عبدالله ویسی: خدا در را به رویم باز کرد
شناسنامه جدید برای سرمربی شگفتیساز لیگ برتر
عبدالله ویسی میگوید در صورتی قرارداد خود را با صنعت نفت تمدید میکند که این تیم برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا بسته شود.
به گزارش "ورزش سه"، عبدالله ویسی که در فاصله هشت هفته تا پایان رقابتهای لیگ بیست و دوم هدایت صنعت نفت آبادان را بر عهده گرفت و در شرایطی که کمتر کسی به بقای این تیم در لیگ برتر امیدوار بود، موفق شد اختلاف هشت امتیازی با مس کرمان را جبران کند و این تیم را در لیگ برتر حفظ کند.
این اتفاق در حالی رخ داد که ویسی در چهار هفته ابتدایی لیگ هدایت فولاد خوزستان را بر عهده داشت و تنها پس از چهار هفته از این تیم برکنار شد و مدتی از فوتبال دور شد تا در نهایت در شرایطی که نام او در بین گزینههای سرمربیگری تیم امید شنیده میشد، به صنعت نفت بپیوندد.
ویسی امروز در گفتگویی با خبرنگار ما در خصوص بقای نفت و عدم همکاری یا جدایی از این تیم صحبت کرد که در ادامه میخوانیم:
* چه اتفاقی رخ داد که توانستید این تیم را در لیگ برتر نگه دارید؟
روز اولی که به آبادان آمدم گفتم اگر من بیایم، باید برای بقا بجنگیم و برنامهریزی کنیم و همه هم باید در مسیری که من انتخاب میکنم، با من همگام شوند و حتی اگر اشتباه هم کنم، نمیتوانید کاری کنید، چون آخر فصل است و دیگر فرصتی برای تغییر مربی ندارید. با توجه به اینکه چهار بار کادرفنی این تیم تغییر کرده بود، کار سختی داشتیم و دستیابی به هدف، نیاز به یک همت همگانی داشت.
* چطور توانستید روحیه بازیکنان تیم را بازیابی کنید؟
من به بچهها گفتم باید با تمرکز و انرژی بسیار بالا و تمرینات خیلی خوب به من کمک کنند و به این شکل حس خودم را به آنها منتقل میکردم. بچهها بیخیال شده بودند و میدانستند که قطعا سقوط میکنند و با این شرایط من کار خیلی سختی داشتم. شبانه روز وقت و انرژی گذاشتم و با تک تک بچهها صحبت کردم.
* با این حال در بازی اول برابر ملوان مساوی کردید و پس از آن هم مقابل سپاهان شکست خوردید.
بعد از بازی با ملوان، مردم خیلی امیدوار شدند ولی باز هم گفتند ویسی دیر آمد و کاش زودتر میآمد که بتوانیم نتیجه بگیریم. با این حال من باز هم امیدوار بودم و به بچهها گفتم میخواهم در جدول ۹ تیمی که برایتان ترسیم کردم، سوم شویم تا سهمیه آسیا بگیریم؛ سهمیه آسیا در آن جدول به معنی ماندن در لیگ برتر بود. در بازی بعد در شرایطی که همه فکر میکردند ۴-۵ گل از سپاهان میخوریم، یک گل خوردیم که در آن صحنه هم توپ از خط رد نشده بود. پس از آن بازی بچهها به خودباوری رسیدند.
* رقابت نزدیکی هم با مس کرمان داشتید.
مس کرمان رقیب مستقيم ما بود و باید به آن میرسیدیم و یک بازی مستقیم با این تیم داشتیم که بازی مرگ و زندگی محسوب میشد. پیش از آن بازی به بچهها گفتم ما سکته کردهایم؛ حالا یا خون در رگهای ما جریان پیدا میکند و یا باید وارد کما شویم. خوشبختانه توانستیم مس کرمان را ببریم و از همانجا روحیه مس کرمان هم خراب شد. به بچهها گفتم توپ ما کم باد بود و حالا داریم آن را باد میکنیم و آنها [مس کرمان] پر باد بودند و حالا یک سوزن خوردهاند و بادشان در حال خالی شدن است و اگر از بازی بعد امتیاز بگیریم، از لحاظ روانی افت میکنند. در بازی بعد مس کرمان برابر پرسپولیس باخت و ما هم برابر پیکان تک امتیاز گرفتیم که بسیاری هم ناراضی بودند اما من به بچهها گفتم که آن تک امتیاز ما را نگه میدارد. خوب و سرحال ادامه دادیم و همه بچهها هم وقت گذاشتند و مسئولان همت کردند تا روند خوبی را ادامه بدهیم.
