گفتوگوی خواندنی با بازیکنی که سه بار جام از دستش افتاد؛
کاپیتان سپاهان با صندوقچه اسرار و خاطرات رفت
جلال علیمحمدی میگوید جدایی او و سپاهان به بهترین شکل ممکن اتفاق افتاده است.
به گزارش "ورزش سه"، جدایی جلال علیمحمدی از سپاهان با توجه به نمایشهایی که این بازیکن در نیمه دوم مسابقات لیگ بیست و دوم با بازوبند کاپیتانی سپاهان ارائه داد، چندان قابل تصور نبود.
این هافبک باتجربه ساعاتی پس از انتخاب تیم فصل آینده خود، در گفتگویی با "ورزش سه" درباره موضوعات مختلف پیرامون فصل گذشته طلاییپوشان از جمله کسب دوباره عنوان نایب قهرمانی با 65 امتیاز، شائبههای حمایت پرسپولیس، دلیل قرار نگرفتن در لیست مورایس و... صحبت کرده است.
این مصاحبه را در ادامه بخوانید.
ابتدا از فصل گذشته شروع کنیم که سپاهان یک بار دیگر 65 امتیاز کسب کرد، ولی با وجود شکست مس کرمان موفق به قهرمانی نشد.
فصل گذشته به طور کلی فصل خوبی برای ما بود. به ویژه نیمه دوم فصل. خیلی شرایط برایمان عوض شد. بیشتر بازیها را بردیم. روند صعودی خیلی خوبی داشتیم، اما باز هم حرفی که قبلا زدهام را تکرار میکنم، دلیل اینکه ما سال گذشته قهرمان نشدیم، امتیاز نگرفتن در اوایل فصل بود. ما سال گذشته تا هفته ششم خیلی امتیاز از دست دادیم. این امتیازات از دست رفته باعث شد آخر فصل کم بیاوریم. خیلیها به بازی ملوان اشاره میکنند. بله من هم قبول دارم. اگر ما ملوان را میبردیم، قهرمان میشدیم، ولی خب هیچ تیمی نمیتواند در نیم فصل 15 بازی را ببرد (سپاهان در نیم فصل دوم 12 پیروزی، یک شکست و 2 تساوی به دست آورد). یعنی یک جاهایی پیش میآید که مساوی میدهد، اما اگر نیم فصل اول نتایج بهتری گرفته بودیم، قطعا در نیم فصل دوم برای امتیاز از دست دادن جا داشتیم و میتوانستیم باز هم قهرمان شویم.
از نظر احساسی بازی آخر شما در کرمان خیلی سخت شد. عکسهایی از شما و برخی دیگر از بازیکنان سپاهان وجود دارد، که در حال اشک ریختن بود. شما یک مرتبه دیگر هم با محرم نویدکیا در لیگ بیستم تا آستانه کسب قهرمانی رفتید، اما باز هم این اتفاق رقم نخورد. دوست دارم از حس و حالتان پس از کسب آن نایب قهرمانی تلخ در کرمان بگویید.
راستش را بخواهید در کل ایران هیچکس به اندازه من دوست نداشت که سپاهان قهرمان بشود. من دوست داشتم با یک قهرمانی در سپاهان بخشی از تاریخ باشگاه باشم. به هر حال من به عنوان کاپیتان جام را بالای سر میبردم. ضمن اینکه در چهار سال اخیری که در سپاهان بودهام، در سه سال جام را روز آخر از دست دادهام. آن روزی که در کرمان این اتفاق برایمان رخ داد، برای من خیلی سنگین و خیلی سخت بود، که این اتفاق دوباره برایم تکرار شد و باز هم علیرغم شایستگی موفق به قهرمانی نشدیم. ببینید زمانی هست که شما خوب نیستید، تلاش نکردهاید و شایسته قهرمانی نیستید و این چیز سختی نیست. خودمان که نباید خودمان را گول بزنیم، اما سال گذشته ما واقعا خوب بودیم. در سه سالی که قهرمان نشدیم، میانگین امتیازی بالایی هم داشتیم، ولی هم سال آقای قلعهنویی، هم با محرم و هم با آقای مورایس نشد. البته پرسپولیس هم واقعا تیم خوب و با بازیکنان و مربی خوب است. آنها امتیازات بهتر و بیشتری گرفتند و قهرمان شدند، اما ما هم تیمی نبودیم که شایسته قهرمانی نباشیم. برای همین فشار زیادی را تحمل کردم. برای من دو سه ماه آخر لیگ پارسال بسیار سخت شد و حتی زندگی شخصیام هم تحت تاثیر قرار گرفت. خیلی زیاد. فشار زیادی را تحمل میکردم. بیش از اندازه. میدانستم قهرمانی چه کمک بزرگی به ما خواهد کرد و آرزویش را داشتم که این اتفاق رخ بدهد، اما...
