به استقبال دربی شهر ساوه
تنها دربی فوتسال ایران از رگ گردن به شما نزدیکتر است
یکی از حساسترین و مهیجترین بازیهای سال دربی ساوه خواهد بود. زیباترین، خشنترین و مهربانترین، آنجا تضادها به یکدیگر گره خورده و مُچاله شده است!
به گزارش "ورزش سه" دربی شهر ساوه و تنها دربی این فصل لیگ برتر فوتسال ایران فردا در سالن امام خمینی این شهر و از ساعت ۱۶ سوت خواهد خورد. نگاهی ویژه خواهیم داشت به این نبرد پُر تبوتاب که قطعا در دیوارههای تاریخ فوتسال ایران و ساوه نقش خواهد بست.
سکانس اول؛ خیر و شر!
شوت کلینزمن به بازوی سمت راستش کوبیده شده اما فریادی نکشیده. پس از بازی برملا ساخت که چه بر سرش آمده. بارسی با دست شکسته میگفت خیر همیشه بر شر پیروز شده. آبی و قرمز؛ خیر و شر و یا برعکس آن، دربیها همیشه دو روی سکه بوده است که یکی شر تعریف شده و دیگری خیر ! شهرداری آبیپوش بوده و سنایچ قرمز . یکی آب بوده و دیگری آتش! کدام شر بوده و کدام خیر پس از دمیده شدن سوت پایان نمایان میشود!
سکانس دوم؛ سومین دربی
سال ۱۳۹۷، سنایچ هر دو بازی را پیروز شده و رقیب سنتی را به زانو در آورده. نبرد اول را ۶-۳ و جنگ دوم را ۴-۱ . پایان فصل شهرداری ساوه با لیگ برتر وداع کرده و سنایچ مانده. آن سال برای سنایچ رویایی بوده و برای شهرداری نفرین شده. تقویم ساوهایها دو حالت دارد، یکی در آن تاریخ دربی یاد شده و دیگری رخداد و سالگردهای دیگر .
سکانس سوم؛ استاد برابر شاگرد
الفبای مربیگری را از او آموخته. سعیدکشاورزی از جواد اصغری مقدم. تاکتیک و سیستمها را. امروزه با تختهها و به حرکت در آوردن مُهرههای روی آن، همه چیز را شرح میدهند و او با توازن و چرخش انگشتهای اصغری مقدم به این نکات پِی برده. حالا او آن سوی میدان است و استادش سوی دیگر ایستاده. آنها پیش از بازی همدیگر را به آغوش خواهند کشید اما در جریان بازی برای همدیگر هر آرزویی را میکنند جز پیروزی و شادی!
سکانس چهارم؛ ومبلی کوچولو
سنایچیها دل نگرانیهای خودشان را داشتند و ظرفیت سالن امام خمینی را خُرده میگرفتند . اما شهرداری جان کند تا میزبانیاش را در خانهاش برپا کند، آنها معتقند که اینجا گورستان بزرگان است و امام خمینی را ومبلی کوچولو میخوانند!
سکانس پنجم؛ دوستیها و دشمنیها
شاید یک نبرد مملو از مهر و محبت دوستانه نباشد و کارت های زرد و حتی قرمز زیادی رد و بدل شود، اما هواداران این دو تیم همشهری نشان دادهاند، در این سالها که دور از رقابت و پیکار بودهاند، بیش از اینکه با یکدیگر دشمنی و جدال داشته باشند، تعامل و دوستی را سرلوحه کارهای خود قرار دادهاند. به نظر میرسد که برخوردهای هواداران بیشتر بر مبنای رقابت و جذابیت باشد تا نفرت!
سکانس ششم؛ مُردهها و زندهها
دربی، تنها چیزی است که هرگز برای شهرداری و سنایچ تغییر نخواهد کرد؛ دربیِ ابدی یک شهر ابدی. این دربی مُردهها را زنده خواهد کرد و زندهها را به گور میکشد، تنها برای یک شب.
سکانس هفتم؛ عاشقان سینه چاک
فردا مهم نیست که قیمتها چگونه سر به فلک کشیدهاند و مهم نیست چکها برگشت خوردهاند و یا پاس شدهاند. مهم نیست تو مریض بودهای یا سرحال. مهم نبوده که تو فقیر بودهای یا سرمایهدار. احتمالا فوتبال و فوتسال تنها آوردگاهی است که جایگاه واقعی تو را به هیچ گرفته و همه را به یک چشم دیده. به دید طرفدار اما این مهم بوده که تیم تو پیروز بوده یا بازنده، مسئله حیاتی این است.