مبنای استراتژی ژنرال: تجربه یا تردید؟
چرا تیم ملی ایران در جام ملتهای آسیا جوان نیست
موضوعی که بارها نسبت به تیم ملی با هدایت قلعهنویی بحث شده، میانگین سنی بازیکنان است.
به گزارش "ورزش سه"، درست یکسال از آغاز جام جهانی ۲۰۲۲ در قطر میگذرد که رقابتهای انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ در قاره آسیا شروع شده و در نخستین دیدار، تیم ملی توانست با بردی راحت و زدن ۴ گل به استقبال این مسابقات برود.
ترکیب اولیه تیم ملی فوتبال کشورمان مقابل هنککنگ نسبت به جام جهانی گذشته تغییرات اندکی داشت. علاوه بر آن تعویضها نیز بعد از دقیقه ۷۰ انجام شد تا فرصت چندانی برای محک جوانترها و اندک تازه واردها نباشد. همین مسئله باعث شده خیلیها ذهنیت سرمربی تیم ملی را باتوجه به تجربه قبلی نشستن روی نیمکت، همراه با احتیاط تصور کنند و معتقد باشند او نمیخواهد نسبت به انتخاب مجددش، تردیدهایی بهوجود آید و نتیجهگیری را در این مدت به هرچیزی ترجیح داده است.
این گروه معتقدند در مقابل رقبای درجه 3 و ۴ آسیایی بهتر بود نفراتی که کمتر با لباس تیم ملی فرصت بازی داشتهاند به میدان بروند تا در سالهای آینده به بازیکنانی مورد اعتماد تبدیل شوند و به مرور شاهد پوست اندازی در تیم ملی و خروج نفرات پا به سن گذاشته که ستون اصلی این تیم را تشکیل میدهند، باشیم.
درحالیکه کمتر از هزار روز به جام جهانی ۲۰۲۶ باقیست این اعتقاد میتوانست استراتژی قلعهنویی برای تیم ملی را تعیین کند اما پیشرو بودن جام ملتهای آسیا که چیزی تا شروعش نمانده همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد. چرا که قطعا نتایج آن روی ادامه یا قطع این همکاری بیشترین تاثیر را خواهد گذاشت.
برای کشوری که مدعی آقایی آسیاست و نزدیک نیم قرن از آخرین قهرمانی قارهای اش میگذرد نیز راهیابی به فینال و فتح جام قهرمانی در این مقطع اولویت بیشتری دارد و ناکامی بیشتر ازین مأیوس کننده خواهد بود. ضمن آنکه باتوجه به افزایش تیمها در جام جهانی آینده و رقبای سطح پایین، حضور در آن نمیتواند خیلی سخت باشد به شرط آنکه از همین ابتدا با قدرت امتیازات کامل کسب شود. پس از فارغ شدن از جام ملتها و در سال آینده، بازیهای کافی برای تغییر چهره تیم ملی با کمترین ریسک وجود خواهد داشت. به شرط آنکه برای همه این تصمیمات برنامهریزی شده باشد.
کاری که سرمربی تیم ملی در دیدار امشب برابر هنگکنگ با اعلام ترکیب اولیه کرد نشان داد آنچه او دنبال میکند این است که قلعهنویی قصد دارد از آخرین فرصتها برای بالا بردن توان روحی و هماهنگی تیم بهره ببرد تا شاید طلسم ناکامی در قاره شکسته شود.
هرچند نباید از پشتوانه سازی و جایگزین کردن نفرات جوان به بهانه فشردگی مسابقات غافل شد اما بیشک هرکس دیگری هم در این مقطع بهجای قلعهنویی سکان هدایت تیم ملی را برعهده داشت، باتوجه به فشارها و توقعات، همین استراتژی را پیش میگرفت. ضمن آنکه سرمربی تیم ملی میداند با این شیوهی آماده سازی، درصورت ناکامی در جام ملتهای آسیا آماج انتقادات قرار خواهد گرفت و شاید دیگر حتی فرصت جبران نداشته باشد اما آنطور که از تصمیمات قلعهنویی در این مدت دیده میشود، او عزمش را برای روبهرو شدن با همه چالشهای پیشرو جزم کرده است.
فقط باید شانس هم با او همراه باشد که مصدومیتهای لحظه آخری (مثل تعویض اجباری جهانبخش) برنامههای او را بههم نریزد. یا لااقل باوجود مهرههای باانگیزه و بهرهگیری مناسب از توانایی آنها، بر این غافلگیریهای اجتنابناپذیر غلبه کند.
شما اگر جای سرمربی تیم ملی بودید چه هدفی را دنبال میکردید؟