تحلیلی بر تمام اتفاقات فینالِ استانبول؛
اینزاگی و اینتر نفس سیتی را بند آوردند
سرانجام مهمترین بازی فصل فوتبال اروپا فرا رسید، فینال لیگ قهرمانان اروپا که به گمان بسیاری از مربیان و کارشناسان فوتبال، سطح آن از تمام تورنمنتهای باشگاهی و ملی در جهان، بالاتر است.
به گزارش"ورزشسه"، در آستانه این بازی پپ گواردیولا بازهم مثل یک فیلسوف صحبت کرده و گفته بود که «مهم تلاش کردن و بودن در چنین جایگاهی است و رسیدن به قهرمانی، در اولویت بعدی قرار میگیرد.»
این نظر مربی بزرگی است که از سال ۲۰۱۱ به این سو، در حسرت قهرمانی در لیگ قهرمانان بود.
پیش از این بازی بسیاری از کارشناسان انتظار پیروزی آسان سیتی را داشتند. در یک نمونه گرت بیل، ستاره سابق رئال مادرید، نتیجه بازی را ۵ بر صفر به سود سیتی پیشبینی کرده بود، اما از سوی دیگر، کسانی هم بودند که اینتر را یک حریف قدرتمند برای سیتی توصیف کرده بودند.
نمونههای برجسته مائوریتسیو ساری و جانپیترو گاسپرینی، سرمربیان لاتزیو و آتالانتا، که در مصاحبههای اخیر خود، تاکید کرده بودند که گواردیولا سختترین حریف ممکن را در فینال ملاقات خواهد کرد.
با سوت آغاز بازی، روشن شد که نظر این دو نفر، از پیشبینی بیل، به حقیقت نزدیکتر بوده است.
*واکر و مخیتاریان بیرون ماندند
سیمونه اینزاگی بازی را با همان سیستم ۲-۵-۳ همیشگی آغاز کرد اما این بار پس از مدتها بروزوویچ به جای هنریک مخیتاریان در ترکیب اصلی قرار گرفت، تا سبک بازی اینتر در خط میانی، از بازی بدون هافبک دفاعی، تبدیل شود به بازی با یک هافبک اصطلاحا «عقبنشین»، یعنی بروزوویچ.
اینزاگی این تغییر را به دلیل نزدیک بازی کردن بروزوویچ به مدافعان میانی انجام داد تا یک پوشش ویژه جلوی مدافعان میانی خود، مقابل ارلینگ هالند و کوین دیبروینه داشته باشد.
در قلب دفاع بار دیگر مثلث باستونی، اچربی، دارمیان شکل گرفت و در راست و چپ دامفرایس و دیمارکو قرار گرفته بودند. جلوتر از بروزوویچ در مرکز خط میانی هم بارلا و هاکان بازی میکردند. زوج خط حمله نیز ژکو-مارتینز بود.
در سوی دیگر گواردیولا هم سرانجام بار دیگر وسواس تاکتیکی در فینال سراغش آمد و کایل واکر را روی نیمکت گذاشت که در چند هفته گذشته از بهترین بازیکنان تیمش بود و دفاع راست تیم در اغلب بازیهای مهم بود. او بازی را با ۴ مدافع میانی در خط دفاع شروع کرد؛ استونز، دیاز، آکانجی، آکه.
در خط میانی مثل بازیهای بزرگ اخیر رودری، گوندوغان و دیبروینه بازی میکردند و در چپ و راست کمی عقبتر از هالند، برناردو سیلوا و جک گریلیش قرار گرفته بودند.
*درخشش اینتر و مصدومیت دیبروینه در نیمه اول
نمایش سراسر هجومی سیتی در نیمه اول بازی مقابل رئال مادرید طوری در ذهن همه ماندگار شده بود که انتظار میرفت سیتی فینال را هم با همان رویکرد هجومی آغاز کند، اما در همان ۱۵ دقیقه ابتدایی مشخص شد که اینتر از نظر فنی و روانی توان بازی تحت پرسینگ پرفشار سیتی را دارد و میتواند حتی با پاسهای کوتاه از زیر فشار سیتی از جلوی زمین، بیرون بیاید.
آرامش آندره اونانا، دروازهبان اینتر، و سه مدافع میانی این تیم و البته نمایش درخشان دیمارکو در سمت چپ باعث شده بود اینتر بتواند توپ را تحت فشار دفاعی شدید سیتی هم، از یک سوم دفاعی خود، به یک سوم میانی و هجومی انتقال دهد.
این توان فنی اینتر، عملا بازیکنان سیتی را غافلگیر کرده بود و به تدریج بازیکنان سیتی را مجبور به اجرای حملات، با نفرات کم کرده بود، چون نگرانی از انتقال سریع توپ از سوی دامفرایس و دیمارکو و حفظ توپ خوب مارتینز، واقعگرایانه بود.
مصدومیت دیبروینه در اواسط نیمه اول و تعویض اجباری او با فیل فودن، یک ضربه دیگر هم به سیتی زد، آن هم درحالی که تنها موقعیت سیتی در نیمه اول، روی پاس عالی دیبروینه به هالند به دست آمده بود؛ موقعیتی که با واکنش خوب اونانا تبدیل به گل نشد.
نیمه اول با مالکیت توپ ۶۲ درصدی سیتی اما حملات موثرتر اینتر نسبت به سیتی، به پایان رسید تا هواداران سیتی باور کنند که قرار نیست به آسانی اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان را کسب کنند.
*گل رودری هم اینتر را ناامید نکرد
با شروع نیمه دوم، انتظار دو تعویض را داشتیم. تعویض ژکو با روملو لوکاکو و در سوی دیگر، به بازی آمدن واکر به جای یکی از چهار مدافع سیتی.