در سالهای اخیر صحبتهایی بوده مبنی بر اینکه از پرسپولیس در مسیر کسب قهرمانیهایش حمایت شده است. آیا شما به عنوان یکی از بازیکنان باتجربه و در واقع کاپیتان تیم فوتبال سپاهان، این موضوع را لمس کردهاید؟
ببینید راستش نمیخواهم در مورد اینکه به پرسپولیس کمکی شده، خیلی صحبت کنم. من میخواهم بگویم حتی اگر حمایتی هم میشود، ما تا روز آخر در این رقابت بودیم. باز هم میگویم اشتباهات خود ما باعث شد که نتوانیم قهرمانی را بگیریم. من اطلاعی از اینکه حمایتی وجود دارد یا نه، ندارم. شاید یک سری موارد مثل بازی پیکان و پرسپولیس که سال گذشته در ورزشگاه آزادی برگزار شد و یک تصمیم کاملا غیرحرفهای از سوی سازمان لیگ بود، شائبهبرانگیز باشد و این اتفاق رخ داد که پرسپولیس با هوادارانش و در ورزشگاه خودش مقابل پیکان بازی کرد. بازی را هم برد و سه امتیاز را گرفت. اما با تمام اتفاقات ما تا لحظه آخر جنگیدیم و این جنگیدن برایمان خیلی ارزش داشت. ضمن اینکه خودمان میتوانستیم کاری کنیم که قهرمان بشویم. خیلی سال خوبی داشتیم، اما شاید برای قهرمان شدن تمرکز بیشتر لازم داشتیم و نباید یک روزها و بازیهایی را از دست میدادیم. اما از دست دادیم. این چیزهایی است که از سال گذشته حس کردم. من ندیدم که به پرسپولیس کمکی بشود. من هم از طریق رسانههای چیزهایی میشنیدم که گاهی شکبرانگیز میشود.
دیدگاهت تا حدودی مثل محرم نویدکیاست. تو در زمان محرم نویدکیا و در ابتدای لیگ بیستم بود که به سپاهان بازگشتی. آیا با او در ارتباط هستی؟
با محرم تقریبا ارتباط دارم و صحبت میکنم. محرم یکی از مفاخر فوتبال ایران و اصفهان است؛ نه به خاطر شرایط و کیفیت فوتبالی که داشت، بلکه به خاطر طرز تفکری که دارد و برای خودش یک شخصیت و چارچوب خاصی قائل است و همه تشویقش میکنند. حتی رقیبان محرم نویدکیا هم تاییدش میکنند و شخصیت او را تحسین میکنند. محرم نویدکیا برای من همیشه یک انسان بزرگ، یک فوتبالیست خیلی باکیفیت که البته نیازی به تعریف من ندارد و یک کاپیتان خیلی بزرگ برای من بوده است. یکی از چیزهایی که خیلی در سپاهان دوست دارم و به آن افتخار میکنم این است که روزی همتیمی محرم نویدکیا بودم و بزرگتر خیلی خوبی برای خود من بود. بعدها که کاپیتان سپاهان شدم، خیلی از کارهایی که انجام میدادم، از محرم نویدکیا در زمان همتیمی بودن یاد گرفته بودم. مطمئنم محرم نویدکیا یکی از بهترین مربیان ایران میشود. این را در دو سالی که در سپاهان مربیگری کرد، نشان داد. استعداد این کار را دارد و از نظر شخصیتی هم از نظر همه این تاییدیه را دارد. مطمئنم شرایط خیلی خوبی در دوران مربیگری خواهد داشت.
درباره خودت صحبت کنیم. سال گذشته برای تو دو نیم فصل متفاوت داشت. نیمه اول را به دلیل مصدومیت تقریبا از دست دادی، ولی پس از پشت سر گذاشتن مصدومیت مسابقات را از نظر فنی به بهترین شکل به عنوان بازیکن ثابت تیم با بازوبند کاپیتانی تمام کردی.
