کد خبر : 1956590 | 20 مرداد 1402 ساعت 11:56 | 37.2K بازدید | 39 دیدگاه

مورایس با روش آنچلوتی، برنده بازی بزرگ

ستاره دفاعی سپاهان کفر پپ را درمی‌آورد!

آنتی تیکی‌تاکا یا پیروزی با پاس‌های بلند، چیزی بود که تراکتور پیش‌بینی‌اش نکرده بود.

ستاره دفاعی سپاهان کفر پپ را درمی‌آورد!

به گزارش "ورزش سه"، سپاهان با نتیجه سه بر یک از سد تراکتور گذشت. اما نکته جالب و قابل‌توجه این نبرد، دو گل این تیم و همچنین موقعیت‌های مشابهی بود که با یک تاکتیک واحد خلق شد؛ ارسال پاس بلند مدافعان سپاهان و خارج‌کردن خط میانی این تیم از چرخه بازی.
شاید بپرسید این کار درست و مدرن به حساب می‌آید؟ شائبه به وجود نمی‌آید که شبیه فوتبال قدیمی و سنتی خودمان با اسم رمز «بکش زیرش» است؟ نه! اشتباه نکنید. از بارسا و پپ شروع می‌کنم تا به مربیان پرتغالی و همچنین آنجلوتی برسم. چه کسی می‌تواند ادعا کند این‌ها فوتبال مدرن را نمی‌فهمند؟ اتفاقاً آن‌ها خود ابداع‌کننده آنتی‌تاکتیک مدرنی‌اند که به‌راحتی هر اتوبوسی را قبل از پارک‌کردن پنچر می‌کند. اصلاً شاید کار به گذاشتن اتوبوس هم نکشد؛ چرا که قرار است در کمترین زمان، مهاجم حریف با گلر شما تک به تک شود.

بگذارید به یک دهه قبل برگردیم:

دیمیترو چیگرینسکی، یک مدافع، به خواسته پپ گواردیولا سال 2009 با مبلغ 25 میلیون یورو از شاختار دونتسک اوکراین به بارسا آمد. اما خیلی کم بازی کرد و یک سال بعد با ضرر 10 میلیون یورویی به تیم سابقش بازگشت. اما دلیل خروجش چه بود؟ او مدافع بدی نبود، اما مسیر را اشتباه آمد. تنها لازم بود آن سال به‌جای بارسا به تیمی در لیگ برتر انگلیس می‌رفت یا عضوی از تیم مورینیو در هر کجای جهان می‌شد. 

این مدافع اوکراینی در یک مصاحبه اعتراف کرد: «پپ به رساندن توپ به هافبک‌ها اصرار زیادی داشت و می‌گفت مدافع نباید پاس 70 متری بدهد و خط هافبک خودی را محو کند. من مدت‌ها بود فرصت بازی به‌صورت ثابت را پیدا نکرده بودم و وقتی نوبتم شد، در نیمه اول یک مصاف داخلی در لالیگا، دو بار اقدام به ارسال پاس بلند کردم که در یکی از آن‌ها مهاجم ما تک به تک شد؛ اما ضربه‌اش از شانس بد من به گل منجر نشد. بین دو نیمه تعویض شدم. خروجی که برای من برای همیشه از بارسا بود. سرمربی بی‌توجه به اینکه آن پاس‌ها موقعیت خوبی را خلق کرده بود، فریاد می‌زد که چه کسی گفته باید آن پاس‌های بلند را بدهی؟»

1908001

در همان برهه در لیگ برتر جزیره و مخصوصاً تیم‌های مورینیو (از چلسی تا بعدها اینتر و رئال) بارها شاهد چنین ارسال‌هایی از سوی مدافعان و خلق موقعیت و گل‌های بسیار حساسی بودیم. اما این با فلسفه پپ و تیکی‌تاکا در تضاد بود. در من‌سیتی فعلی هم خیلی کم دیده می‌شود که مدافعان میانی چنین پاس‌هایی را برای فرار ناگهانی وینگرها ارسال کنند. اما در رئال‌مادرید از مورینیو تا زیدان و آنجلوتی تا دلتان بخواهد، شاهد چنین پاس‌هایی بوده‌ایم. نه این‌که تنها تاکتیک آن‌ها این باشد. اما وقتی مدافع خوبی دارید (همانند میلیتائو) که قادر است ناگهان با یک پاس بلند دقیق شصت متری، وینگری مثل وینسیوس را با گلر حریف تک به تک کند، چرا نباید از آن استفاده کنید؟

