صدای ما را بشنوید، دست فوتبال را بگیرید
رونالدو: تاریخ فوتبال ایران را ورق بزنیم
اگرچه از بُعد سیاسی و بعد از حدود هفت سال جدال سرد و پر اصطکاک، رابطه ایران و سعودی رو به دوستی و مدارا گذاشته است، اما از یاد نبریم این پیکار پنهان و آشکار با همان «شدت و حدت» گذشته کماکان در بطن فوتبال دو کشور وجود دارد.
به گزارش "ورزش سه"، آنچه قرار است در ادامه بخوانید حقیقتا مخاطب عام ندارد، نه برای هواداران فوتبال است و نه حتی برای مدیران میانی. مخاطب خاصمان صرفا مدیران بسیار بالادستی و تصمیمگیر است. آنهایی که میبایست «ریل» اصلی را کار بگذارند و با تهیه سختافزار، مقدمات این رقابت «جانفرسا» را مهیا سازند.
عربستان این نبرد را به فاز دیگری انتقال داده است، میلیاردها دلار هزینه کرده تا نه تنها درون که بیرون از مستطیل سبز هم دست بالا را داشته باشد. لباس النصر هیچگاه برای هیچ نوجوان ایرانیای اهمیت نداشته و حتی الهلال که طلایهدار سعودیها به شمار میرود، لباسش کوچکترین اهمیتی، دستکم بین ایرانیها ندارد، اما وقتی پای رونالدو و نیمار به میان بیاید، قضیه کاملا متفاوت میشود. بسیار هم متفاوت و متمایز. این همان فاز دوم نبردی است که متاسفانه ما هیچ تمهیداتی دربارهاش نیندیشیدهایم، لااقل تا امروز.
شاید عنوان شود هیچ کشوری در جهان جز عربستان اینچنین در فوتبال لجام گسیخته سرمایهگذاری نمیکند. این حرف تا حدودی درست است. اما موضوع صرفا خرید رونالدو و نیمار نیست. قرار نیست ما هم نعل به نعل گرتهبرداری کنیم و فردا روزی برویم و ستارههای جهان را صرفا برای نمایش به ایران بیاوریم. به هیچ عنوان چنین برنامهای نه عقلانی است و نه در درازمدت باعث پیشرفت فوتبال میشود. اما از یاد نبریم برای رقابت با تیمهای تا بن دندان تجهیز شده سعودی مجبوریم بازیکنانی را جذب کنیم که در چنین رقابتهایی عنان از کف ندهند و از خود بیخود نشود.
مدیران النصر لحظهای نبود که با رونالدو و پیراهنش به ما فخر نفروشند. اما حقیقتا چه کسی خوابش را میدید کیت النصر آنقدر حائز اهمیت شود که جمعیتی را مقهور خویشتن کند؟ النصر نه، آن رونالدو است که به آنها اعتبار داده است.
نبرد تازه شروع شده و اگر قرار باشد وضعیت بد اقتصادی و همچنین تحریمها را بهانهای بر نحیف کردن سبد ورزش و فوتبال کنیم، مسلما شکستهای تلختری در انتظارمان است.
در این سوی مرز ها در داخل کشور، باشگاه سپاهان هم بودجهاش را دارد و هم به درستی فکر چنین روزهایی را کرده است. آیا گذاشتن سقف و محدود کردن تیمهای ما جز تحقیر برابر حریفان، سود دیگری دارد؟
اتاق فکر میخواهیم
مدیران بالادستی باید همین امروز، اتاق فکری را با خبرگان این حوزه تشکیل دهند.
یا باید از این رقابت پا پس بکشیم یا با تجهیز تیمهایمان، نبردی آبرومند را آغاز کنیم. کسی خواهان خرید دویست میلیون یورویی نیست اما چرا چند نماینده ایران نباید بازیکنان دست کم چند میلیون دلاری داشته باشند؟
مدیریت پرسپولیس صریحا میگوید زورمان به خرید فلان مهاجم خارجی نرسید چون قیمتش بالای یک و نیم میلیون یورو بود و مجبور شدیم یک وینگر بی نام و نشان را با ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تا بخریم! حقیقتا با این طرز فکر، با این قوانین، با این گل به خودیها میشود انتظار موفقیت داشت؟
واقعیت این است که یک مهاجم خوب چند میلیون یورویی احتمالا توپ و تور و گلر النصر را یکی میکرد، همانطور که بازیکن نه چندان معروف آنها با پرسپولیس و بیرانوند چنین کرد و گل دوم را به زیبایی به ثمر رساند.
تفاوت دقیقا در همین موارد است. اگر لوکادیا بود، آیا پرسپولیس نیمه اول پیش نمیافتاد؟ شاید یک گل همه برنامههای النصر را برهم میزد. اما امان از دستان خالی به وقت شکار شیر.
