کد خبر : 1976233 | 07 آبان 1402 ساعت 21:28 | 18.2K بازدید | 11 دیدگاه

کلوپ: این سخت‌ترین بازی زندگی‌‌ام بود!

یورگن کلوپ می‌گوید با اتفاقی که برای لوئیز دیاز افتاده یکی از سخت‌ترین روزهای زندگی‌اش را سپری کرد.

کلوپ: این سخت‌ترین بازی زندگی‌‌ام بود!

به گزارش "ورزش سه"، یورگن کلوپ، سرمربی لیورپول، پس از گزارش‌هایی در کلمبیا مبنی بر ربوده شدن والدین لوئیز دیاز، وضعیت را نگران کننده توصیف کرد.

کلوپ، دیاز را از لیست 20 بازیکن خود برای دیدار یکشنبه مقابل ناتینگهام فارست در لیگ برتر خط زد و دلیل آن را آدم‌ربایی صورت گرفته برای والدینش عنوان کرد.

اخباری از کلمبیا منتشر شده مبنی بر اینکه والدین دیاز توسط مردان مسلح سوار بر موتورسیکلت در شهر خود ربوده شده‌اند. واکنش سریع مقامات کلمبیایی باعث شد که مادر این بازیکن بدون هیچ آسیبی آزاد شود، اما پدرش مفقود شده است.

کلوپ پس از بازی درمورد این اتفاق گفت: "ما با لوچو صحبت کردیم، او می‌خواست به خانه برود، ما با چند نفر را با او فرستادیم. افرادی که آن‌جا باشند تا از او مراقبت کنند. بستگان او نیز در آن‌جا هستند، به همین دلیل آن‌ها می‌خواهند با هم باشند، این کاملا قابل درک است. فاصله زیادی با کلمبیا وجود دارد و واضح است که اولین افرادی نبودیم که از آن مطلع شدیم، اما سعی کردیم تا جایی که می‌توانیم از همه چیز آگاه شویم. اما ما به هیچ وجه نمی‌خواهیم مزاحم شویم. ما افراد مهم آنجا نیستیم، فقط می‌خواهیم حمایت کنیم."

بازی؟
چگونه می‌توانید در چنین روزی یک بازی فوتبال را واقعاً مهم بشمارم؟ واقعاً سخت است. من هرگز در زندگی‌ام با چنین چیزی مبارزه نکردم. فوتبال برای من به عنوان یک مکان امن و گاهی اوقات مخفیگاهم است. به عنوان یک بازیکن، به عنوان یک مربی، شما اجازه دارید در این 90 دقیقه تنها روی فوتبال تمرکز کنید. و انجام آن امروز غیرممکن بود، مطلقاً غیرممکن بود.

شادی گل دیوگو ژوتا؟
واضح بود که باید به بازی حس بیشتری بدهیم و این جنگ برای لوچو بود. سپس بازیکنان‌ پیراهن را بیرون آوردند و من صددرصد برای آن آماده نبودم. واقعاً تأثیرگذار بود، اما فوق العاده است.

1947012

عملکرد تیم؟
بعد از بازی به بازیکنان‌ گفتم بهترین چیزی که می‌توانم بگویم این است که ما واقعاً خوب بازی کردیم و هنوز فضای زیادی برای پیشرفت وجود دارد. آماده‌سازی روحیه تیم برای این بازی سخت‌ترین کاری بود که در زندگی‌ام انجام دادم. انتظارش را نداشتم، نمی‌توانستم برای آن آماده شوم. ما سعی می‌کنیم تا جایی که می‌توانیم به لوچو کمک کنیم. تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که برای او بجنگیم.

دیدگاه‌ها