حسین عبدی؛ مربی فرهیخته از 13 آبان
در ستایش مرد اول پیروزی تاریخی ایران
حسین عبدی در راس کادر فنی تیم ملی نوجوانان ایران یک شاهکار تمام عیار رقم زد و در یک بازی شجاعانه و همراه با نقشههای تاکتیکی مقابل برزیل موفق به کسب پیروزی شد.
به گزارش "ورزش سه"، روزی که جام جهانی نوجوانان قرعهکشی شد و فهمیدیم با دو قهرمان دو دورهی قبلی این تورنمنت بازی میکنیم که از پتانسیلهای فنی و ساختارسازیشان در ردههای پایه خبر داریم، همه ترسیدند جزء حسین عبدی. عبدی در کمال تعجب و نهایت اعتماد به نفس از برخورد با برزیل و انگلیس خوشحال بود و میگفت خیلی دوست دارد مقابل انگلیس انتقام شکست تلخ تیم ملی در جام جهانی قطر را بگیرد.
عبدی در انگلیس مربی شد. دوره پرولایسنس برای او دورهای طولانی و سخت اما شیرین بود که آموختههایش تا همیشه همراه او خواهد بود. سر کلاس روی هاجسون و دیدار با فابیو کاپلو چیزهای زیادی یاد گرفت. کنار ساندی اولیسه، جانفرانکو زولا، اولگنار سولشائر و... برای گرفتن بالاترین مدرک مربیگری در انگلیس که به شما مجوز کار درلیگ برتر را میدهد ماهها تلاش کرد و موفق شد. از آن دوره عبدی حرفهای جذاب زیادی برای گفتن دارد که میتواند برای هر مربی جوان ایرانی که شیفته شروع این راه است فوقالعاده جذاب باشد.
عبدی در فوتبال باشگاهی غیر از مقاطع و بازیهایی خاص هیچ وقت سرمربی نبود. شروع کارش در تیم کوچک ویند امارات برای او هیجانانگیز مینمود اما آنقدر پر سر و صدا نبود که در رسانههای ایران بازتاب داشته باشد. بعدتر امیر عابدینی که علاقه وافری به عبدی داشت در مقطعی از او به عنوان سرمربی داماش گیلان سود برد اما این دوره هم بسیار کوتاه بود. عبدی بعدها در پرسپولیس دستیار علی دایی شد و از آن دوره مربیگری دو قهرمانی حذفی را به تمام جامهای دوران بازیگریاش در پرسپولیس افزود. بعدتر کنار حمید درخشان نیز کار کرد و با رفتن او یک بار در لیگ قهرمانان آسیا طعم سرمربیگری در پرسپولیس را چشید. برانکو که آمد باشگاه قصد داشت عبدی را به عنوان دستیار ایرانی کنار او قرار دهد اما عبدی به این همکاری تن نداد. عبدی قبلتر با یحیی هم کار نکرده بود. با وجود دعوت گلمحمدی به همکاری در پرسپولیس، عبدی نمیخواست بعد از مجتبی حسینی نفر سوم باشد و از همکاری با گلمحمدی در اولین مقطع سرمربیگریاش برای پرسپولیس از این همکاری انصراف داد.
حسین عبدی در دو مقطع مسئول آکادمی و پدید آورنده تیم ب پرسپولیس بود و برای چرخه بازیکنسازی از تیم ب به تیم اصلی نقشههای بزرگی در سر داشت؛ بار اول در دوره مدیریت رویانیان شرایط بهتر بود اما در مقطع بعدی طاهری مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس به یکباره با انحلال تیم ب تمام این نقشهها را بههم ریخت. سپس عبدی در مقطعی عضو هیئت مدیره پرسپولیس بود و حتی پست مدیرعامل به او تعارف شد. در دورهای دیگر او به خواسته یکی از دوستانش در اسپانیا مدیر یک باشگاه دسته دومی شد تا نقشههایی برای این باشگاه کوچک ترسیم کند اما کت مدیریت برایش چندان راحت نبود و گرمکن ورزشی مربیگری در زمین چمن جذابتر به نظر میرسید.
عبدی بعدتر همکاریاش را با فدراسیون فوتبال و مشاوره به سرمربی تیم فوتبال بانوان آغاز کرد و همراه این تیم بود اما از چهار سال قبل به این سو با رده نوجوانان و بچههای زیر 17 سال کار میکند.
