صحبتهای جالب مریم آزمون و پاسخ به ابهامات
گلر معروف جواب سرمربی تیم ملی را نمیدهد!
بعد از دو سال سکوت سرمربی تیم ملی زنان در خصوص حواشی این تیم، مریم آزمون در گفت و گو با "ورزش سه" پاسخ انتقادات علیه خودش را داد.
به گزارش "ورزش سه"، چند روزی است که اردوی تیم ملی فوتبال زنان ایران در کمپ تیمهای ملی برپا شده تا ملی پوشان آماده حضور در مرحله دوم مسابقات مقدماتی المپیک شوند. شاگردان آزمون که با برتری دو بر یک در مجموع دو بازی رفت و برگشت برابر میانمار موفق شدند سومین صعود تاریخ فوتبال زنان ایران به دور دوم این مسابقات را رقم بزنند، در دور بعدی این رقابتها با تیم های استرالیا، فیلیپین و چین تایپه هم گروه هستند. مسابقاتی که از چهارم آبان ماه رسما برای ملیپوشان ما آغاز خواهد شد و طی این مدت دختران ایران فرصت آماده سازی در کمپ تیم ملی را خواهند داشت. اما علیرغم صعود تیم ملی زنان ایران به دور بعدی این رقابتها، همواره انتقادات علیه کادرفنی تیم ملی به ویژه مریم آزمون پا برجا بوده است
برای روشن شدن برخی از ابهامات نزد سرمربی تیم ملی فوتبال زنان رفتیم :
نمیدانم علت برکناری ایراندوست انتخابات بود یا نه!
بیش از دو سال پیش، زمانی که آقای عزیزی خادم ریاست فدراسیون را در اختیار گرفتند من سرمربی تیم ملی بزرگسالان بودم، ایشان تصمیم گرفتند که خانم ایراندوست جایگزین من شود و من هم هیچ اعتراضی نداشتم. آن زمان خانم شهره موسوی (نایب رئیس زنان در دوران عزیزی خادم) من را صدا زدند، ایشان گفتند که میخواهیم یک برنامه بلند مدت چهارساله برای رده های پایه داشته باشیم و بدین ترتیب من هدایت تیم جوانان را به عهده گرفتم. همان زمان خیلی ها به من میگفتند که جایگاه تو بیش از این است و نباید این پیشنهاد را بپذیری اما من خودم را سرباز تیم میدانستم. یک سال و نیم پیش هم واقعا نمیدانم چه اتفاقی افتاد که خانم ایراندوست را برکنار کردند. نمیدانم بحث انتخابات فدراسیون فوتبال مطرح بود یا به دلیل کسب نتایج ضعیف در مسابقات جام ملتها این تصمیم گرفته شد.
خاطرم است که من به اتفاق خانم ایراندوست و خانم مهینی (سرمربی تیم ملی نوجوانان)، با هم صحبت کردیم، قرار شد خانم ایراندوست به نمایندگی از ما به فدراسیون بروند از حق ما دفاع کنند اما به یکباره شنیدم که با ایشان قطع همکاری شد. بلافاصله وقتی به من پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی بزرگسالان را دادند، با مریم ایراندوست تماس گرفتم. او از من خواست با قدرت پیش بروم و تصمیم خودم را بگیرم اما نمیدانم بعد از آن چه اتفاقی افتاد که ایشان از من دلخورند.
مغرضانه علیه من مطلب مینویسند
میگویند که ارتباط مریم آزمون با رسانهها خوب نیست، اتفاقا من برای رسانه ارزش و احترام بسیاری قائلم اما آیا آنها رسانه هستند؟! نام رسانه مقدس است، اگر آنها حقیقت را بنویسند من مخلصشان هم هستم اما برخی از رسانه ها با خصومت شخصی و مغرضانه علیه من مطلب مینویسند در این صورت من هم دلیلی نمیبینم که هر بار بخواهم جواب انتقادات غرضورزانه آنها را بدهم. به طور مثال من تاکنون سه بار از یک بازیکن برای حضور در اردوی تیم ملی دعوت کردم اما این بازیکن رسما اعلام کرده است که قصد حضور در اردوی ملی را ندارد. این رسانهها مینویسند که مریم آزمون این بازیکن را به اردو فرا نمیخواند. این انتقادات اگر با نگاه شخصی نیست، پس چه منطقی پشتش دارد؟
تیمهای بزرگ با ما بازی نمیکنند
یکی دیگر از انتقاداتی که از من میشود، اعتراض نکردن به فدراسیون برای ترتیب دادن مسابقات تدارکاتی است. اولا اینکه درخواست انجام مسابقات دوستانه، رویه مشخص خودش را دارد. ما با آنالیز کردن رقبا و نیازهای تیم، درخواست خود را به بخش بین الملل فدراسیون میدهیم و آنها هم وارد عمل میشوند، اما موضوع این است که گاهی ترتیب دادن این مسابقات از عهده فدراسیون هم خارج است چرا که تیمها به دنبال حریفانی قدرتمندتر از خودشان هستند. فدراسیون درخواست بازی دوستانه میدهد اما ما در حال حاضر تیم 61ام جهان هستیم. طبیعی است که تیمهای قدرتمند درخواست ما را نمیپذیرند. همین الان تیم مردان ما جایگاه نخست آسیا قرار دارد اما آیا میتوانند مسابقه تدارکاتی خوبی داشته باشند؟
من هم همیشه درخواستهای خودم را به فدراسیون ارائه دادم، همیشه به مشکلاتی که وجود داشته معترض بودم اما مگر باید این اعتراضها را در رسانه انجام بدهم؟ برخی از من توقع ایجاد جنجال دارند اما نمیدانند که تیم ملی زنان بحثش با سایر تیمها متفاوت است.
