیدمان ترکیب و آنچه از اواخر دوران یواخیم لوو شروع شد و به دوره هانسی فلیک کشید در مورد یولیان ناگلزمن هم صدق دارد و ادامه پیدا کرده است. کما اینکه ناگلزمن در فاصله کمتر از هشت ماه تا شروع یورو 2024 دست به تستهایی در ترکیب تیم ملی میزند که بیشتر نشان از سردرگمی او دارد.
استفاده از بنیامین هنریکس مدافع چپی که در لورکوزن مطرح شد و بعد به موناکو رفت و حالا عضوی از لایپزیش به حساب میآید در دفاع راست یکی از این سردرگمیها بود که مقابل ترکیه گریبان او را گرفت. هنریکس در دفاع چپ طی دو سه بازی اخیر و حتی بازی بزرگ مقابل فرانسه یکی از بهترین بازیکنان آلمان بود اما مقابل ترکیه در دفاع راست بازی کرد و با وجود توانمندی در فاز حمله در دفاع سردرگم به نظر میرسید.
همچنین بعد از انتقال موفق جاناتان تاه از مرکز خط دفاع به پست دفاع راست دوباره او به دفاع میانی آمد؛ جایی که با آنتونی رودیگر زوجی کاملا متزلزل ساخته بود.
تاه در شرایطی به عنوان بازیکن ترکیب اصلی کنار رودیگر بازی کرد که غیر از نیکلاس سوله پرنوسان، ناگلزمن میتوانست دوباره به متز هوملس رویکرد داشته باشد و برای موفقیت در تورنمنت بعدی روی تجربه او حساب باز کند. همچنین اگر بحث جوانگرایی بود او میتوانست از مالیک تائو 22 ساله که در میلان بازی میکند استفاده کند. نیکو اشلوتربرک هم مدافعی است که با وجود برخی اشتباهات نسبت به زوله و تاه قرص و محکمتر به نظر میرسد و شاید سرمایهگذاری روی او جواب بهتری دهد.
در دفاع کناری آلمان بازیکن فوق العادهای به نام داوید رائوم در جناح چپ دارد که در جام جهانی قطر در بین آن همه بازیکن ناامید کننده یکی از بهترینها بود. در این پست آلمان مهره مهمی مثل رابین گوزنس را هم در اختیار دارد اما در اتفاقی نادر و با وجود حضور رائوم و گوزنس روی نیمکت ، ناگلزمن در حرکتی عجیب از کای هاورتز به عنوان مدافع چپ مقابل ترکیه استفاده میکند که مشخص نیست ناشی از چه تفکری می شود. در این پست قبلتر بازیکنانی مثل مارسل هالستنبرگ و کریستین گونتر هم بازی کرده بودند که هالستنبرگ فوقالعاده بود اما مدتهاست به تیم ملی آلمان دعوت نمی شود.
در عین حال هاورتز بازیکنی است که چه در بایرلورکوزن چه چلسی و حالا آرسنال یا در پست 10 بازی کرده یا در نقش مهاجم کاذب و حتی مهاجم نوک به میدان رفته و صرف چپ پا بودن او نمیتواند باعث این جابهجایی عجیب و غیرمعمول شود.
آلمان در خط میانی ستارههایی مثل ایلکای گوندوغان، گورتزکا و کیمیش را دارد و در پست وینگر و پست 10 میتواند از ستارههایی مثل فلورین ویرتز، یوناس هافمن، جمال موسیالا، لروی سانه، گنابری و یولیان برانت استفاده کند. در این پست مولر باتجربه هم میتواند بعضا کارگشا باشد. حتی جوانهایی مثل کریم آدیمی و یوسوفو موکوکو هم هستند که به تیم کمک کنند و اسکواد ناگلزمان ناگلزمن شاید ناقص باشد اما در غالب پستها هرگز ضعیف نیست.
با این شرایط مهمترین نقایص تیم ملی آلمان برای رسیدن به قهرمانی غیر از مشکلات اصلی شاید در دفاع راست و مهاجم نوک باشد. در دفاع راست ناگلزمن از بازیکنان کارگشایی مثل تیلو کرر و لوکاس کلاوسترمن چشمپوشی کرده و در خط حمله غیر از نیکلاس فولکروگ مهاجم قابلی ندارد و یا باید به توماس مولر تکیه کند یا منتظر باشد که یکی از تازهواردها مثل ماروین دوکش جواب بدهد و مشکلات را حل کند که در فاصله کوتاه باقیمانده تا یورو کمی دشوار خواهد بود.