اتفاقی که او با تیم نوجوانان ایران در خردادماه گذشته رقم زد به اندازهی کافی بزرگ بود تا بار دیگر یادمان بیاید این بچههای بااستعداد را دست چه مربی حاذقی سپردهایم. در جام ملتهای آسیا بود که تیم ایران با وجود شکست در نیمهنهایی مقابل ژاپن اتفاق بزرگی رقم زد و به جام جهانی رسید که در فوتبال بینظم و ساختار فشل تیمهای پایه مثل معجزه به شمار میآید.
در فاصله جام ملتهای آسیا تا جام جهانی، عبدی و تیمش بی سر و صدا کار کردند و خبری از هیاهوی رسانهای پیرامون این تیم نبود. شاید اگر یحیی گلمحمدی و امیر قلعهنویی روز خداحافظی این تیم به کمپ نمیرفتند و برایشان حرف نمیزدند هم کسی از رفتنشان خبردار نمیشد و اصلا خیلیها نمیدانستند در جام جهانی اندونزی تیم داریم.
آنها شش روز زودتر به بالی رفتند تا بلکه کمبود بازیهای تدارکاتیشان را در اندونزی جبران کنند اما خبری از بازی تدارکاتی نشد و تیم با همان بازیهای نیمبند و تدارک اندکی که در چهارماه گذشته دیده بود برای مصاف با برزیل بزرگ مهیا شد.
عبدی که مثل همه ما از کیفیت برزیل در این رده سنی آگاه بود هرگز ترس به دل راه نداد و حتی در فاصله 48 ساعت تا این مسابقه در کلام دوستانه نیز قرص و محکم به نظر میرسید. انگار او نقشههایی در سر داشت اما مهمتر از آن ایمانش به بازیکنان بود. مدام میگفت بازیکنانش آنقدر با تیمهای بالاتر از سن خود بازی کردهاند که ذهن برنده دارند و همین فاکتور کمکشان خواهد کرد.
بازی با برزیل که شروع شد و دقایقی گذشت غیر از تفاوت فیزیکی برزیلیها با بچههای ایران، میشد تفاوت کیفی نیمارها و روبینیوهای آینده را به وضوح لمس کرد. آنها شبیه فوتبالیستهایی بودند که همین حالا میتوانند در تیمهای بزرگ اروپایی حداقل روی نیمکت بنشیند و ستارههای آیندهشان باشند.
تیم ایران نیمه نخست بدی را پشت سر گذاشت و به نظر میرسید اتمسفر جام جهانی و بازی مقابل برزیل به اندازه کافی روی عملکرد بچههای عبدی تاثیر منفی گذاشته اما سرمربی درست جایی که باید وارد شد.
هیچ نفهمیدیم که بین دو نیمه در رختکن تیم ایران چه گذشت اما هر چه که بود عصاره جادویی ساخت حسین عبدی به کار شیربچههای تیم ایران آمد و اتفاق بزرگ کلید خورد. عبدی بعدتر در پایان مسابقه از کلک زدن به برزیل و پیش کشیدن این تیم برای غافلگیر کردنش در ضدحملات گفت اما تعویض بین دو نیمهاش فوق العاده بود. شماره 10 تیمش که در جام ملتهای آسیا نیز یک پدیده بود ،آمد و در ضدحملات سریع کار برزیل را تمام کرد.
شاید بردن برزیل با آن توان فنی بالا و بازیکنان باکیفیتی که کنترل کردنشان بسیار دشوار ب نظر میرسید تنها از همین راه ممکن بود و عبدی این راه را میشناخت. البته که کیفیت، دوندگی، شجاعت و قطع شرایط بدنی بازیکنان نیز به کمک او آمدند اما این برد در کارنامه حسین عبدی مربی یک نقطه طلایی بود.
باور کنید اگر این پیروزی بزرگ با همین حربه و همین کیفیت چنانچه به دست یک مربی خارجی رقم میخورد همین حالا سفارش ساخت مجسمهی او را برای کمپ تیم ملی صادر کرده بودند اما این اتفاق بزرگ ، شکست برزیل پرستاره و قهرمان جهان فقط بهدست یک مربی ایرانی رقم خورد. یک مربی ایرانی که با تیمش زندگی میکند، در تابستان کمپ پوستش سوخته و برای گردآوردن این بازیکنان کل ایران را وجب به وجب گشته است.