برخی باشگاهها علیه تیم ملی هستند
در سال گذشته، پیش از اعزام به مسابقات مقدماتی المپیک چند اردوی تدارکاتی داشتیم اما برخی باشگاهها بازیکنان خود را در اختیار تیم ملی قرار نمیدادند. تعدادی از این باشگاهها ترجیح میدهند بازیکنان خود را برای مسابقات لیگ، به آمادهترین شکل ممکن در اختیار داشته باشند که خب این موضوع هم تا حدودی قابل درک است. برخی هم دلایل دیگری دارند که از نظر خودشان محترم است. متاسفانه در لیگ برتر ما چند باشگاه ریشهدار حضور دارند و سایر تیمها در رفت و آمد قرار دارند. همین باعث میشود که لیگ ما ساختار مناسبی نداشته باشد.
یک مربی خوب خارجی برای فوتبال زنان واجب است
فوتبال زنان ما یک مربی خوب خارجی نیاز دارد، یک مربی آلمانی و یا ژاپنی که بیاید و مربیان خودمان را هم توسعه بدهد نه اینکه 2 یا 3 سال در ایران باشد و نهایتا پولش را دریافت کند و از کشور ما برود. اگر مربی خارجی به ایران بیاید من حاضرم کنار بروم تا او به فوتبال ما کمک کند. اما در حال حاضر اگر بخواهم از میان مربیان ایرانی یک مربی انتخاب کنم که هدایت این تیم را به عهده بگیرد، خودم را لایق این مهم میدانم چراکه هم رزومه خوبی دارم و هم در یکی دو سال اخیر انگیزه ام چندین برابر شده است. همواره در تلاشم که خودم را به روز نگه دارم و دانش بیشتری بیاموزم اما شما نگاه کنید که آقای قلعهنویی سه مربی لیگ برتری را به عنوان دستیار در کنار خود میبیند و کادرشان بیش از 10 نفر است. درستش هم همین است، این یک موضوع متداول در تمام جهان است اما آیا تیم ملی زنان نیز این امکانات را دارد؟
صعود شش پلهای یک اتفاق تاریخی بود
چند روز پیش بعد از اعلام جدیدترین رنکینگ برترین تیمهای زنان جهان، از رتبه شصت و هفتم به رتبه شصت و یکم رسیدیم. زمانی که من این تیم را تحویل گرفتم رنک ما هفتاد بود، یعنی در این مدت 9 پله صعود داشتیم که یک اتفاق تاریخی برای فوتبال زنان ایران به شمار میرود. اگر حمایتها از ما ادامه داشته باشد، شاهد موفقیتهای بیشتری هم خواهیم بود.
زهره کودایی تماسهای من را جواب نمیدهد!
میپرسید که چرا زهره کودایی به تیم ملی دعوت نمیشود؟ راستش را بخواهید چهار سال قبل هم که سرمربی تیم ملی بودم به او اعتقادی نداشتم اما بعد از درخشش در مسابقات مقدماتی جام ملتها به ویژه در برابر اردن او را زیر نظر داشتم. بعد از اینکه من سرمربی تیم ملی شدم سه بار او را به احترام همان درخشش به تیم ملی دعوت کردم اما او رسما به مدیر تیم ما اعلام کرد که تا زمانی که من سرمربی هستم به ما ملحق نخواهد شد. من او را دوست دارم، هر بار با او تماس گرفتم تلفن خودش را از دسترس خارج کرد در نتیجه من نمیتوانستم او را به زور وارد تیم کنم.