1907972

رد پای مورینیو در سپاهان
در لیگ برتر خودمان در همین هفته نخست، دیدیم مورایس که سال‌ها دستیار مورینیو بود، چگونه این روش را به کار بست و تیمش را برنده کرد. او به حفظ توپ تأکید دارد؛ اما اهل ریسک است و نگران از دست رفتن توپ نیست. محمد دانشگر و نیلسون جونیور توانایی بالایی در ارسال پاس بلند و غافلگیری مدافعان حریف را دارند. چه بسا دلیل اصلی حضور آنها و نیمکت‌نشین شدن دو مدافع دیگر (سیاوش یزدانی و هادی محمدی) همین توانایی خاص باشد. در پیروزی 3 بر یک طلایی‌پوشان برابر تراکتور، دو گل میزبان عیناً با همین روش به ثمر رسید. در گل نخست شاهد ارسال پاس تودر و بلند توپ برای احمدزاده بودیم و این بازیکن خیلی سریع با یک تاچ هوشمندانه و ساده شهریار مغانلو را با گلر تراکتور تک به تک کرد تا در دقیقه 10 گل اول زده شود.
در گل سوم باز هم یک بازیکن سپاهان (محمد دانشگر) پاس بسیار بلندی را برای شکاری فرستاد و با اشتباه بزرگ پورحمیدی در خروج، این وینگر با یک ضربه سر، نسخه تراکتور را پیچید و تمام.

یادمان نرود هدف چیست
بعضاً استفاده از پرتاب بلند اوت‌دستی تا چنین پاس‌هایی (به شرطی که عالی و بدون نقص اجرا شود) تاکتیکی برای فریب حریف است. مگر هدفی غیر از گلزنی و برد در فوتبال وجود دارد؟ بین فوتبال مدرن و سنتی خودمان که به تاکتیک بکش زیرش مشهور است، در ظاهر شباهت‌های فریبنده‌ای وجود دارد. نمی‌شود به مورایس یا آنجلوتی و مورینیو برچسب بی‌تاکتیکی و فوتبال بکش زیرش را زد. منتقدان می‌گویند این راگبی است دیگر، نه فوتبال. اما آیا تیم آنجلوتی 90 دقیقه تنها و تنها همین یک تاکتیک را دارد؟ طبیعتاً خیر. آن‌ها میانبرهای خوبی را برای رسیدن به گل انتخاب کردند. شبیه تست‌های کنکور که راه‌حل سریع و آسان را به آزمون‌دهنده نشان می‌دهد و برنده کسی است که در کمترین زمان به پاسخ صحیح چهار جوابی برسد. در فوتبال هم باید راه‌حل‌های سریع و مطمئن را برگزید.

رازی که جعفر و عارف را محبوب ساپی کرد
چه بسا مربیانی مثل مورایس بر این اساس مدافعان خودشان را از قبل انتخاب می‌کنند و بر همین اساس از وینگرهای تند و تیز بهره می‌برند. دلیل اصلی ثابت‌بودن جعفر سلمانی در تیم ساپینتو دقیقا همین موضوع خاص بود.

سلمانی متخصص ارسال چنین پاس‌هایی برای محبی و قائدی بود. در آخرین دربی، اگر مهدی قائدی در مصاف تک به تک، بیرانوند را مغلوب می‌کرد، شاید خیلی‌ها الآن یادشان می‌ماند که ارسال‌کننده آن پاس زیبا که خط دفاعی پرسپولیس را به اشتباه بزرگ در آفسایدگیری انداخت، جعفر سلمانی بود. بعضاً هواداران استقلال شاید چندان از فوتبال سلمانی خوشش نمی‌آمد و اعتقاد داشتند مثلاً جلالی مدافع چپ بهتر و رونده‌تری است؛ اما ساپینتو با در اختیار داشتن دو وینگر سرعتی، محتاج به چنین مدافعانی در عقب زمین بود. به همین دلیل، عارف غلامی  و سیلوا همیشه به مرادمند و یزدانی ارجحیت داشتند. کمی به فوتبال فصل قبل استقلال و گل‌هایشان توجه کنید. در خیلی از موقعیت‌های خلق‌شده رد پای پاس‌های بلند سیلوا و عارف غلامی دیده می‌شد. حالا نه آن دو هستند، نه محبی و قائدی. البته فوتبال موردپسند نکونام هم چیز دیگری است. پرتغالی‌ها کلاً به چنین روشی و ضدحملات برق‌آسا علاقه‌مندند.