حسین عبدی یک نمونه بارز از مربیان شیفته فوتبال است که هیاهوی کار در لیگ برتر را به شوق پروراندن یک مشت ستاره برای آینده فوتبال ایران رها کرد و حالا نتیجه آن عشق وسیعی است که نصیب شده و مورد ستایش آبی و قرمز قرار میگیرد. برای او که فوتبال آکادمیک را خوب میشناسد و مربیگری علمی را در بالاترین سطح آموخته و دوست دارد پیاده کند، آموختن به بچههای زیر 17 سال و بعد نتیجه گرفتن از کار با آنها یک لذت تمام نشدنی است.
بدون شک امروز خوشحالترین فرد در اردوی تیم نوجوانان ایران حسین عبدی است. مربیای که دوست دارد بلندپروازیهایش را ببینند و این بلند اندیشیدن را به تمام مربیان ایرانی تزریق کند. او نمونه شاخصی از مربیان بااستعداد ایرانی است که در زمان درست و بهموقع راه درستی برای تعالیم مربیگری برگزید و با پشتکار به آنچه میخواست دست یافت.
عبدی 17 سال برای پرسپولیس بازی کرد و در نقش کاپیتان این تیم به بالاترین میزان محبوبیت در فوتبال باشگاهی دست یافت اما در رده ملی هیچ وقت نشد که دوران بازیگری او همسنگ دوران باشگاهیاش باشد اما حالا به عنوان یک مربی ملی جبران میکند. درست در ماههایی که تیم جوانان حذف تلخی از مسابقات قهرمانی آسیا داشت و تیم المپیک از مسابقات مقدماتی المپیک و بعد بازیهای آسیایی حذف شد ، رساندن تیم نوجوانان به جام جهانی و سپس پیروزی در نخستین بازی آنهم مقابل برزیل قهرمان کار بزرگی بود که عبدی به عنوان نماینده مربیان ایرانی رقم زد و حالا میتواند باعث سربلندی تمام همصنفان خود در فوتبال ایران باشد و شوق مربیگری در بین شیفتگان این مهم را بهخصوص در بین تیمهای پایه افزایش دهد.
حسین عبدی را قبلتر به عنوان یک مدیر لایق برای تیم نوجوانان شناخته بودیم. او توانسته بود از این تیم یک مجموعه متحد بسازد که برای رسیدن به هدفش میجنگد و به شکل عجیبی تلاش میکند. بازیکنان این تیم انگار مثل دانههای زنجیر به هم وصل شدهاند و همه چیز در اردوی تیم نوجوانان به شکل عجیبی با اتحاد و حرف شنوی از عبدی پیش میرود. آنها مثل یک خانواده چهل نفریاند که علاقمندیهایشان یکی است و از یک خط پیروی میکنند. مسئول ایجاد این حس در تیم نوجوانان حسین عبدی است که مدیریت در مربیگری را بهخوبی فرا گرفته و در این تیم با بازیکنان زیر 17 سال به خوبی پیاده میکند اما داستان فقط بحث روانی و تعلیمات خارج از زمین چمن نیست.
حسین عبدی مربی اهل فن است. او تمام بالا و پایینهای فوتبال را دیده و برای یک مسابقه در رده جام جهانی نوجوانان انگار سالها زحمت کشیده و در بهترین فرصت میداند چطور و با چه تغییری ده درصد شانس پیروزی را برای تیم خود زنده کند و به صد برساند. باور کنید بعد از پایان نیمهی نخست بازی با برزیل اگر به هر فردی میگفتید نتیجه را پیشبینی کند حداقل دو گل روی گلهای زده برزیل با آن کیفیت و توان بازیکنانش میگذاشت و باخت چهار بر صفر شاید حتی آبرومدانه به نظر میرسید اما تدبیر عبدی و همان کلکی که او به صراحت و بدون شیله پیله در مصاحبهاش لو داد نشان داد او تمام آموختههایش را جمع کرده تا در یک بازی بزرگ رو کند. تدبیری که برای رسیدن به یک برد بزرگ کارگر افتاد تا همه بدانند فوتبال ایران یک مربی برجسته دارد .
مربیای که ثابت کرده میتوان دیسیپلین داشت و موفق شد، میتوان خارجی نبود و دست به کارهای بزرگ زد و البته میتوان هیاهو نداشت اما درخشید.
حسین عبدی مجموعهای از پارادوکسهاست؛ یک مربی فرهیخته بزرگ شده در محله سیزده آبان که شبیه بچههای پایین شهر حرف نمیزند اما پرچمشان را در آن سوی اقیانوس هند بالا برده است.
محمد قراگزلو