نایب قهرمانی حاصل کینه و احساسات تند
چه کسی نمیخواهد استقلال قهرمان شود
استقلال در انتظار مجمع 16 خرداد و آینده نزدیک است. زمان انتخاب مربی جدید و بازیکنان تازه و کشف منابع مالی.
به گزارش ورزش سه، فردای روز قهرمانی پرسپولیس ، یک همکار پرسید، یحیی جام حذفی را چه میکند؟ بیدرنگ من که اکثرا منفی نگرم، گفتم قهرمانی قطعی است. دلیلم هم این بود ؛ استقلال پر از شور و اشتیاق اما در مسیر دوری از تعقل است.
یک فیلم کوتاه مبین واقعیت است. قبل از بازی خسرو حیدری تیمش را تحریک میکند. کسی انتظار تشکیل تونل برای قهرمان لیگ را نداشت ولی رسم دست دادن با حریف و داوران از ابتداییترین اصول فوتبال ولو آماتور هست. استقلال به عنوان میزبان (طبق قرعه) باید سمت میهمان و کوپل داوری میرفت اما به محض پایان تلاوت قرآن مجید، راهشان را گرفتند و رفتند!
خشم و شور تلافی، بر آنها مسلط شده بود. طوری که یادشان رفت فوتبال برد و باخت دارد و درست نیست شرط گذاشت هر کسی این فینال را ببرد، قهرمان فوتبال پاک ایران است!
اما از لحاظ فنی.
پاسکاریها کم شد. جلوی دروازه قرمزها هر کسی میخواست خودش شنل قهرمان را بر تن بزند و بگوید، با گل من انتقام انجام شد!
مجددا به موقعیت طلایی ارسلان در اواسط نیمه اول توجه کنید. یک پاس ساده به سمت چپ میفرستاد قائدی بود و بیرو و دروازه. اگرچه مطهری عالی ضربه زد، اما بیرو نشان داد چرا بهترین گلر ایران است.
در ادامه هم آش و کاسه همین بود؛ تک روی. بیاعصابی. ندیدن هم.
عکس موضوع در تیم حریف جریان داشت. آنها مرتب پاس میدادند. اگرچه در یک صحنه سعید صادقی با خودخواهی پاس تک به تک شدن را به ترابی و امیری نداد، اما تعللش از آن جهت بود که از راست برود و موقعیت بهتری را خلق کند اما اشتباه کرد.
پرسپولیس وقتی گل را زد، خشم آبیها چندبرابر شد. عدم تمرکز موجب شد رسما از دقیقه ۷۰ یه بعد تا دقیقه ۱۰۰ تمرکز نداشته باشند. توپ ترابی به تیر خورد و برگشت، روی عیسی هم پنالتی کردند. تا سرانجام یک ضربه ایستگاهی نصیب استقلال شود و طلسم را با یک کار تمرین شده شکستند. گلی که در صورت پیروزی آبیها، شاید به عنوان یکی از شیرینترین و جذابترین گلهای تاریخ این باشگاه در قلب هواداران قاب میشد.
اما تعویضهای احساسی و بعضا دیمی، ساپینتو موجب شد در ۲ پانزده دقیقه، استقلال عملا وسط زمین را نداشته باشد. پرسپولیس مالک تمام و کمال اوقات اضافه بود، چند موقعیت عالی خلق کرد و سرانجام عالیشاه تیر آخر را با چاشنی خوش شلیک کرد.
گل مرادمند سوخت. مریض نیمه جان که با معجزه به زندگی بازگشته بود این بار حقیقتا از دست رفت. این ماحصل آن کینهتوزی بیجهت و کریخوانی احساسی بود. روش ساپینتو جواب نداد.
به احتمال ۹۰ درصد با توجه به محرومیت ۴ ماهه، کار او در فوتبال ایران به سان دیگر سلفش، شفر و استرا تمام است.
استقلال در انتظار مجمع 16 خرداد و آینده نزدیک است. زمان انتخاب مربی جدید و بازیکنان تازه و کشف منابع مالی. این فصل تمام شد و رفت و ناراحتیاش برای همه ماند. چقدر دور از پارسال که مدیریت و سرمربی هماهنگ و جاهطلب، قهرمانی را بالاتر از همه نصیب آبیها کرد. زمانی که کسی نمیگفت: نمیخواهند ما قهرمان شویم.
مهدی طاهرخانی