من در اردوی ترکیه مصدومیتی برایم پیش آمد. بعدا مجبور به جراحی مینیسک شدم و تا آمدم آماده شوم و به روال بدنی و تاکتیکی برسم، نیم فصل شد. البته فاصله و تعطیلات جام جهانی هم در این بین به من کمک کرد که زودتر ریکاوری کنم و برگردم. در نیم فصل دوم خوش شانسیام این بود که زمانی به ترکیب اضافه شدم، که تیم روند رو به رشدی را آغاز کرده بود. تیم بازیهایش را میبرد و من هم اضافه شده بودم. همه چیز برایم خوب بود و من هم در قالبی که بود، جا افتاده بودم. شرایط برای همه خوب بود و برای من هم آن 12،13 مسابقهای که در نیم فصل دوم انجام دادم، خیلی فوقالعاده بود. فکر میکنم 13 مسابقهای که در نیم فصل دوم انجام دادم، 11 مسابقه را بردیم. فصل فوقالعادهای بود و خوشحالم که فصل به این شکل برایم تمام شد.
با این شرایط فکر میکردی که دوران حضورت در سپاهان تمام شود و در لیست مورایس قرار نگیری؟
راستش را بخواهید فصل گذشته که تمام شد، اصلا به جدایی فکر نمیکردم.چون شرایطم طوری بود که مطمئن بودم که هستم و خودم را در سپاهان میدیدم. حالا اتفاقاتی رخ داد که نتوانستیم همکاری کنیم. به هر حال نظر سرمربی و نوع فوتبالی که میخواست بازی کند، یک چیز دیگر بود و تفکر دیگری داشت. با آقای مورایس صحبت کردم و شرایط را برایم توضیح داد. درست است که دوست داشتم در سپاهان بمانم و حتی در افکارم دوست داشتم که با سپاهان از فوتبال خداحافظی کنم، اما فوتبال حرفهای است و همه جای دنیا هم همین است. شما همیشه نمیتوانید با شرایطی که ایجاد میشود، بجنگید. با تمام عشق و علاقهای که به سپاهان دارم، داشتم و در آینده خواهم داشت، این جدایی برایم اتفاق افتاد.
شیرینترین اتفاق زندگیام بستن بازوبند سپاهان بود
علیمحمدی سپس به یادآوری خاطرات حضور در سپاهان پرداخت و اضافه کرد: «با تمام اینها صحبتهایی درباره سپاهان دارم. در زندگی فوتبالیام فکر میکنم هر چه دارم از سپاهان است. اعتباری که الان دارم، از سپاهان است. از صمیم قلب میگویم که یکی از شیرینترین اتفاقات و تجربیات زندگیام بستن بازوبند کاپیتانی سپاهان بوده است. بازوبند تیمی را بستم که قبل از من فوتبالیستهای بسیار بزرگی آن را به بازو بستهاند و اگر بخواهم اسم بیاورم شاید نام این بزرگان از قلم بیفتد و حق مطلب ادا نشود. همه میدانند چه فوتبالیستهای بزرگی اینجا بودهاند. من بازوبند سپاهان را بستم و این شانس به من هم رسید. تمام تلاش و تجربههایم را به کار گرفتم تا کاپیتانی را به بهترین شکل انجام بدهم. تمام توانم را هم برای این کار گذاشتم. یکی از لذتهای بزرگ برای من این بود که در یک تیم بزرگ بازی میکنم و کاپیتان هستم. این برایم خیلی ارزش داشت و اینکه باشگاه سپاهان هم این اعتماد را به من کرد که کاپیتان و رهبر تیم باشم. این تجربیات شیرین را همیشه مدیون سپاهان خواهم بود.»
لذت بازی کردن در سپاهان را از دست ندهید
کاپیتان فصل گذشته سپس با خطاب قرار دادن بازیکنان جوان بیان کرد: «یک توصیه هم میخواهم برای بازیکنان جوان داشته باشم که اوایل فوتبالشان است و یا شانس بازی کردن در سپاهان را دارند. به نظرم فوتبالیست ایرانی باید بازی کردن در باشگاه سپاهان را تجربه کند، یک باشگاه حرفهای و منظم با هواداران و شرایط خوب، یک شهر خوب. همه چیز در باشگاه سپاهان فراهم است که دغدغهای نداشته باشید، به فوتبال فکر کنید و روی کاری که انجام میدهید تمرکز کنید. بازیکنان جوان بازی کردن در سپاهان را تجربه کنند و طعم آن را بچشند. مطمئن باشند که پشیمان نخواهند شد. قطعا بازی کردن در سپاهان خاطرات خوبی به همراه خواهد داشت.»
