دوران فرهاد مشیری چگونه گذشت؟
مالک ایرانی اورتون: هرج مرج، ولخرجی و ناکارآمدی
مشیری ۴۹/۹ درصد از سهام باشگاه اورتون را در فوریه ۲۰۱۶ خرید و سپس در ژانویه ۲۰۲۲ سهام خود را به ۹۴ درصد افزایش داد.
به گزارش "ورزشسه"، فرهاد مشیری به عنوان سهامدار اصلی اورتون، در تب و تاب اولین خرید جدی برای این تیم اعلام کرد که میخواهد این باشگاه یادآور موفقیت باشد و نه صرفاً یک موزه.
او ابتدا ۴۹/۹ درصد سهام اورتون را در فوریه ۲۰۱۶ خرید و سپس در ژانویه ۲۰۲۲ سهام خود را به ۹۴/۱ درصد افزایش داد.
اما وقتی مشیری اعلام کرد قصد فروش سهام خود به صندوق سرمایهگذاری آمریکایی شرکای ۷۷۷ را دارد، به نظر رسید باشگاه را در وضعیتی تحویل مالکان جدید میدهد که بیشتر شبیه قبرستانی است که از آن بد حفاظت شده است.
اگر این قرارداد با موفقیت بسته شود، مشیری اورتون را در بدترین و ناکارآمدترین وضعیت تاریخ ۱۴۵ ساله خود ترک خواهد کرد.
اورتون در دو فصل گذشته به سختی از سقوط به دسته پایین نجات یافته است. هزینه نقل و انتقالات بسیار بینظم بوده و تا حد زیادی هدر رفته است. همچنین قرار است در اکتبر به دلیل نقض قوانین بازی جوانمردانه مالی، از خود در برابر یک کمیسیون مستقل دفاع کند.
هرچند اورتون این اتهامات را رد کرده و گفته ویاً از خود دفاع خواهد کرد، اما در گردابی گرفتار شده که نتیجه سالها حضور مشیری در گودیسون پارک بوده است.
تغییرات سریع و عجولانه سرمربی، انتصابات اشتباه، نقل و انتقالات بدون نظم و برنامه، اعتراضات مسالمت آمیز هواداران وفادار باشگاه در مورد نحوه اداره آن را بارها برانگیخته است.
البته در مواردی، مانند به خدمتگیری کارلو آنچلوتی در دسامبر ۲۰۱۹ بهعنوان سرمربی، مشیری توانست به بلندپروازیهای خود برسد اما تمام این بارقهها تحت تأثیر طوفانهای آینده از بین رفت.
مشیری از زمان شکست ۵-۲ مقابل واتفورد در اکتبر ۲۰۲۱ که زمینهساز خروج رافا بنیتس، یکی دیگر از نقاط ضعف مدیریتیاش، شد در هیچکدام از بازیهای اورتون در گودیسون پارک حضور نداشته است.
همچنین حضور علیشیر عثمانوف، شریک تجاری مشیری که زمانی با او در آرسنال سهامدار بودند، تا اوایل سال ۲۰۲۲ در اورتون، جنجالهای بسیاری به همراه داشت. بسیاری عثمانوف را حامی پنهان اورتون در خصوص زمینهای تمرین و گودیسون پارک و همچنین نامگذاری ورزشگاه جدید میدانند.
اورتون در مارس ۲۰۲۲، زمانی که داراییهای عثمانوف پس از حمله روسیه به اوکراین مسدود شد، حمایتهای مالی او را به حالت تعلیق درآورد.
همه اینها در زمان حضور بیل کنرایت، به عنوان رئیس تفرقهافکن و تا حد زیادی منفور هیأت مدیره، اتفاق افتاده است. مدیری که وقتی هفت سال پیش توسط مشیری و به ادعای او پس از یک جستجوی جامع به اورتون آمد، مشیری را به عنوان یک «همکار عالی» ستایش کرد.
اما برای اکثر هواداران اورتون، هفت سال حضور مشیری پر از کاستی و بسیار طاقت فرسا بوده است.
هدف اولیه مشیری برای باشگاهی که معمولاً بودجه کمتری در مقایسه با رقبا داشت، خوب بود، اما به جایی نرسید.
اهداف خوب مشیری به طرز وحشتناکی توسط کنرایت و هیأت مدیرهای که گویا عادت داشت برای عملکرد بد هم به خود تبریک بگوید، در اورتون اجرا شد و آنچه قرار بود یک دوره جدید جسورانه باشد، کابوسی حیرتانگیز شد.
شاید تنها نکته مثبتی که مشیری میتواند بهعنوان یک دستاورد ملموس از دوران مالکیت خود به آن اشاره کند، ورزشگاه جدید و باشکوهی است که در کنار رودخانه مرسی در براملی مور داک برای اورتون ساخته است.
مشیری با اخراج روبرتو مارتینز در ماه مه ۲۰۱۶، در بیانیهای اعلام کرد قصد دارد رونالد کومان را از ساوتهمپتون جذب کند.
کومان در اولین فصل خود، اورتون را راهی اروپا کرد. اما نشانههای بیبرنامگی این باشگاه در تابستان ۲۰۱۷ بروز کرد، هرچند ولخرجی بسیار در بازار نقل و انتقالات منجر به جذب موفقیتآمیز جردن پیکفورد با سی میلیون پوند از ساندرلند شد. اما جذب همزمان سه بازیکن برای پست شماره ده، شامل کاپیتان آژاکس، دیوی کلاسن، وین رونی و گیلفی سیگوردسون از سوانزی سیتی، رکورد هزینههای این باشگاه در نقل و انتقالات را با ۴۵ میلیون پوند شکست.
