کدام را باور کنیم؟ 243 یا 31000
همه چیز درباره حق پخش، خبری از بنزما نیست!
با مصوبه اخیر مجلس درباره حق پخش تلویزیونی دوباره ماجرای درآمدهای نجومی از این امکان جهانی که سالهاست در ایران مغفول مانده داغ شده است.
به گزارش "ورزشسه"، بعضی سخن از درآمد ٣١ هزارمیلیارد تومانی میکنند و بعضی این اعداد را کم هم میدانند. اما واقعیت چیز دیگریست.
*درآمدی بزرگتر از کل بودجه صداوسیما!؟
در بودجه سال ١۴٠٢ که به تصویب مجلس رسیده است کل بودجه صداوسیما عددی نزدیک به ٨ هزار میلیارد تومان بوده است. این عدد شامل بودجه اهدایی دولت و همینطور تبلیغات و دیگر درآمدهای صداوسیما است. تقریبا یک چهارم عددی که بعضی افراد در مورد درآمد پخش تلویزیونی مسابقات استقلال و پرسپولیس مطرح میکنند. علت این تفاوت فاحش اشتباه در محاسبات است. مبنای محاسبه تئوری ٣١ هزار میلیاردی تعرفه زمان پیک بیننده برای برنامههای پربیننده مثل دربی استقلال و پرسپولیس است. نکته دیگر این است که اگر سری به شرکتهای واسط تبلیغات بزنید متوجه میشوید بسیاری از باکسهای تبلیغاتی تلویزیون فروش نمیروند و اعدادی که به عنوان تعرفه می بینید با تخفیف های بسیار بزرگ و گاه در حد رایگان واگذار میشوند. شاید باور نکنید اما کل درآمد تبلیغاتی صداوسیما یک دهم ٣١ هزار میلیارد تومان هم نیست.
*استقلال و پرسپولیس ۶٠٠ میلیون یورو؛ رئال و بارسا ٣۵٠ میلیون یورو
با توجه به درآمد حق پخش در اسپانیا که عددی حدود یک و نیم میلیون یورو است و نحوه تقسیم آن، درآمد رئال و بارسا در فصلی که گذشت از این ناحیه روی هم حدود ٣۵٠ میلیون یورو است. در حالی که عدهای با نرخ یورو ۵٣ هزار تومان ۶٠٠ میلیون یورو فقط برای استقلال و پرسپولیس کنار گذاشتهاند.
*حق پخش داخلی تنها ٢۴٣ میلیارد
در ردیف بودجه دولت برای حق پخش مسابقات ورزشی داخلی درآمد دیده شده، تنها ٢۴٣ میلیارد برای سال ١۴٠٢ است. اگر همه این عدد را به لیگ برتر اختصاص بدهیم و بین استقلال و پرسپولیس تقسیم کنیم به هر کدام ١٢٠ میلیارد تومان میرسد. این رقم شاید کمک کوچکی بکند اما هرگز توانمندی عجیب مالی برای آنها ایجاد نمیکند ضمن اینکه طبق مصوبه مجلس تنها سی درصد این عدد ممکن است برای کل فوتبال محقق شود.
*کدام را باور کنیم؟ 243 یا 31000
به گفته وزیر اقتصاد ایران کل سود تولید شده در شرکتهای بورسی که چکیده شرکتهای سود ده و مادر ایران هستند ١٢ میلیارد دلار است. چقدر از این عدد میتواند صرف تبلیغات شود. عرف ایرانی آن یک درصد برای شرکتهای بزرگی است که کالای مصرفی دارند. خیلی از این شرکتها نیازی به تبلیغ ندارند و اگر مسئولیتی اجتماعی هم تعریف کنند ترجیح میدهند این پول را در تیمهای خود هزینه کنند؛ مثل فولاد مبارکه.
شرکتهای اپراتور تلفن همراه که بزرگترین تامین کننده مالی صداوسیما هستند هم که در این چند سال اسپانسر استقلال و پرسپولیس به حساب میآیند و اگر قرار بود پول اضافهتر بدهند نیاز به حق پخش تلویزیونی نبود. ضمن اینکه بر خلاف همه جای دنیا تبلیغات محیطی از پخش تلویزیونی جدا شده است و تبلیغات محیطی درآمدی جداگانه برای تیمها دارد. به نظر میرسد عدد ٣١ هزار میلیاردی یک رویای بزرگ است که ممکن است هزینهها را هم به مقدار زیادی افزایش دهد و منجر به ورشکستگی بزرگتری شود. نباید فراموش کنیم اقتصاد فوتبال متاثر از اقتصاد کل کشور است و نمیتوان انتظار بیشتری از شرایط تحریمی و رکودی و تورمی طولانی مدت این سالها داشت. در چنین وضعیتی شرکتها برای کم نشدن سرمایه در گردش کمتر سراغ تبلیغات میروند. مگر اینکه دولت بخواهد به صورت غیر مستقیم کمکی به فوتبال مثل عربستان بکند که در شرایط کسری بودجه و تورمی فعلی کشور بعید است چنین اتفاقی بیفتد.
راه حل چیست؟
اگر قرار باشد فوتبال هزینه ضعف بازاریابی و کم شدن بینندگان صداوسیما در این سالها را ندهد ابتدا باید از مطرح کردن ارقام فضایی جلوگیری کرد و در مذاکره با صداوسیما پخش مسابقات را به پلتفرمهای خصوصی یا اختصاصی منتقل کرد. در این حالت شاید بتوان درآمدی جدی مجموعا تا حدود ۵٠٠ میلیارد برای استقلال و پرسپولیس تصور کرد. در چنین وضعیتی شاید نتوان بنزما را جذب کرد اما میتوان با مدیریت درست سر و سامانی جدی به اوضاع داد.