* شما در هشت هفته موفق شدید این تیم را به شرایط خوبی برسانید. فکر میکنید چرا سه سرمربی پیش از شما توانستند در نفت موفق شوند؟
جا دارد یک تشکر ویژه از مربیان قبلی کنم که زحمت کشیدند اما متاسفانه نتوانستند موفق باشند. من در وجود آنها نیستم و دلیل این مسئله را نمیدانم، اما به هر حال این تیم، همان تیم بود. من به مدیر تیم گفتم ما مثل یک گله هستیم که گرگ به آن زده و همه پخش و پلا شدهاند و هر کسی مسیر خودش را میرود. من فقط این تیم را جمع کردم و از نظر روانی روی آنها کار کردم تا آماده شوند. ما در فاصله شش هفته تا پایان لیگ برابر سپاهان باختیم و مس کرمان مساوی کرد و فاصلهمان شش امتیاز شد اما باز هم امیدوار بودیم. این همان تیم بود و واقعا نمیدانم چرا آنها موفق نبودند و هیچ گلهای هم ندارم؛ حتی اگر اتفاقات بدی هم رقم میخورد، گلایه نداشتم و نمیگفتم تیم را من نبستم و زمانی تحویل گرفتم که وضعیت خوبی نداشت. من شرایط را میدانستم و با آگاهی کامل تیم را تحویل گرفتم و به هیئت مدیره هم گفتم من هیچ بهانهای نمیگیرم.
* بازیکنان صنعت نفت میگویند اگر شما از ابتدای فصل میآمدید، میتوانستید سهمیه بگیرید. خودتان هم با این موضوع موافقید؟
دو حالت داشت. اگر با همین انرژی میآمدم، این احتمال وجود داشت. برای آسیایی شدن در هر پنج بازی به ۹ امتیاز نیاز داری و اگر من از روز اول میآمدم و با همین شرایط پیش میرفتیم، سهمیه میگرفتیم. اما در حالت دوم ممکن بود این اتفاق رخ ندهد و من هم اخراج شوم و دیگر مربی بعدی هم نتواند کار من را جمع کند و این تیم را حفظ کند.
* یکی از مسائلی که نفت پیش از شما با آن مواجه بود، افت برخی از بازیکنان بود اما برای مثال فرزین گروسیان که در ابتدای فصل مورد انتقاد سرمربی قرار میگرفت، پس از حضور شما تبدیل به ستاره تیم شد.
این دقیقا ماجرای همان گله گرگ زده است. برای مثال در مورد همین فرزین گروسیان باید بگویم همانطور که میدانید دروازهبان مهمترین رکن یک تیم است و قبلا هم گفتهام که گلر خوب از پدر و مادر خوب بهتر است. در ابتدای فصل این گلر را اذیت کرده بودند و از نظر روانی افت کرده بود؛ گلر باید روحیه داشته باشد و به نظر من یکی از اشتباهترین بندهایی که در قرارداد دروازهبانها میگذارند این است که اگر کلینشیت کنید، پاداش دارید. این مسائل گلر را نابود میکند و اگر ۳-۱ هم ببریم، روحیه او خراب میشود. این بازیکن با این شرایط نابود شد، اما ما با او صحبت کردیم و فیلمهای سال گذشته و زمان حضورش در استقلال را به او نشان دادم و گفتم من این بازیکن را میخواهم و تو باید این شهر را نجات بدهی. همه اینها باعث شد تا تبدیل به ستاره شود و به تیم منتخب هفته هم راه پیدا کند.