فردا دیر است، باید همین حالا تکلیفان را دستکم با خودمان روشن کنیم.
حق فوتبال تمام و کمال در گلوی «حق پخش تلویزیونی» مانده است. مادامی که این «مهم» حل نشود، آش و کاسه همین است که بوده و اینک دو راه بیشتر پیش روی ما نیست؛
۱- باید همانند حاکمیت سعودی، دولت بیاید با خرید ۷۵ درصد ۴ باشگاه بزرگ، چند میلیارد یورو تنها در یک پنجره تابستانی هزینه کند که همه میدانیم این خوابی بیش نیست.2- همانند دیگر کشورهای صاحب نام فوتبال، درآمد مشخص و قابل توجهی را به واسطه حق پخش به همه تیمها اختصاص بدهیم. درست مانند لالیگا و یا پولدارترین لیگ جهان، لیگ برتر انگلیس. در آنجا مسلما درآمد بارسا و رئال بالاتر از اوساسوناست. یا سیتی و لیورپول به مراتب بیشتر از وستهام کاسب هستند.
با گفتن این جمله کلیشهای که تلویزیون ایران دولتی است نمیشود حقیقت را زیر خروارها توجیه خاک کرد.
در اینجا مسلم است زور مهدی تاج و مدیران باشگاهی به صدا و سیما نمیرسد، نه تنها «وزیر ورزش و جوانان» بلکه شخص اول امور اجرایی کشور یعنی «رییس جمهور» باید یک بار برای همیشه به این موضوع ورود کند.
دیگر فرصتی نداریم. رقیبمان چنان تجهیز شده که این رقابت دیگر شبیه قبل نیست. ما محتاج حداقل دو ورزشگاه مدرن و تازهساز در تهران هستیم.
نمایندگان ایران در ACl باید هرکدام دستکم چند مهره گرانقیمت خارجی داشته باشند تا بعد از شکست، در خانه خالی از هوادار، جوان جو زده ما ،پیراهن رونالدو را گدایی نکند.
ما کشور بیپولی نیستیم. ما همانطور که در دیگر رشتهها، همواره در المپیک بالاتر از همه همسایههایمان، آقایی میکنیم، باید در عرصه فوتبال باشگاهی هم مقتدر باشیم.
نگذارید مجری سرمست از پیروزی سعودی به چمن بد، ورزشگاه قدیمی و دوربینهای بیکیفیت ما بخندد. فوتبال برای نزدیکتر شدن ملتهاست، اما باید برای حضور در یک میهمانی بزرگ مجلل که هرکسی را در آن راه نمیدهند، لباسی فاخر و درخور پوشید.
ما محتاج پول اضافه برای فوتبال نیستیم، همان حق واقعی، حق پخش تلویزیونی را به باشگاههایمان بدهید.
نگوییم چرا فولاد مبارکه در فوتبال اینهمه هزینه میکند، بلکه راه ورود پول به دیگر باشگاههای بزرگ و کوچک را هموار کنیم.
آقایان مدیر، تصمیمسازان بالادستی، قبول کنید فوتبال خیلی وقت است در سبد سعودیها برای رقابت با ما جا گرفته است.
بهار سال ۱۳۹۴ یادتان هست در ورزشگاه پر از تماشاگر آزادی، پرسپولیس که از قضا شبیه امروزش نبود، از سد النصر گذشت؟ یادتان است مهر ۱۳۹۹ در دوحه مجددا چگونه از آنها عبور کردند و به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسیدند؟
شما حق فوتبال را بدهید، ورزشگاه مدرن بسازید و دستکم سالی یک همت به باشگاههای بزرگمان از حق پخش بدهید.
لزوما نباید دویست میلیون یورو برای چند سوپر ستاره مثل رونالدو، نیمار و بنزما هزینه کرد، تیمهای ما با چند بازیکن خوب خارجی چند میلیون یورویی، باز هم آنها را خفت میکند. صدای فوتبال را بشنوید، خوب یا بد، زشت یا زیبا، خوشبختانه یا متاسفانه، امروز زلف غرور میلیونها جوان ایرانی به چشم فوتبال گره خورده است. شکست دادن رقبای سعودی با این ستارهها، چنان موجی در جوانان ما ایجاد میکند که با میلیاردها میلیارد پول نمیشود مشابهش را ایجاد کرد؛ فوتبال یک موتور محرکه است، بیایید و تهدید فعلی را تبدیل به فرصتی تاریخی کنیم.
صدای ما را بشنوید. دست فوتبال را بگیرید، قول میدهم پشیمان نخواهید شد.
مهدی طاهرخانی