باشگاه سپاهان هم شب گذشته پس از جدایی شما با انتشار یک پوستر متفاوت که نوشته بود "بخشی از تاریخ باشگاه هستی"، با شما خداحافظی کرد.
درست است. همیشه جدایی تلخ است. مخصوصا برای من که از 14 سالگی در سپاهان بودهام. به هر حال من زندگیام را آنجا گذراندهام. حتی کارمندان باشگاه که شاید بقیه بازیکنان تیم آنها را نشناسند، دوستان خیلی صمیمی من هستند. من 10-12 سال با آنها زندگی کردم و با هم یک زندگی را ساختیم. کارمندان باشگاه بزرگ شدن و قد کشیدن من را دیدهاند. روزهای سخت، روزهای خوب، روزهای شادی و روزهای غم. همه را با هم تجربه کردیم. برای من کلا جدایی سخت بود، اما تشکر میکنم از باشگاه سپاهان و بخش روابط عمومی که یک ویدئوی قشنگ هم برای من ساختند و هم پوستری منتشر کردند. بههرحال این مسائل نشان میدهد کاری که من برای باشگاه انجام دادهام، ارزش داشته و آنها هم این ارزش را برای من قائل بودند. برای من خیلی ارزشمند و از آنها تشکر میکنم.
درباره تصمیمی که برای فصل آینده گرفتی و قرار است در مس رفسنجان بازی کنی، صحبت کن. البته بحث ماندن در اصفهان و حضور در ذوبآهن هم به صورت جدی برای تو مطرح بود.
بله. راستش را بخواهید دوست داشتم به خاطر خانوادهام در اصفهان فوتبال بازی کنم. چون فرزند دومم هم به تازگی به دنیا آمده، ماندن در اصفهان برایم بهتر بود. اما به هر حال فوتبال است و ممکن است در مذاکرات با تیمی به نتیجه نرسید. با ذوبآهن صحبت کردم، ولی به هر حال شرایط برای همکاری مهیا نشد. احساس کردم که فضای جدیدی را تجربه کنم. انتخابم مس رفسنجان بود. الان که با شما صحبت میکنم از انتخابم خیلی خوشحال هستم. دوستان خیلی خوب و زیادی در میان بازیکنان تیم دارم. فکر میکنم 80 درصد بازیکنان تیم دوستان و همتیمیهای قبلی من بودهاند. ساکت الهامی هم که مربی بسیار خوبی است و قبلا در صبا با او کار کردهام. به خوبی همدیگر را میشناسیم. تمام این مسائل دست به دست داد تا از انتخابم راضی باشم. شرایط مس رفسنجان را هم که همه میدانند و به نظرم شایستگی کسب عنوان چهارمی و سهمیه را داشت. امسال هم یک تیم مورد احترام و قابل شخصیت است که با بازیکنان، کادر فنی و امکاناتی که دارد، حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت. تمام تلاشم این است که به تیم کمک کنم. درست است که دیر اضافه شدهام ولی تمام تلاشم را میکنم که به بقیه بازیکنان برسم و کمک کنم.
ممنون از وقتی که گذاشتید. در پایان اگر حرفی باقی مانده، خوشحال میشویم که بشنویم.
من فقط میخواهم درباره هواداران سپاهان بگویم. سالهای زیادی در سپاهان بودهام؛ اتفاقات خوب و بد برایم افتاده در این مدت. در بیشتر این مواقع از من حمایت کردهاند. حتی جدا شدن من هم به شکل خوبی اتفاق افتاد. بین من و سپاهان همه چیز با دوستی، خوبی و خوشی تمام شد. تشکر میکنم از هواداران سپاهان. همیشه از من حمایت کردند و دیشب هم بار دیگر حمایتهایشان را با تمام وجود حس کردم. روزهای خوبی را برایم ساختند. واقعا این را با تمام وجود میگویم که بازی کردن در نقش جهان برایم خیلی شیرین و لذت بخش بود و خیلی خوشحالم که هوادارانی داریم که یک ورزشگاه زیبا را زیباتر میکنند. نمیدانم آیندهام چه میشود، اما همیشه دوست دارم که سپاهان موفق باشد. برای سپاهان و هوادارانش همیشه بهترینها را آرزو میکنم.