سوغات قزوین بیشتر از ۳ امتیاز بود
پرسپولیس و بردن رالی سرعت با آمبولانس!
نبود ۷ بازیکن از ۱۱ مهره ثابت، عملا باعث زلزله ویرانگر در هر تیمی میشود و پرسپولیس تست مهمی را پشت سر گذاشت.
به گزارش "ورزش سه"، بزرگترین دستاورد پرسپولیس در قزوین نه تنها ۳ امتیاز با ارزش و مهم بود که میبایست به یک «اتفاق» مهم و «مغفول» اشاره کرد؛ پرسپولیس با وجود تغییرات بالای شصت درصدی، همانطور بازی کرد که پیشتر از این تیم دیده بودیم. دستکم به دنبال «بهانه» نبودند که «نبردیم» چون ۷ بازیکن اصلیمان را نداشتیم.
از یاد نبرید آنها تقریبا با تیم دوم خود مجبور به بازی خارج از تهران شدند. نقطه قوت پرسپولیس در امور تدافعی «مثلث» انتهای زمین آنهاست؛ سه ضلعی ملیپوش و قابل ستایش این تیم که به علت مصدومیت سنگین یکی از این سه تا پایان فصل دیگر شاهد تکرارش نیستیم: بیرو، کنعانی و پورعلیگنجی.
سه بازیکن مهم تیمملی که به احتمال بسیار زیاد هر ۳ از بازیکنان ثابت ما در جام ملتهای پیش رو به حساب میآمدند اما مصدومیت مرتضی پورعلیگنجی همه چیز را بر باد داد. دست کم تا ۶ ماه نه پرسپولیس او را خواهد داشت نه تیم ملی. به واسطه نداشتن گلر ذخیره مطمئن، کادر فنی مجبور به استفاده از بیرانوند تازه از راه رسیده شد. مرتضی پورعلیگنجی را دیگر در اختیار ندارند، اما از هراس مصدومیت، کنعانی برخلاف بیرانوند استراحت کرد که این غیبت میتوانست «تاوان» بسیار سنگینی داشته باشد.
موقعیتهای متعددی که نصیب پیکان شد دلیل اصلیاش همین موضوع بود. البته گولسیانی تا حدودی توانست جای کنعانی را پر کند، اما ناهماهنگیهای زیادی مخصوصا در ضدحملات، آفسایدگیری و سانترهای پیکان دیده شد.
از سوی دیگر نبود مهدی ترابی ،وحید امیری و سرلک عملا قدرت جبهه چپ قرمزها را کاهش داد. شاید عالیشاه قادر بود موازنه را برقرار کند، اما او هم در «آمبولانس» پرسپولیس آخرین صندلی را رزرو کرده بود.
واقعیت این است که هواداران پرسپولیس تا انتهای فصل با نبود یاسین سلمانی کنار بیایند. پیکار با فولاد در اهواز و آن بازی یک طرفه و مالکانه با ترکیب کاملا متفاوتتری حاصل شده بود، اما کادر فنی باید نشان میداد پایداری در اصول تاکتیکشاش صرفا به حضور چند ستاره نیست. میلاد سورگی در نیمه دوم بهتر شد و با محوریت طراحی حملات توسط سروش رفیعی، پرسپولیس همانگونه بازی کرد که همیشه به آن سبک مومن است.
نبود مهرهها هم تاکتیک را بر هم نزد
با این وجود در اکثر دقایق بازی شاهد همان فوتبال مالکانه پرسپولیس و بازیسازی از انتهای زمین بودیم. نبود مهدی ترابی و امیری به صورت محسوسی باعث افت خلاقیت در جناح چپ شده بود اما از شانس خوب گلمحمدی، سروش رفیعی در بهترین فرم خودش بود. یک تنه دو پاس گل داد و یک پنالتی هوشمندانه گرفت.
از طرفی شهاب زاهدی هم برخلاف بازیهای قبل، موقعیتهای کمتری را خراب کرد و موفق شد از ۵ موقعیت نسبتا خوبی که نصیبش شد ۳ گل بزند. سه گلی که هم مهم بود هم میتواند نقطه عطف فوتبال او باشد.
زاهدی ثابت کرد با وجود شروع ناامیدکننده، کمکم توان بازیابی روحیه خودش را داشت. بعد از آن شروع ضعیف و اتفاقات دیدار با النصر شاید هر بازیکنی بود از حیث روحی، کاملا ویران میشد، اما شهاب نشان داد، قدرت عجیبی در بازیابی روحیهاش دارد.
زدن آن پنالتی حساس با حضور گولسیانی درون زمین، روحیه و اعتمادبهنفس خاصی را طلب میکرد و شهاب نشان داد، از این موهبت خاص برخوردار است.
اگر او همین روند را ادامه دهد، شاید بعد از سالها پرسپولیس در خط حمله صاحب یک آقای گل شود.
اما همانطور که شرحش رفت، بزرگترین برگ برنده پرسپولیس در قزوین، مومن بودن به اصلش بود. نبود ۷ بازیکن ثابت و تاثیرگذارش موجب نشد، گلمحمدی تاکتیک همیشگیاش را عوض کند. صدالبته کیفیت کار با حضور مهرههای اصلی گونه دیگری میشد اما همان مثلثهای همیشگی در کانالهای کناری ساخته شد؛ در چپ با حضور سروش، نعمتی و سورگی و در راست دانیال، صادقی و عمری.
پرسپولیس اگر چه در چند صحنه حقیقتا خوششانس بود که دروازهاش بیشتر از یک بار باز نشد، اما آنها روی همان تاکتیک همیشگیشان ۳ گل زدند و چند موقعیت در حد تک به تک را هم از دست دادند که مهمترینش ضربه سورگی بود که مدافع پیکان مانع فرو ریختن دروازه بدون دروازهبان پیکان شد.
با توجه به وقفههای پرتعداد در لیگ این فصل که تا اینجای کار، بیشتر از فوتبال، تعطیلی را شاهد بودیم و در ادامه هم بهواسطه جام ملتهای آسیا سکتههای بیشتری هم خواهیم داشت، داشتن یک نیمکت آماده و پر روحیه، باعث قهرمانی هر یک از مدعیان خواهد شد.
لیگ بیست و سوم، فرسایشی و شاید طولانیترین لیگ در همه جهان، یک «قهرمان» بیشتر نخواهند داشت. این مجموعه باید نیمکت بسیار خوب با داشتن ذهنیت همیشه برنده را داشته باشد، چه پرسپولیس، چه سپاهان چه استقلال و تراکتور.
فرقی ندارد لیگ فرسایشی، وقفههای کلافهکننده برای جام ملتها و لیگ قهرمانان آسیا بهعلاوه بحران مصدومیتها به سراغ تکتک تیمها میآید. شاید «غرولند» و بهانه نداشتن فلان بازیکن، مصرف چندروزه برای مربیان بازنده داشته باشد اما واقعیت این است که در پایان لیگ این فصل آن تیمی فاتح جام است که تیم دومش با قدرت و ذهنیت همان تیم اول وارد میدان شود.
از یاد نبرید سپاهان هم چند مهره موثرش مثل نورافکن، شکاری و مغانلو را به خاطر مصدومیت در دست نداشت و احتمالا در چند بازی پیش رو هم نخواهند داشت پس اعتماد به مهرههای نیمکتنشین تنها راه رسیدن به جام است.
پرسپولیس نشان داد دستکم در این مورد تیم تقریبا متوازنی را دارد و محک این واقعیت مهمترین دستاورد یحیی در قزوین بود.
مهدی طاهرخانی