* بازیکنان باتجربه نفت چقدر در نتیجهگیری در هفتههای پایانی نقش داشتند؟
همه نقش داشتند؛ حتی مغازههای در خانه ما و آشپرخانه و تدارکات هم نقش داشتند و تلاش کردند تا اتفاقات زیبا رقم بخورد. همچنین هواداران، پیشکسوتان، استاندار، فرماندار و... هم بسیار تاثیرگذار بودند اما در این بین نقش اصلی را آقای زارعی، مدیر منقطه آزاد اروند داشتند که بسیار به ما کمک کرد و هم تعهدات مالی را انجام داد و هم کار خودش را رها کرد و به تمرینات ما آمد تا بچهها روحیه بگیرد و حتی امام جمعه و شورای شهر و شهردار هم آمدند. همه فهمیده بودند که تیم دارد جان میگیرد. در مورد بازیکنان هم باید بگویم نه تنها بازیکنان باتجربه، حتی جوانها و بازیکنان معمولی هم کمک کردند. این کار همگانی بود اما به اسم من تمام شد، چون گله گرگ زده را دور هم جمع کردم.
* در ابتدای فصل مدیران فولاد به شما گفته بودند بازیکنان در زمین برای تو بازی نمیکنند اما در نفت شرایط کاملا برعکس شد و همه بازیکنان میگویند ما برای آقای ویسی بازی میکردیم.
من بچهها را از گذشته میشناختم و در ابتدا به آنها گفتم برای من بازی نکنید، برای تعهد خودتان بازی کنید. پول ما فوتبالیها یک سال بعد پرداخت میشود و ما باید الان خوب باشیم تا سال بعد به ما پول بدهند. زمانی که مس کرمان را بردیم و مردم شادی میکردند، بچهها را جمع کردم و گفتم این شادی را چند میفروشید؟ ۵۰ میلیون؟ ۱۰۰ میلیون؟ گفتند نمیفروشیم. گفتم پس بروید و مردم را خوشحال کنید. اینکه برای من بازی کردند و میگویند مثل پدر بود، حرفهای قشنگی است اما خودشان با همه وجود بازی کردند.
* از حس و حال بازی هفته پایانی برابر گلگهر هم بگویید.
عجیبترین بازی زندگیام بود. من در آخرین بازی لیگ پانزدهم با استقلال خوزستان با خودم گفتم اگر قهرمان هم نشویم، دوم میشویم و سهمیه آسیا میگیریم. اگر با یک تیم معمولی سیزدهم جدول بودیم، نهایتا در هفته پایانی چهاردهم میشدیم اما این بازی، بازی مرگ و زندگی بود و خدا شاهد است که ۴۸ ساعت نخوابیدم و تنها برای چند دقیقه میخوابیدم و کابوس میدیدم و میپریدم. دیوانهوار بود اما خودم را نباختم. نیمه اول این بازی را بسیار بد شروع کردیم و حریف دو سه موقعیت گل هم داشت اما در رختکن هر چیزی را که باید میگفتم، گفتم. دوباره جان گرفتیم و کار را انجام دادیم.
* پیش از بازی با بازیکنان چه صحبتی داشتید؟
به بچهها گفتم مس کرمان دیروز بازی کرد و مساوی کردند و حالا ما باید ببریم. گفتم در صورت مساوی با مس کرمان هم امتیاز میشویم و کارمان تمام است؛ پس باید سه امتیاز بازی را بگیریم. خدا را شکر اتفاقات خوبی رقم خورد و در دقایق پایانی گل زدیم.
* پس از بقا برخورد مردم آبادان با شما چطور بود؟
زیباترین صحنه زندگیام را دیدم. وحشتناک بود. از اینکه در خوشحالی مردم سهیم بودم، به خودم میبالیدم و اشک میریختم؛ اشکی که شاید مدتها پیش باید برای قهرمانی آبادان میریختیم. من به بچهها هم گفتم آبادان مقابل دشمن ایستاد که ایران از دست نرود؛ ما باید امروز آبادان را خوشحال کنیم و بچهها هم این کار را انجام دادند. باید ببینید این مردم چقدر فوتبالی و علاقهمند و مظلوم هستند و اگر کسی به اینجا بیاید که روراست باشد، جانش را هم به اینها میدهد. من جانم را هم به مردم آبادان میدهم و به فرماندار هم گفتم پول و ماشین و خانه نمیخواهم، فقط یک شناسنامه نمادین آبادان به من بدهید. من لذتی را که با این مردم تجربه کردم، با هیچ چیزی در دنیا عوض نمیکنم.
