یزدان دوست در سرزمین جباروف
ما در این کشور هم لژیونر داریم
این روزها فوتبال ایران صاحب یک لژیونر تازه شده که از آبادان به تاشکند ازبکستان کوچ کرده است.
به گزارش "ورزش سه" رضا یزدان دوست یکی از آخرین بازیکنان ایرانی است که به لیگ خارجی پیوسته است. این مدافع اهل آبادان که فصل گذشته را در تراکتور و نفت مسجدسلیمان سپری کرد اما تنها در هشت مسابقه فرصت بازی پیدا کرد و در پایان فصل با وقتی با پیشنهاد متالورگ ازبکستان مواجه شد به این تیم پیوست. او سابقه بازی در تیمهای نفت آبادان، مس رفسنجان، استقلال خوزستان و تراکتور را هم در کارنامهاش دارد و چند روزی است به تاشکند رفته تا برای بازی در تیم جدیدش آماده شود. گفت و گویی با این لژیونر جدید فوتبال ایران انجام دادیم که در زیر حرفهای او را میخوانید:"
فوتبالم را از تیمهای پایه نفت آبادان شروع کردم. از تیم دوم نفت وارد تیم بزرگسالان شدم. خداراشکر در اولین سال حضورم از لیگ یک به لیگ برتر صعود کردیم. بعد از آن نفت مسجد سلیمان، دوباره نفت آبادان، مس رفسنجان، استقلال خوزستان، شهرخودرو، نفت آبادان، تراکتور و نفت مسجد تیمهایی بودند که در آنها بازی کردهام.
*پیشنهاد از ازبکستان
مدتی بود یکسری تماسهایی گرفته میشد برای حضور در لیگ ازبکستان و راستش دوست داشتم این چالش را تجربه کنم. پیگیری کردم و دیدم لیگ نسبتا خوبی دارند و به لحاظ ساختار و سخت افزاری تیمهای با امکانات خوبی هستند.
*از آبادان به ازبکستان
من بچه آبادان هستم که هوایش گرمتر از نفت مسجد سلیمان بود. چهار پنج روز است که در ازبکستان هستم. متاسفانه یا خوشبختانه هوا هنوز سرد نشده. هوای اینجا معتدل و شبیه تهران است.
*یک لیگ متفاوت
آمدم اینجا و شرایط را از نزدیک دیدم. به لحاظ ساختاری و امکانات و منابع مالی، رسیدگی به بازیکنان و ارزش دادن به بازیکنان در سطح بالاتری از فوتبال ایران قرار دارند. البته به استثنای دو سه تا تیم مثل سپاهان و فولاد که از نظر امکانات و ساختار هم رده باشگاههای اینجا هستند. اینجا مسائل مالی اولویت نیست چون همه چیز به موقع و طبق تعهدات باشگاه انجام میشود. من پرس و جو کردم و دیدم بازیکنان دغدغه مالی ندارند و طبق توافقی که با باشگاه کردند ماه به ماه به حق و حقوقشان میرسند.
*تفاوتهای فنی
از نظر مسائل فنی چیزی که در یک هفته دیدم به نظر خودم لیگ ایران قلدرتر، فیزیکیتر و فنیتر است اما آگاهی محیطی و مسئولیت پذیری بازیکنان اینجا بیشتر است. اصولیتر فوتبال را دنبال میکنند. خیلی به بازی مستقیم علاقهای ندارند. وقتی نیاز به امتیاز داشته باشند تا دقیقه آخر ایدههای فنی خودشان را اجرا میکنند زود نمیروند سراغ توپهای بلند.
*همگروهی ایران وازبکستان
خب تیم ملی ایران و ازبکستان در مقدماتی جام جهانی همگروه شدند. آرزوی موفقیت برای تیم ملی کشورم دارم و امیدوارم بهترین نتایج را بگیرد. فکر نمیکنم بازیهای سختی برای تیم ملی باشد. ما تیم قدرتمندی داریم که از نسل فوق العادهای تشکیل شده است.