1907971

آخرین گل سیامک در پرسپولیس 
در ترکیب اصلی پرسپولیس فصل قبل، گولسیانی چنین پاس‌هایی را ارسال می‌کرد، اما نه صرفا برای فرار مهاجم هدف بلکه عوض کردن برق‌آسای جریان بازی از یک سوم تدافعی خودی به یک سوم دفاعی حریف.

شاید بهترین مثال برای درک موضوع اشاره به گل سوم و سرنوشت‌ساز پرسپولیس در جام حذفی مقابل سپاهان باشد. آن‌ها حدود یک دقیقه شروع به پاس‌های متوالی کردند. آنقدر پاس دادند که توپ از زمین سپاهان چرخید و به زمین خودی رسید. حتی بیرانوند هم آن توپ را لمس کرد. بالغ بر 10 پاس متوالی. ناگهان گولسیانی با یک پاس بلند، در منتها الیه جناح چپ پرسپولیس، عالیشاه را صاحب توپ کرد، کاپیتان قرمزها  در آستانه خروج توپ از زمین با ضربه سر آن را برای امیری ساخت. همین پاس بلند که در سلسله پیوسته پاس‌های کوتاه متوالی قبلش بود، نظم تدافعی و ذهنی مدافعان سپاهان را کاملاً برهم زد. به گونه‌ای که امیری به‌راحتی به قلبشان زد و با فریب چند بازیکن حریف تنها با حرکت بدن، توپ را برای نعمتی مهیا کرد تا سیامک اینچنین آخرین گلش را با پیراهن پرسپولیس بزند. گلی که در انتها منجر به قهرمانی قرمزها در جام حذفی شد.

این گل را از حدود یک دقیقه قبلش ببینید تا به ارزش چنین پاس‌هایی پی ببرید. در این فصل، کنعانی‌زادگان به اسکواد پرسپولیس اضافه شده که تخصص زیادی در ارسال چنین پاس‌هایی دارد. حتی در جام جهانی مقابل انگلیس پاس بلند او پایه‌ریز یکی از گل‌های تیم ملی فوتبال ایران شد.

تقلب یحیی از مورایس؟
در فوتبال سنتی در طول 90 دقیقه احتمالاً شاهد ارسال تکراری و ملال‌آور چنین پاس‌هایی هستیم که اکثراً بی‌کیفیت است و دیگر اصل غافلگیری در میان نیست و مدافعان حریف می‌دانند با چه چیزی طرف هستند. اما در فوتبال مدرن قرار نیست چنین چیزی را مرتب شاهد باشیم. همه تاکتیک‌ها، مخصوصاً پرس از بالا و پاس‌کاری‌های کوتاه و متوالی انجام می‌شود و وقتی تیم حریف گیج و خسته شد، ناگهان یک مدافع باهوش چنین پاسی را می‌دهد و خدا به داد تیم‌هایی برسد که مدافعانش سرعت کمی دارند یا در آفسایدگیری اشتباه می‌کنند.

تراکتور به همین دلیل در نصف جهان باخت. محمد نادری، شجاع خلیل‌زاده و عارف آقاسی تازه کنار یگدیگر قرار گرفته‌اند و این هوش مورایس را نشان داد که چطور می‌شود از ناهماهنگی یک خط دفاعی بیشترین سود را برد. یحیی زرنگ باشد، از دست این پرتغالی برای هفته پیش رو تقلب می‌کند. البته اگر خمز خط تدافعی و کلاً نوع فوتبال تیمش را نسبت به بازی نخست تغییر ندهد. 

1907976

مهدی طاهرخانی

دیدگاه‌ها