برای کمک رفتم، به من فحش رکیک دادند؛
روایت پزشک استقلال از جنجال نقشجهان
پزشک تیم فوتبال استقلال میگوید در شهر خودش و در روز پزشک رفتار بسیار نامناسبی با او انجام شده است.
به گزارش "ورزش سه"، بلافاصله پس از اینکه سوت کوپال ناظمی به نشانه خطای پنالتی ایمان سلیمی به صدا درآمد، نارنجکی از سوی هواداران استقلالی حاضر در قسمت شمال غربی ورزشگاه نقش جهان به سمت زمین پرتاب شد که حادثه آفرید و دو-سه عکاس اصفهانی را پشت دروازه استقلال مجروح کرد.
هنوز دود نارنجک پرتاب شده به زمین به هوا نرفته بود، که از لابلای این دود رد یک درگیری قابل پیگیری بود و در ادامه مشخص شد که برخی از عکاسان اصفهانی با یکی از اعضای کادر پزشکی استقلال درگیر شدهاند. این درگیری یکی دو دقیقه به طول انجامید و سپس با دخالت اعضای تیم فوتبال استقلال و سپاهان و میانجیگری آنها به پایان رسید.
در تصاویر مشخص است که درگیری ایجاد شده میان عکاسان اصفهانی با محمدعلی زارع، پزشک استقلال، است که فصل گذشته هم در مس رفسنجان فعالیت میکرد.
با محمدعلی زارع، پزشک استقلال، که دست بر قضا اصفهان است، درباره اتفاقات و حواشیای که پس از اعلام ضربه پنالتی به سود استقلال رقم خورد، گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
رفتاری غیراخلاقی را شاهد بودیم
متاسفانه یک رفتار غیراخلاقی شد. بعد از نارنجکی که پرتاب شد، دیدیم چند عکاس روی زمین افتادهاند. از سمت نیمکت سپاهان به سمت نیمکت ما دویدند و گفتند چندین نفر مصدوم شدهاند و پزشک ما به تنهایی نمیتواند آنها را معالجه کند. من سریع خودم را رساندم و دیدم دو-سه نفر آسیب دیدهاند. یکی از ناحیه چشم و یکی هم سرش شکسته بود.
میخواستم کیفم را باز کنم که با لگد من را زدند
کیفم را باز کردم که کارم را شروع کنم که دیدم یکی از عکاسها آمد و به من لگد زد و شروع کرد به فحش دادن که شما غلط میکنید اینجا هستید. پا شدم و گفتم مرد حسابی من برای کمک اینجا هستم! این کسی که آسیب دیده هم یک انسان است. این مسائل به فوتبال ربطی ندارد. باز هم شروع کرد به فحش دادن.
مسئول اجرایی هم شروع کرد به عربده کشیدن!
البته یکی آمد که کارت مسئولین اجرایی مسابقه گردنش بود و او هم شروع کرد به عربده کشیدن که به استقلالیها چه ربطی دارد. من گفتم بابا شما خودتان از ما خواستید که بیاییم. چهارتا حرف نامناسب هم متاسفانه زدند.
بدبختانه خودم اصفهانی هستم
بدبختانه من خودم اصفهانی هستم و پیش خودم گفتم در روز پزشک باید از همشهری خودم فحش بخورم. واقعا متاسفم برایشان. واقعا امروز شرم و حیا را قورت داده بودند. حالا به هر حال آن عکاس را هم من میشناسم و یک روز که او را دیدم... البته چیزی نمیخواهم بگویم. میخواهم درس انسانیت به او یاد بدهم. یک آدم بیگناهی مصدوم شده. ممکن بود آن آدم بیگناه چشمش را از دست بدهد و شاید من میتوانستم با اقدام به موقع مانع شوم.
کسی کمک بخواهد، وظیفه دارم به او کمک کنم
از وضعیت مصدومان خبری ندارم. با آمبولانس آنها را بردند. یکی چشمش آسیب دیده بود و یکی سرش شکسته بود. اگر کسی نیاز به خدمات پزشکی داشته باشد، جزء وظایف اخلاقی ماست که به آنها کمک کنیم. خود سپاهانیها کمک خواستند. بعد هم رامین رضائیان و بازیکنان دیگر که قبلا با آنها در تیمهای مختلف کار کردیم، آمدند و خیلی عذرخواهی کردند.
کلمهای شنیدم که در عمرم کسی به من نگفته بود!
عکاس باید بیطرف باشد و نباید جانبداری کند. اصلا جانبداری برای چه؟ یک آدمی مصدوم شده و من برای کمک رفته بودم. آن کسی که لباس عکاسی پوشیده نباید بیاید هتاکی کند و فحش بدهد. کلمهای را شنیدم که در عمرم کسی به من نگفته بود. خیلی عصبانی شدم ولی هیچ کاری نکردم. فقط چند ثانیه زل زدم توی چشمان آن عکاس.
این اتفاقات باید درس عبرت بشود برای آینده
خاطره خیلی بدی برایم بود. مهم هم نیست. این اتفاقات باید کمک کند تا یاد بگیریم در شرایط مشابه به مصدوم کمک کنیم و بیخود با هم درگیر نشویم.
مزد زحماتم را در شهر خودم کف دستم گذاشتند
حالا امروز روز پزشک بود و مزد زحمات ما را در شهر خودم کف دستم گذاشتند. من خودم اصفهانی هستم و همین حالا هم با تیم برنگشتم و در حال رفتن به خانه پدرم هستم.