* فصل آینده در صنعت نفت میمانید؟
من به عنوان یک خوزستانی به آبادان بدهکار بودم و در بهترین زمان آمدم و بهترین اتفاقات رخ داد و مردم آبادان برای اولین پس از حادثه متروپل، جشن گرفتند و پایکوبی کردند. خوشحالم که ماموریتم به نحو احسن به پایان رسید اما باز هم دوست دارم کنارشان باشم و بهترین اتفاق رخ بدهد. من به مسئولان گفتم با بودجه ۸۰ میلیاردی نمیتوانیم با تیمی که هزار میلیارد هزینه کرده، رقابت کنیم. اگر بودجهای میدهند که تیم را برای سهمیه آسیا ببندیم، من نوکرشان هم هستم و مقابل آنها رژه هم میروم اما در غیر این صورت نه.
* یعنی فکر میکنید در صورتی که بودجه خوبی به این تیم اختصاص پیدا کند، سهمیه در دسترس است؟
صد درصد. با این هواداران و که عاشق فوتبال هستند و با انگیزهای که خودم و بچهها داریم، این هدف در دسترس است و میتوانیم از هفته اول برای سهمیه آسیا بجنگیم. من اعلام کردم اگر در هر پنج هفته ۹ امتیاز نگرفتیم، پس به آسیا صعود نمیکنیم و میتوانید برای پنج هفته دوم من را اخراج کنید.
* در گذشته از اینکه در خوزستان به شما بیمهری شده است، دلخور بودید. در آبادان رفتار خوبی از سوی مسئولان با شما شد؟
فوتبالیها میدانند که من برای خوزستان چه کار کردم. من با شاهین اهواز به عنوان بازیکن، با فولاد خوزستان به عنوان کمک مربی و با استقلال خوزستان به عنوان سرمربی در خوشحالی مردم سهیم بودم و حالا هم در بدترین شرایط نفت آبادان را نگه داشتیم. من کارم را کردهام و کسی نمیتواند حرف بزند اما برخی واقعا کارشکن هستند و به دنبال سلامت کار نیستند و باید کارهایی انجام بدهی که حفظت کنند و چون من انجام نمیدادم، نبودم. الان با عزت و افتخار میگویم سالم آمدم و با حمایت مردم کار کردم. من دعاهای مردم در خیابان را با هیچ چیزی عوض نمیکنم. نامهربانیهایی که با من کردند، به خودشان کردند؛ من نه خائن بودم، نه دلالی کردم و نه دنبال این بودم که به هر قیمتی ببرم. در هر صورت گلایهای نیست؛ خدا یک در را به روی من بست و یک در دیگر را باز کرد.
* روز گذشته سرمربی تیم امید انتخاب شد. شما که در دورهای در بین گزینههای هدایت این تیم قرار داشتید، درباره این انتخاب چه نظری دارید؟
رضا عنایتی یک مربی کم تجربه است و باید به او کمک کرد. او در تیم ملی بازی کرده، کاپیتان استقلال و آقای گل بود و تجربه بازی ملی هم دارد و به نظرم موفق میشود، اما به این شرط که برای او کارشکنی نکنیم تا کارش را به نحو احسن انجام بدهد. باید هر کاری که برای یک مربی خارجی میکنیم، برای عنایتی هم انجام بدهیم و اگر برای تیم ملی بزرگسالان ۱۰۰ درصد انرژی میگذاریم، ۷۰ درصد هم برای تیم امید بگذاریم. صعود به المپیک بسیار مهم است و اگر به عنایتی کمک کنیم میتواند موفق باشد تا بعد از ۴۶ سال بتوانیم به این هدف دست پیدا کنیم.
* صحبت پایانی؟
از تمام کسانی که به من و صنعت نفت انرژی دادند، به خصوص از هواداران که با تمام وجود از ما حمایت کردند، ممنونم.