*چالش جدید
واقعیتش اینست که من دوست داشتم چالش جدید را تجربه کنم و به همین خاطر به ازبکستان آمدم. در حال حاضر به نوعی نماینده کشورم در ازبکستان هستم و باید پرچمدار کشورم از نظر فنی و اخلاقی باشم. امیدوارم این راه برای بازیکنان دیگر ایرانی باز شود بتوانند که اگر دوست دارند فوتبال را بیرون از ایران هم تجربه کنند.
*لیگ پویا
فکر نمیکردم لیگ ازبکستان اینطوری باشد. لیگ پویا و خوبی است. هدفم اینست که طوری تلاش کنم مسیر پیشرفت را طی و شرایط خودم را بهتر کنم. البته تازه چهار روز است که آمدم. برای قضاوت عجله نمیکنم. اما آنچه در این چند روز دیدم دارم الان رضایت بخش بوده است. آرامش اینجا را دوست دارم. اینجا دغدغهام به عنوان فوتبالیست کم است و تمام امکانات لازم هست. سطح فنی لیگ به نظرم خیلی خوب است و به همین خاطر میشود گفت خوشحالم بابت تصمیمی که گرفتم.
*سکوی پرتاب؟
اینجا برای پیشرفت شاید بهتر از ایران باشد چون متاسفانه در این چند سال فوتبال ایران درگیر مسائلی شده که نمیخواهم واردش بشوم. فوتبال ایران را دوست دارم و مدیونش هستم اما فوتبال ایران درگیر مسائلی شده که کاملا غیرفوتبالی است. جابه جایی بازیکنان و حتی مربیان طوری است که حتی افراد غیرفوتبالی هم دیگر متوجه شدهاند که این نقل و انتقالات فوتبالی نیست. اینجا اما همه چیز حول مسائل فنی است و اولویت اول و آخر اینست که هرکسی فوتبالیست بهتری است چه برای بازی و چه برای جابه جایی مدنظر قرار میگیرد.
*آرزوی فوتبالی
دوست دارم باشگاههای ایرانی هم مثل ازبکستان با امکانات باشند، دغدغه مالی نداشته باشند. اینجا امکانات و تجهیزات ورزشی برای قبل و حین بازی و ریکاوری کامل است و مسائل مالی دغدغه بازیکنان نیست. در ایران سه چهارتا تیم پرسپولیس و سپاهان و فولاد امکانات دارند و خیلی از باشگاهها امکانات لازم و حتی کمپ تمرینی استاندارد ندارند. برخی تیمها میروند شهرهای دیگر چون شهرشان امکانات ندارد. اینجا اما مسائل فنی به هرچیزی ارجحیت دارد. نمیگویم اینجا روابط نیست من شناختی واقعا ندارم اما مطمئن هستم به اندازه فوتبال ایران همه چیز برپایه رابطه انجام نمیشود.
*سرمایه گذاری روی تیمهای پایه
اینجا فوتبال آکادمیک دنبال میشود. بخصوص برای فوتبال پایه کلاس و امکانات لازم را فراهم کردهاند. هر باشگاهی را که نگاه میکنید برای تیمهای پایهاش سنگ تمام گذاشته است. اگر بخواهیم آینده را نگاه کنیم فکر میکنم آینده بهتری در انتظارشان است. بازیکنان جوان را میبینم که تازه وارد تیمهای بزرگسالان میشوند فوتبال اصولی را بلدند. قبل از لمس توپ تصمیم را گرفتهاند چیزی را که به بازیکنان بزرگسالمان یاد میدهیم را اینها در آکادمی یاد گرفتهاند.
*آغاز در لیگ جدید
خیلی دوست دارم بازیها را شروع کنم و ببینم شرایط چطوری است. واقعیت اینست هرکسی دوست دارد اول در کشور خودش باشد و من هم از این قائده مستثنی نیستم. آمدن من به ایران به پیشنهاد و شرایط فوتبال و زندگی بستگی دارد. فعلا که تازه آمدم اینجا کار کنم و ببینم میتواند به پیشرفت فوتبالم کمک کند یا نه؟ فعلا خیلی زود است. اول فصل است چندتا پیشنهاد از ایران داشتم که یکی دو تا از آنها خیلی جدی شد اما با آمدن این پیشنهاد تصمیمم گرفتم به فوتبال ازبکستان بیایم. هم چالش جدیدی بود هم به لحاظ ساختاری و مالی شرایط اینجا را بهتر دیدم.