در واقع از یک سو ژکو تنها بازیکنی بود که در شکل بازی پویا و پر حرکت اینتر، از ریتم بازی جا میماند و روشن بود که باید هرچه زودتر جای خود را به یک بازیکن دیگر بدهد و در شکل بازی سیتی هم کمبود یک مدافع سریع که بتواند از خط دفاع جدا شود و بازی را با توپ به خطوط جلوتر انتقال بدهد، احساس میشد.
اینزاگی برای این تعویض ۱۲ دقیقه صبر کرد و پس از آنکه فشار حملات سیتی کمی افزایش پیدا کرد، ژکو را تعویض کرد. البته خود ژکو هم کمی احساس مصدومیت داشت.
هرچند در ۱۵ دقیقه ابتدایی نیمه دوم، سیتی چند حمله موثر را طراحی و اجرا کرد اما با تعویض لوکاکو و اثرگذاری مناسب این بازیکن روی توپهای اول و قطع توپ برای سایر هافبکها و مهاجمان اینتر، بار دیگر توازن به جریان بازی برگشت و تیم اینزاگی در انتقال از دفاع به حمله، به اندازه حملات متمرکز سیتی، به زدن گل نزدیک میشد.
گل اول اما سرانجام برای سیتی ثبت شد؛ گلی که با حرکت تیمی از سمت راست، ارسال به داخل محوطه جریمه و ضربه نهایی رودری پس از دفع توپ از سوی مدافعان اینتر، زده شد.
این گل در دقیقه ۶۸ دقیقا زمانی زده شد که اینتر تحت تاثیر حریف پرستاره خود قرار نداشت. اینتریها چنان اعتماد به نفسی در این دقایق از خود نشان میدادند که فقط یک دقیقه پس از گل رودری، تا آستانه زدن گل پیش رفتند و ضربه سر دیمارکو که از بهترینهای میدان بود، به تیر دروازه برخورد کرد.
حتی پس از برخورد توپ به تیر دروازه هم دیمارکو میتوانست دروازه را باز کند اما این بار ضربه او به سدی به نام لوکاکو خورد و در آستانه ورود به دروازه، دفع شد.
*تعویضهای موثر اینزاگی
اینزاگی که حدود ۲۰ دقیقه برای مساوی کردن نتیجه فرصت داشت، سمت راست و چپ خط میانی تیمش را با دو تعویض تقویت کرد؛ روبین گوزنس به جای باستونی به زمین رفت تا دیمارکو یک خط عقب برود و زوج تهاجمی دیمارکو-گوزنس در سمت چپ ایجاد شود.
در سمت راست هم پائول بلانووا، پدیده ۲۲ ساله، به جای دامفرایس وارد زمین شد. در سوی مقابل، گواردیولا تا دقیقه ۸۳ برای به زمین فرستادن واکر صبر کرد.
تعویضهای اینزاگی مثل استراتژی ابتدایی او برای بازی، موثر بود و اینتر به خلق موقعیت ادامه داد؛ تا جایی که ۳ بار این تیم تا آستانه زدن گل تساوی پیش رفت.
بهترین موقعیت اینتر در دقیقه ۸۸ شکل گرفت که ارسال از سمت راست، در سمت چپ محوطه جریمه توسط گوزنس قطع شد و توپ به لوکاکو رسید اما ضربه سر او که زاویه نداشت، ادرسون، دروازهبان سیتی توپ را دفع کرد.
اونانا هم در اوج حملات اینتر، با واکنش عالی ضربه فودن را گرفت اما درمجموع سیتی اقتدار فنی و صلابت ویژهای که مقابل رئال مادرید نشان داده بود را در این بازی نتوانست به اینتر دیکته کند.
*پاداش ثبات در یک فصل طولانی
تیم اینزاگی تا آخرین لحظات بازی حمله کرد و به زدن گل تساوی نزدیک بود اما سیتی که در نیمهنهایی فصل گذشته، بدشانسی ویژهای را در بازی برگشت مقابل رئال مادرید تجربه کرده بود، این بار با خوششانسی تا سوت پایان بازی دروازهاش بسته ماند تا هم نخستین قهرمانی خود در لیگ قهرمانان اروپا را تجربه کند، هم پس از منچستریونایتد تبدیل به دومین تیمی شود که در یک فصل سه جام معتبر کسب کرده و هم گواردیولا پس از ۱۲ سال بار دیگر جام قهرمانی لیگ قهرمانان را بالای سر ببرد.
آمار پایانی بازی نشاندهنده نمایش درخشان اینتر بود؛ ۴۴ درصد مالکیت توپ، ۱۴ شوت و ۶ ضربه در چارچوب، مقابل ۷ شوت و ۴ ضربه در چارچوب.
سیتی شاید در این بازی بیش از تمام بازیهای دیگر خود در لیگ قهرمانان این فصل، تحت فشار قرار گرفت اما برای قهرمانی در تورنمنتی به این بزرگی، فقط شایستگی در فینال، معیار و تعیینکننده نیست.
گواردیولا و تیمش در طول فصلی که گذشت و به خصوص در بخش دوم فصل، باثباتترین تیم انگلیس و اروپا بودند و با شایستگی موفق به قهرمانی در لیگ برتر، لیگ قهرمانان و جام حذفی انگلیس شدند. این البته اولین سهگانه در تاریخ منچسترسیتی بود، اما برای گواردیولا، نه.
این مربی اسپانیایی در فصل ۲۰۰۹-۲۰۰۸ با بارسلونا قهرمان لالیگا، جام حذفی فوتبال اسپانیا و لیگ قهرمانان شده بود و به این ترتیب برای دومین بار به عنوان مربی، سه قهرمانی در یک فصل را ثبت کرد.
منبع: بیبیسی