اتفاق تلخ و آسيب شديد رضا بيراوند در ليگ
كيانوش رستمى: فقط براى احترام شركت كردم
رقابتهاى وزنه بردارى ليگ جوانان و بزرگسالان در دسته هاى مختلف به ميزبانى استان گيلان در رشت در حالى برگزار شد كه سجاد انوشيروانى،رئيس فدراسيون و بهداد سليمى ،نائب رئيس براى برگزارى مجمع فدراسيون، مشهد بودند.
به گزارش "ورزش سه"، اعضاى كادر فنى تيم ملى وزنه بردارى هم هيچ يك به گيلان و رشت نرفته بودند اما "ورزش سه" بهخاطر حضور كيانوش رستمى به عنوان ورزشكار آزاد و بدون قرارداد حرفه اى با هيچ تيمى در محل برگزارى رقابتها حضور يافت تا شايد با پوشش درست وقايع، كمكى به حل مشكلات و اختلافات پيش آمده در خانواده وزنه بردارى و موفقيت اين رشته در المپيك پيش رو داشته باشد.
وزنه بردارى روزگارى اولين مدال تاريخ المپيك كشورمان را با بزرگى چون جعفر سلماسى در ١٩٤٨ لندن به رنگ برنز به گردن آويخت، محمد نامجو ١٩٥٤ هلسينكى آن را به نقره بدل كرد و اسطورهاى چون محمد نصيرى هم طلاى آن را در ١٩٦٨ مكزيكو براى ايران به ارمغان آورد.
راه و سنتى كه حسين رضازاده، حسين توكلى، بهداد سليمى، نواب نصيرشلال، سعيدمحمدپور، كيانوش رستمى و سهراب مرادى بعد از محمد نصيرى به خوبى از بازيهاى دو هزار سيدنى تا ٢٠١٦ ريو در كسب زرين ترين و خوش رنگ ترين مدال المپيك ادامه دادند.
در رقابتهاى اين دوره از ليگ در دسته ١٠٢ كيلوگرم با در رفتن كتف رضا بيراوند زير وزنه ى يك ضرب ١٥٨ كيلوگرم كه با ركوردهاى خودش فاصله داشت شب تلخى رقم خورد و كيانوش رستمى هم تنها براى احترام به خواستهى سرمربى، فدراسيون براى حضور و حرمت مردم گيلان وزنه هاى ١٠٠ كيلو در يك ضرب و ١٢٠ كيلو در دو ضرب را در حركتهاى اول بالاى سر برد.
كيانوش رستمى در گفتوگوى اختصاصى با حضور "ورزش سه" در محل برگزارى رقابتها گفت:
•من به احترام و خواست فدراسیون وزنه برداری و کادر فنی تصمیم گرفتم به ليگ بیام.
در دسته ١٠٢ كيلوگرم وزن کشی كردم، و در سالن گرم وزنه هاى ابتدايى ١٧٧ یک ضرب و ۲۱۶ دو ضرب رو هم انتخاب كردم تا با صلاحديد و مشورت كادر فنى تيم ملى آنها را ارتقاء دهم.
•قول داده بودم در رشت و رقابتهاى ليگ شرکت کنم.
درتمریناتم وقفه ايجاد كردم و از كرمانشاه به گيلان و ليگ آمدم آنهم با ماشين در اين مسیر طولانی،
واقعا هر اتفاقى مى تواند در چنين مسيرهاى جاده اى طولانى براى ورزشكاران روى دهد،
کسی که قول مى دهد باید سر قولش بايستد.
مثل قولى كه براى مدال طلاى المپيك پاريس داده ام و سر آن هستم.
همانطور كه قبل از المپيك ٢٠١٦ ريو براى كسب مدال طلا قول دادم.
•آمدم که فقط و فقط به احترام همهى عزيزان حضور يافته باشم.
چون هیچ قراردادی با هیچ تیمی ندارم و خدای نکرده اگر اشتباهی رخ مىداد باعث مىشد عمر ورزشیام کلا تباه شود و يا اينكه آسیب ببینم.
•با توجه به تجربه ای که سالیان سال در ورزش کشورم دارم اگر اتفاقی برام مىافتاد وقتى قراردادى با تيمى در ليگ ندارم، هیچ سازمانی هم بعد از آن قادر به پاسخگویی نبود.
•اعضای کادر فنی تيم ملى هيچكدام در سالن نبودند، نمی دانستم با چه كسى باید مشورت کنم؟ چه وزنه هایی بايد انتخاب كنم و بالاى سر ببرم،
اينكه چه كارى بايد انجام دهم يا خواست آنها براى ركوردها چيست؟
شما نگاه كنيد، رضا بیراوند یکی از بهترین وزنه برداران ایران است، واقعا خودتان دیدید چقدر راحت آسیب دید.
كتفش زير وزنه ١٥٨ از جا درآمد با توجه به اينكه ركوردهايش هم خيلى بالاتر است.
وزنه بردارى يعنى يك لحظه، يك اتفاق و يك عمر زحمت به راحتى مى تواند هيچ و پوچ شود.
•در رشت وظیفهى خودم دانستم که وزنه هاى ۱۰۰ کیلو یه ضرب، ١٢٠ کیلو دو ضرب را بالاى سر ببرم آنهم فقط به خاطر اینکه احترام گذاشته و وزنه زده باشم.
•انشالله وزنه های مورد نظر سرمربى را در تمرينات و اردوهاى تیم ملی با نظر فنى سرمربى و زير نظر كادر فنى بالاى سر خواهم برد.
•براى بازگشتن به چرخه ى سهميه المپيك بايد حتما در قطر كاپ حضور داشته باشم و با توجه به نامهاى كه رئيس فدراسيون به فدراسيون جهانى ارسال كرده، مدارك موجود آسيب ديدگى زانويم هم مجدد ضميمه و ارسال شود.
✍🏻 پوريا تابان