تعلل بیشتر جایز نیست
پرسپولیس، سه جام و تنها یک مهاجم تخصصی
ناگهان برای نخستین بار در سال ۱۴۰۲،قطار پر سرعت قرمزها به پیچ فریبنده و به ظاهر ساده، ذوب آهن رسید و خوش شانس بود که نباخت.
به گزارش ورزش سه، در دنیای موازی، شامگاه پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲ یکی شبیه لوکادیا ،عیسی آل کثیر سالم و آماده و یک نسخه سفارشی شهریار مغانلو ، در خط حمله پرسپولیس حضور داشتند. احتمالا در آن دنیا هم اینک درباره خلق چگونگی این برد پرگل خانگی با حضور بیش از ۷۰ هزار هوادار می نوشتم. ورزشگاه آزادی که به سان ومبلی با صرف هزینه چند صد میلیون یورویی کاملا بازسازی شده، میزبان این بازی بود.
اما در دنیای واقعی این خبرها نیست.پرسپولیس در استادیومی تخریب شده، بدون هوادارانش میزبان ذوب آهن بود و در شبی که جشنواره «موقعیت سوزی» هواداران این تیم را کلافه کرده بود، با یک گل آفساید، موفق به گرفتن مساوی از میهمانش شد. چرا و چگونه این توقف رخ داد؟ نبود مهاجم بی رحم و مهمتر از همه تخصصی.
گویا تازه آغاز شده نمایشان همه نقصی که ناظران و استخوان خرد کرده های فوتبال، در باره اش هشدار داده بودند.
این نقصان که بعضی ها اصلا قبولش ندارند ،همانند دانه کوچکی در قلب خاک شکل گرفته و آرام آرام جان می گیرد. اگر همین امروز ریشه اش را خشک نکنند، بدون شک این نقیصه دیر یا زود همه آرزوهایشان را بر باد می دهد .آدرس دقیق حیاتش در نوک هرم تیم قهرمان فصل قبل است؛ دارایی شان در خط حمله؛ تنها یک مهاجم تخصصی است و دیگر هیچ. آن هم برای ۳ تورنمنت فشرده پیش رو.
سعید صادقی مهاجم تخصصی نیست و در ۳۱ سالگی هم ناگهان مبدل به مهاجم هدف نخواهد شد. پس انتظار نداشته باشید از هر ۲ موقعیت یکی را گل کند.
در بازی به اصطلاح خانگی اما بدون حضور هواداران، حمله وران پرسپولیس، هیچکدام زننده ضربه نهایی نبودند.
اگر صادقی همان نیمه اول یکی از آن موقعیتها را درون دروازه حبیب فر عباسی قرار میداد، آنگونه باران سیل آسای کلافگی و نا امیدی بر سر اکثریت هواداران قرمز پسند، نازل نمی شد.
اتفاق مهمتر که می بایست آن را جدی گرفت، دور شدن زاهدی از متن داستان بود. شهاب حتی در موقعیت گل هم قرار نمیگرفت و این از گلنزدنهای صادقی و ترابی و بقیه نگران کننده تر است.
برخلاف او سعید صادقی بیشتر از همه در موقعیت گلزنی قرار گرفت و همه را بی استثنا از کف داد.
پرسپولیس باید بسیار سریع خلاء خط حمله اش را پر کند. وقتی گولسیانی در قالب «مهاجم هدف» بیاید درونزمین و گل هم بزند (البته کاملا آفساید) یعنی تعلل تیم فنی و مدیریت در جذب مهاجم، کار دست شان داده است.
این تیم، مهدی عبدی را ناباورانه به رقیب ( تراکتور ) به صورت قرضی هبه کرد تا شهاب بماند و آن فشار خرد کننده که هر که باشد به رویش اثر سو خواهد گذاشت.
انتظار جدی گلزنی از بازیکنان کناری، وینگرها و هافبک ها، انتهایش میشود اینکه دو مدافع می آیند و ۲ گل از ۳ گل این فصل تیم را می زنند. سه بازی در سه گل!
شاید یک گل زودهنگام در نیمه نخست کافی بود تا همه چیز وارونه به نفع پرسپولیس شود. اما هر چه زدند یا بیرون از چارچوب بود یا به بدن حریف .
این مصاف، برای اکثر هواداران پرسپولیس، بیش از آنکه فوتبال جذاب در یک روز نیمه تعطیل باشد مشق سردرد و کلافگی محض بود.
زمان زیادی باقی نمانده و درویش می بایست به هر قیمتی آن مهاجم گلزن بیاورد. هرکسی که کارش گل کردن یک توپ از بین آن همه موقعیت باشد. چه بازیکن خارجی چه بازگشت عجیب و غریب عیسی ال کثیر که زمزمه های بسیار مهمی پیرامون بازگشتش وجود دارد.
پرسپولیس در کانالهای کناری، بازیکنان بسیار خوبی دارد. مخصوصا صادقی و ترابی که جواهرات تیم یحیی هستند رد پای این ۲ ستاره، در هفته های پایانی لیگ قبل بسیار مشهود بود. اما «مهاجم هدف »فرد دیگری است. این تیم همه چیز دارد جز همان مرد تمام کننده.
تصور کنید ششلیک سفارش دادید اما دندانی ندارید و یا دندان مصنوعی خود را جا گذاشته اید. این همه حکایت یک تیم است که همه چیزش کامل شده جز یک مهاجم بی رحم در راس هرم.
مهدی طاهرخانی