کمتر از دو سال پس از حضور مشیری، کنترل امور از دست رفت و در اکتبر ۲۰۱۷، کومان نیز از این تیم رفت. تلاشهای بیسابقه مشیری برای جذب مارکو سیلوا از واتفورد ناکام بود و او ناامیدانه مجبور شد دوباره سراغ سم آلاردایس برود.
آلاردایس اورتون را به رده هشتم رساند، اما مشیری نتوانست از هواداران به شدت ناراضی فرار کند. بنابراین دوباره دست به کار شد و سیلوا را که به عنوان یک مربی جدید در قالب ژوزه مورینیو میدانست، به خدمت گرفت. اما او نیز هجده ماه بیشتر دوام نیاورد.
اخراج آنچلوتی از ناپولی، یک فرصت مغتنم برای مشیری بود که همیشه میخواست یک سرمربی «هالیوودی» داشته باشد تا در محوطه فنی اورتون بایستد و با یورگن کلوپ از لیورپول و پپ گواردیولا از منچسترسیتی مقایسه شود.
حضور آنچلوتی بسیار خوب شروع شد و لحظات بزرگ بسیاری مانند اولین پیروزی مقابل لیورپول پس از سال ۱۹۹۹، به جای گذاشت. اما آنها در نهایت در رده دهم لیگ را به پایان رساندند. وقتی در ژوئن ۲۰۲۱، آنچلوتی را باشگاه قدیمیاش رئال مادرید دوباره فراخواند و او به برنابئو بازگشت، اورتون کاملاً حیرت زده شد.
پس از آن بود که مشیری با انتصاب بنیتس، سرمربی سابق لیورپول، بزرگترین قمار خود را انجام داد.
اورتون نه تنها نماد باشگاه لیورپول از قهرمانی در فینال سال ۲۰۰۵ لیگ قهرمانان اروپا در استانبول را جذب کرده بود، بلکه کسی را گرفته بود که به دلیل نظراتش در داربیهای مرسیساید، از جمله باشگاه کوچکتر خطاب کردن اورتون، منفور طرفداران بود.
آنها ابتدا خوب شروع کردند، اما به سرعت وارد سراشیبی شدند و با شورش هواداران، بنیتس در کمتر از هفت ماه و با کسب تنها یک پیروزی از سیزده بازی، اخراج شد.
صحبتهایی در محافل فوتبال بود که گویا افراد زیادی در معاملات اورتون دخالت داشتند و مشیری راحت تحت تاثیر دلالهایی قرار میگرفت که بازیکنان را به سمت گودیسون پارک هل میدادند.
مشیری علاقهمند به استفاده از یک مدیر أمور فوتبال در باشگاه بود. اما اولین مدیر فوتبال او، استیو والش، روابط خوبی با کومان نداشت و مارسل برندز، جانشین او هم با وجود جایگاهاش در هیأت مدیره، قدرت واقعی را نداشت. او آنچلوتی را توصیه نمیکرد و انتصاب جنجالی بنیتس، آخرین ضربه برای این مرد هلندی بود.
پس از بنیتس، فرانک لمپارد آمد و اورتون را در بازی ماقبل آخر در فصل ۲۰۲۲-۲۰۲۱ از سقوط نجات داد، اما در کمتر از یک سال اخراج شد.
دو نامزد اصلی جانشینی لمپارد، مارچلو بیلسا، سرمربی سابق لیدز، که گزینه مورد علاقه مشیری به نظر میرسید و شان دایچ، سرمربی سابق برنلی، بیشتر نشان از یک عدم تفکر منسجم در اورتون داشت.
بیلسا با برنامههای فراوان به انگلیس پرواز کرد اما اصرار داشت که فقط تیم زیر ۲۱ سال اورتون را تا تابستان هدایت کند و نیم نگاهی هم به تیم اصلی داشته باشد.
اما اورتون زمانی برای آزمون و خطا نداشت، بنابراین دایچ، با یک فلسفه و شخصیت فوتبالی کاملاًمتفاوت وارد شد. اورتون با او هم در نهایت توانست به لطف پیروزی ۱-۰ مقابل بورنموث در روز آخر از سقوط نجات یابد.
در آن زمان، هیأت مدیره اورتون، از جمله کنرایت، مدیر اجرایی دنیس، بارت-باکسندیل و اسطوره باشگاه، گریم شارپ، به دلیل نگرانیهای امنیتی در بازیها شرکت نمیکردند. مشیری هم هرگز دیده نشد.
یک تغییر سازمانی باعث شد بارت-باکسندیل و شارپ از اورتون خارج شوند، اما کنرایت به عنوان رئیس هیأت مدیره باقی ماند و مشیری هم وارد هیئت مدیره شد.
مشیری به دنبال مسیری بود که بتواند از طریق یک استادیوم جدید، یک تیم شکننده با بودجه ناکافی را مدیریت کند. اما هواداران اورتون راضی نمیشدند و خواستار تغییر بودند.
گفتگو با شرکت سرمایهگذاری اماسپی در نیویورک به شکست انجامید و باب مذاکره با گروه ۷۷۷ که قبلاً علاقه خود را نشان داده بود، باز شد.
اگر این مذاکرات نتیجه دهد و قرارداد توسط لیگ برتر تأیید شود، قطعاً با خروج مشیری، خاطره خوبی از دوران حکمرانی هفت ساله او به جا نخواهد ماند و دورهای پر از هرج و مرج، ولخرجی و ناکارآمدی در یادها باقی خواهد ماند.
و باید دید اورتون چگونه میتواند خود را بازیابد.
منبع بیبیسی